هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
._.Zahra.K نهایی آره
ولی خب نمونه سوال هست
از شهرای مختلف و مدارس مختلف سطح بالا و متوسط و پایینبابونــــه
آره مرسی
دبیرخونه هم ۸۰ ص سوال داده ولی نمیرسم حلشون کنم
جامع بهتر از درس به درسه؟ -
jahad.20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بابونــــه سلام
وظیفه ما بیهوش کردن مریض بیهوش نگه داشتن و بهوش آوردن
این کار با تزریق دارو ها و استنشاق گاز بیهوشی انجام میشه و مهم ترین کاری که ما به صورت عملی میکنیم اداره راه هوایی مریض هست تعبیه یک لوله داخل نای یا تراشه مریض برای اینکه دارو های بیهوشی ایست تنفسی میدن و ما باید توسط دستگاه به بیمار نفس بدیم و حین عمل اکسیژن رسانی شوحفظ کنیم
همچنین پایش همه ی علائم حیاتی از جمله فشار ریت اصلاح دیس ریتمی ها اصلاح حجم داخل عروقی اصلاح تنفسی اصلاح اسیدوز و الکالوز تنفسی دادن خون به مریض و تصمیم گیری در لحظه در شرایط بحران وظیفه ماست
در اتاق عمل هم CPR وظیفه ماست یعنی اگه مریض در. حال عمل ایست قلبی تنفسی کنه کد بخوره جراح میتونه کاملا کنار واسته دست نزنه و وظیفه بیهوشیه که شرایط و استیبل کنهپس وجودتون داخل اتاق عمل مهم نیست، خیلی مهمه
فکر می کردم وظایف محدود تری داشته باشید(فقط کنترل وضعیت حیاتی بیمار)مرگ هم زیاد دیدم واکنشم اوایل بغض و گریه و ناراحتی بود الان متاسفانه برام عادی شده و برای شادی روح طرف دعا میکنم
تقریبا واسه همه ی کادر درمانی ها مرگ عادی شده.خب نظر و دیدگاهتون نسبت به مرگ قبل از اینکه وارد این رشته بشید و بعدش رو میشه بگین؟!
(برای من صحبت کردن با آدمایی که مرگ افراد رو میبینن و حالات اون لحظه فرد در حال مرگ،جالبه)بابونــــه بله خیلی مهمه جراح بدون اجازه بیهوشی نمیتونه جراحی رو شروع کنه مشاوره قبل بیهوشی تعیین میکنه عمل کنسل بشه یا نه و....
دیدگاهم راجب مرگ تغییر نکرد از نظر من اونم بخشی از زندگیه که پایان زندگی دنیا و شروع زندگی دیگه است
و خب شاید حتی
از آن زمان که شنیدم
فمن یمت یرنی، هوایِ موت
به سر دارم و لقای علی..(:و اینکه مریض هایی که من مرگ شون رو دیدم اکثرا یا بیهوش بودند یا دیر به بیمارستان رسیدن یعنی علائم خاصی نشون ندادن
فقط یه اقایی تو آی سیو بود من هوشیار دیدمشون باهشون صحبت کردم و فردا اومدم دیدم هوشیاریش افت کرده و بعدم کد خورد
و البته یه آقای تصادفی که هوشیار آوردن اتاق عمل و ناله میزد نجاتم بدین و خون ریزی طحال داشت و علی رغم همه کاری که براش کردن نموند(: تا اینجا دردناک ترین بود برام
البته یه سری حرکات غیر ارادی چشم هم دیدم نه در همه که اونم میگن علامت موقع مرگه
بعضی وقتا به این فکر میکنم روح طرف واستاده گوشه اتاق و منو داره میبینه
تقریبا همه ی مرگ هایی که دیدم تو ذهنم ثبت شدن
و یه چیزی که هر بار سر هر مرگ و سی پی آر بهش فکر میکنم تصور میکنم اونی که روی تخته عزیز منه و من بیرون اتاق منتظر شنیدن یه خبر خوبم اما با مرگ عزیزم رو به رو میشم و از این به بعد بدون اون یاید چیکار کنم و این تصور خیلی منو عذاب میده... -
بابونــــه
آره مرسی
دبیرخونه هم ۸۰ ص سوال داده ولی نمیرسم حلشون کنم
جامع بهتر از درس به درسه؟._.Zahra.K اگه وقت نمیشه پس جامع بهتره
ببین خودت قطعا میدونی کجاهارو کمتر بلدی
صفحه هارو از اول رد کن و هر جا میبینی لنگ میزنی رو یکم بخون
اما زیادم حساس نباش اگه بلدی -
پرستو بابایی عکسشو فرستادم دیگه واقعا شبیه تبر عزرائیله
️
-
._.Zahra.K اگه وقت نمیشه پس جامع بهتره
ببین خودت قطعا میدونی کجاهارو کمتر بلدی
صفحه هارو از اول رد کن و هر جا میبینی لنگ میزنی رو یکم بخون
اما زیادم حساس نباش اگه بلدیبابونــــه
مرسییی
متوجه شدم -
جالبه شنیدم که( نمیدونم علمیه یا نه) قلب وامیسته ارگان های بدن از کار میوفتن و اخرین ارگان مغزه که از کار میوفته و انگار تو مردی و همه ی بدنت از کار افتاده اما مغزت هنوز کار میکنه و اون خاطرات طول زندگیت و یا اون تونل مرگ که تجربه گرهای مرگ میگن هم به خاطر همینه
یه سری فرکانس ها مغز میفرسته و بیمار اون تونل مرگ رو میبینه -
بابونــــه بله خیلی مهمه جراح بدون اجازه بیهوشی نمیتونه جراحی رو شروع کنه مشاوره قبل بیهوشی تعیین میکنه عمل کنسل بشه یا نه و....
