شعردانه
ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@M.Shajarian
فکر کردین من ول کن میشم؟
-
من خودم درس می‌دم دوستان.
S.daniyal hosseiny
اینو موافقم
کلا بچه‌ی آگاهیه در همه زمینه ها
خودش میدونع چیکار کنه
فقط بیخیال انواع و اقسام نخ و طناب شو همین -
Maaah
دقیقا
بعد هرچی نگاه کنی دخترا بیشتر بدشون میاد مگه اینکه خودشونم طرفو دوست داشته باشن
کلا اگه دخترا یکیو دوست داشته باشن دلشون میخواد طرف همش بهشون بگه دوست دارم
حتی پدر ادم باشه -
S.daniyal hosseiny نشد دیگه، شما اگه آگاه واقف و چیره میبودین الان داشتین درباره دیزاین سفره عقد باهامون مشورت میکردین
Maaah
دقیقا -
قابلیت اینو دارم برای همه‌تون خاطرات بلو رو تازه کنم
🤌
«لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»
-
قابلیت اینو دارم برای همه‌تون خاطرات بلو رو تازه کنم
🤌 -
بچه ها انقدر اینارو گفتین یاد یه چیزی افتادم
-
قابلیت اینو دارم برای همه‌تون خاطرات بلو رو تازه کنم
🤌S.daniyal hosseiny نمیشه از چگونگی نحوه نخ دادن‌تون برامون بگین؟لطفا 🥲
-
S.daniyal hosseiny
اینو موافقم
کلا بچه‌ی آگاهیه در همه زمینه ها
خودش میدونع چیکار کنه
فقط بیخیال انواع و اقسام نخ و طناب شو همینGharibe Gomnam
من پریشب دستشم گرفتم باهاش راه رفتم چون دستش سرد بود می‌گفت دستمو بگیر.
ولی همو گردن نمی‌گیریم.به من که دیگه نه دیگه بچه‌ها
🤌«لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»
-
من پسرداییم تازه عقد کرده بود رفته بودیم جنگل خونه‌ی یکی از اقوام
بعد نهار بود
بعد هرکی یه جا بود
پسرداییم و زنشم تو یه اتاق بودن
کلا اتاق زیاد داشت
من کیفمو اونجا گذاشته بودم
چه میدونستم اونا داخلن
در رو باز کردم
دوتایی پریدن
من واقعا چیزی ندیدم
ولی پسرداییم بد نگام کرداا
دیگه بیخیال کیفم شدم در رو بستم -
Gharibe Gomnam
من پریشب دستشم گرفتم باهاش راه رفتم چون دستش سرد بود می‌گفت دستمو بگیر.
ولی همو گردن نمی‌گیریم.به من که دیگه نه دیگه بچه‌ها
🤌S.daniyal hosseiny وای در این حد پیش رفتین؟ اوه شت
-
Gharibe Gomnam
من پریشب دستشم گرفتم باهاش راه رفتم چون دستش سرد بود می‌گفت دستمو بگیر.
ولی همو گردن نمی‌گیریم.به من که دیگه نه دیگه بچه‌ها
🤌 -
Gharibe Gomnam
من پریشب دستشم گرفتم باهاش راه رفتم چون دستش سرد بود می‌گفت دستمو بگیر.
ولی همو گردن نمی‌گیریم.به من که دیگه نه دیگه بچه‌ها
🤌S.daniyal hosseiny
اون نخو گرفته قطعا -
من پسرداییم تازه عقد کرده بود رفته بودیم جنگل خونه‌ی یکی از اقوام
بعد نهار بود
بعد هرکی یه جا بود
پسرداییم و زنشم تو یه اتاق بودن
کلا اتاق زیاد داشت
من کیفمو اونجا گذاشته بودم
چه میدونستم اونا داخلن
در رو باز کردم
دوتایی پریدن
من واقعا چیزی ندیدم
ولی پسرداییم بد نگام کرداا
دیگه بیخیال کیفم شدم در رو بستمGharibe Gomnam
به نظرم این پست تو انجمن زیاد مناسب نیست -
Gharibe Gomnam
به نظرم این پست تو انجمن زیاد مناسب نیستf.nalist
خودمم موافقم -
Gharibe Gomnam
به نظرم این پست تو انجمن زیاد مناسب نیستf.nalist در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Gharibe Gomnam
به نظرم این پست تو انجمن زیاد مناسب نیستشت شت شت
-
S.daniyal hosseiny
دانیااااااللللللل دانیااااااالللللللللللل
لعنتی پس چرا می گی متوجه نخ دادنات نشده
؟! -
ولی چون حجم پیاما زیاده گم میشه
