هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
از عصری که ادبیاتو بررسی کردم تا همین الان دارم حرص می خورم و خودمو سرزنش می کنم
-
چرت و پرت چرت و پرت همینجوری نمرهس که رفته
-
این سلامت بهداشت فکر کنم تیر خلاصیست بر پیکر بی جان من
-
همین چند دیقه پیش اذان گفت
واقعیت خجالت می کشم الان که بیدارم نخونم و بخوابم
از یه طرفم انقدررررررر خستهم انقدرررررر خستهم که نای بلند شدم ندارم اصلا -
آخه کدوم احمقی کل "هرگز ندیده و نشنیده" رو وابسته وابسته صفت برا مصاف الیه در نظر می گیره ؟
آخه چجوری؟
چجوری استدلال کردی؟
چجوری این به مغزت رسید؟
اون هرگز اونجا چسبیدهس؟
صفتِ کدوم مضاف الیه آخه؟ -
بعد این هیچیییی
چی شد که فکر کردی بطالت با سرگردانی معنیش یکیه؟ -
وای معنی معنی
به نثر روان برگدوندن آخرین چیزیه که باید توش گیر کنی:]]]]]]]]]]]]]]]]]]] -
بیرحم و حریص و در به در برگشتند
وحشی و قوی و خیرهسر برگشتند
از خانه پراندیم همه غمها را
رفتند؛ ولی بزرگتر برگشتند...
|
شعردانه


