هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
فغان که آن مهِ نامهربانِ مِهرگُسِل
به تَرکِ صحبتِ یاران خود چه آسان گفت
من و مقامِ رضا بعد از این و شُکرِ رقیب
که دل به دردِ تو خو کرد و ترکِ درمان گفت
غمِ کهن به میِ سالخورده دفع کنید
که تخم خوشدلی این است؛ پیرِ دهقان گفت
گره به باد مزن گر چه بر مراد رود
که این سخن به مَثَل، باد با سلیمان گفت
به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو
تو را که گفت که این زال تَرک دَستان گفت؟
مزن ز چون و چرا دم که بندهٔ مُقبِل
قبول کرد به جان، هر سخن که جانان گفت
که گفت حافظ از اندیشهٔ تو آمد باز؟
من این نگفتهام آن کس که گفت بُهتان گفت
-
-
-
ویترینت شیشهایه مشت ما فلزی
کامیونو با سه تا لاستیک میارم من از برزیل
پاکسازی میکنیم ملتفت زده تو کار اصلاح ژنتیک
ت ت ت ت میفتی مث کندی
سرنوشت آزاده میشه بدتر از دایانا
کلهی عظیمعلی رو میذاریم رو کاتانا
سوالی که برام پیش اومده اینه
شب پاتختی رابطه چگونه بوده بین مامانا -
زهرا بنده خدا 2 خوابای خوب ببینی زهرا
Anzw 18
ممنون عزیزم -
برنامه ریزی دیشبم اکثرش پیش نرفت
دلیل؟
برنامه ریزی رویایی...!
۳خوابیدم
بعد توقع داشتم اول صبح بیدار شم درس بخونم
خب نشد
رفتم دانشگاه و مستقیم رفتم دنبال کارای هیئت
و کل اون یک ساعتی که وقت داشتم همونجا درگیر بودم و درست و حسابیم تموم نشد
با عجله رفتم کلاس(باید سر موقع میرسیدم وگرنه استاد رامون نمیداد)
بعد از کلاس مستقیم رفتم سلف
غذا خوردم
دوباره بدو بدو رفتم دنبال کارای هیئت
تا جایی که از دست من بر میومد رو اکی کردم
.
و اما وقت نشد و یادمم رفت که گزارش کارمو به استاد برسونم...