دیدگاهم راجب مرگ تغییر نکرد از نظر من اونم بخشی از زندگیه که پایان زندگی دنیا و شروع زندگی دیگه است
و خب شاید حتی
از آن زمان که شنیدم
فمن یمت یرنی، هوایِ موت
به سر دارم و لقای علی..(:و اینکه مریض هایی که من مرگ شون رو دیدم اکثرا یا بیهوش بودند یا دیر به بیمارستان رسیدن یعنی علائم خاصی نشون ندادن
فقط یه اقایی تو آی سیو بود من هوشیار دیدمشون باهشون صحبت کردم و فردا اومدم دیدم هوشیاریش افت کرده و بعدم کد خورد
و البته یه آقای تصادفی که هوشیار آوردن اتاق عمل و ناله میزد نجاتم بدین و خون ریزی طحال داشت و علی رغم همه کاری که براش کردن نموند(: تا اینجا دردناک ترین بود برام
البته یه سری حرکات غیر ارادی چشم هم دیدم نه در همه که اونم میگن علامت موقع مرگه
بعضی وقتا به این فکر میکنم روح طرف واستاده گوشه اتاق و منو داره میبینه
تقریبا همه ی مرگ هایی که دیدم تو ذهنم ثبت شدن
و یه چیزی که هر بار سر هر مرگ و سی پی آر بهش فکر میکنم تصور میکنم اونی که روی تخته عزیز منه و من بیرون اتاق منتظر شنیدن یه خبر خوبم اما با مرگ عزیزم رو به رو میشم و از این به بعد بدون اون یاید چیکار کنم و این تصور خیلی منو عذاب میده...jahad.20 ممنون که وقت گذاشتین و جواب دادین
خدا عزیزانتون رو برای شما نگهداره، اینکه بیمار رو مثل عزیز خودتون می بینید کار درست بودن و خیرخواهی شما رو میرسونه
موفق باشید همیشه -
بابونــــه
مرسییی
متوجه شدم._.Zahra.K خواهش میکنم
امیدوارم نمره کامل بگیری -
jahad.20 این اون وسیله لارنگوسکوپیه؟
-
jahad.20 ممنون که وقت گذاشتین و جواب دادین
خدا عزیزانتون رو برای شما نگهداره، اینکه بیمار رو مثل عزیز خودتون می بینید کار درست بودن و خیرخواهی شما رو میرسونه
موفق باشید همیشهبابونــــه خواهش میکنم کاری نکردم
ممنون از دعای خوبتون -
-
jahad.20 خیلی جالبه منم دیدمش
وقتی دوتا تیکه شو بهم وصل میکنی چراغش روشن میشه -
ما هر روز هفته رو منتسب به یکی از ائمه میدونیم و یکشنبه ها معروفه به یکشنبه های علوی
فکر میکنم اگر اشتباه نکنم فردا امتحان دینی داشته باشید
ان شاالله به حق مولا علی همه ی این جمع فردا از خود مولا مدد بگیرن و امتحانشون رو خوب بشن(:jahad.20 برای منم دعا کنین امتحان دارم فردا 🥲
ژنتیک -
jahad.20 عههه نمیدونستم