هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
خب دیگه رسماً وارد فرجه هام شدم((=
-
چشاتو باز میکنی میبینی یهو برگشتی به ۱۰سال پیشت
انگار نه انگار که ۱۰سال گذشته، دقیقا همونجایی هستی که قبلا بودی و دوباره باید شروع کنی
یهسریا میگن این یه افتخاره که داری برای راه درست و راهی که خودت انتخابش کردی، میجنگی
ولی هیچکس جنگایی که پشتسر میذاری و توشون شکست میخوری رو نمیبینه، هیچکس
میبینی همه دارن رو بهجلو حرکت میکنن ولی تو داری میری عقب، هی میری عقب و عقبتر تا برسی به نقطه صفر، هرچند من الان زیرصفرم
میری پستای ۵ ۶سال پیشت رو نگاه میکنی، از خودت میپرسی تو واقعا همچین آدمی بودی؟ انقدر انرژی داشتی؟ چرا الان اینطوری نیستی؟
برای هرکی زندگیم رو تعریف میکنم، یه نگاه احمقانهای بهم میکنه
از تو چشاش میخونم که تو دیگه چقدر عقبموندهای و بیشتر به خودش امیدوارتر میشه و این منم که بیشتر فرو میرم
۱۰سال پیشم رو که نگاه میکنم، افسوس و حسرت بیشترین چیزیه که نصیبم میشهAmirbernosi یه قسمتی از برنامه اکنون و چندوقت پیش میدیدم که مهمونش دکتر آذرخش مکری بود و یه جایی درباره همین چیزی که الان نوشتی صحبت کرد الان اینو دیدم یاده اون افتادم البته تو صرفا یه تودلی نوشتی و به کسی ربطی نداره که بیاد جواب بده و به خاطر جواب گرفتنم ننوشتی ولی خب گفتم شاید باری از روی شونت برداره خواستی اصلا نخونش
درباره این صحبت میکرد یه وقت میبینی یه کسی چندیدن سال پشت سد کنکور وایمیسه تا برسه به رشته موردعلاقش و میگه خب من ۵ سال زحمت کشیدم نمیشه دست بکشم دوباره سال بعدش میگه من ۶ سال زحمت کشیدم نمیشه ولش کنم پس این سال ها چی میشن ولی خب یه جایی ام به یه حس پوچی میرسه که من واقعا هیچکار نکردم خب این یه حسه هرکسی ممکنه تجربه کنه اما اینو گفت که تو این سال هایی که زحمت کشیدی و صرفا ضرر نبین اسمشو بزار شکست هوشمند مستهلک کردن گزینه ها
یعنی چی ؟یعنی تو بعد این همه سال تلاش کردن هنوز جای اول نیستی تو گزینه هایی که جواب نمیدن و حذف کردی تو فهمیدی کجا توانمندی داری کجا نداری فهمیدی یه رشته ای به دردت نمیخوره یه رشته ای میخوره فهمیدی یه سری از مسیر ها برای تو نیست پس جلویی از کسایی که اینو نمیدونن
پس یه چیزی گیرت اومده
اینو گفتم که بگم تو ضرر مطلق نکردی منفعتم داشته
همین. -
Rahman Aa سلام
میانترمتون ۱۰ نمره هست یعنی؟ -
melancholy عصبانیه
-
-
فکرکنم باید برم
-
حداقل فعلا موندن رو چیز خوبی واسه خودم نمیبینم
-
همیشه میلنگه
یه جای زندگیم
الهی من بمیرم
برای زندگیم... -
و
شاید
این
ما
هستیم
که
تمام
میشویم،
نه
غمهایمان! -
اینکه همه دارن درس میخونن و من از صبح مهمون داری کردم و عصرم میرم بیرون و حس میکنم امتحان خیلی سخت نیست
داره میترسونتم -
یه نیم ساعت دیگه میتونم بخونم
بعد ببینم دوستم خبر میده یا نه...
اگه اومد که ۲باید اماده شم
اگرم نه برم بخونم -
خب دیگه رسماً وارد فرجه هام شدم((=
در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
خب دیگه رسماً وارد فرجه هام شدم((=
کل فرجه رو بکوب بخونم تازه شاید بتونم شب امتحان یکم بخوابم
-
خب
دوستم جواب نمیده
پیامم که دریافت نشده براش
روبیکاشم چک نکرده
یا باز نمیتونه بیاد
یا میخواد سوپرایزم کنه
که دومی احتمالش کمه
چون سین نزده که آدرس رو ببینه -
حس میکنم شوهرش نمیارتش
میزنمش
پرووو
دوستمو ازم گرفتهههه -
Succinate به سلاملیکم
بدنیستم خداروشکر شما خوبین؟ -
خب
از لاما هیچی متوجه نمیشم! -
خب
از لاما هیچی متوجه نمیشم!زهرا بنده خدا 2
عه تو دانشگاتون لاما دارید؟
غذا هم میدید بهش؟
تفم میکنه؟ -
چرا؟
چون تنظیم میکردیم
استاد: این همه جا چرا اومدین اینجای لام؟!(انگار ما علم غیب داریم و یا مثل خودش متخصص پاتولوژی هستیم که بدونیم دقیقا باید کجا رو ببینیم!)
دعوا داشت باهامون
اون یکی وایساده بود کنارش که ببینه چی میشه و لام رو ببینه
استاد اومد رد شه
با طلبکاری و بدون نگاه کردن بهش:برو کنار!
ما: استاد این چیه؟
استاد: اینه دیگه! نمیدونید؟!(از کجا باید بدونیم دقیقا؟!)
دوباره گفت ببینید بگید چیه
ما داشتیم سلول میدیم!حواسمون به زمینهی باکتری نبود!
ما: لنفوسیت؟
استاد: باسیلا رو نمیبینید!؟بعد از این همه ترم خجالت بکشید واقعا
و خلاصه که ما هم اخلاق مسخره شو فقط تحمل کردیم که این دوجلسه تموم شه و بیایم بیرون!
کلاا باهامون دعوا داشت...
جزوه هم نداده
وویساشم نمیفهمیم چی میگه ولی مجبوری چرت و پرت نوشتیم که بخونیم...
بعد مثلا اول جزوه یه چیزی گفته
وسط جزوه ادامهی اونه
بعد دوباره یه جای دیگه باز ترش کرده
گیج شدیم
خب یه جا به ترتیب بگو لعنتی...
حالا خداروشکر اینترنت هست یه چیزایی برا خودمون میفهمیم(حالا چقددرست باشن دقیق مشخص نیست)
۲۰تا سوال یه نمره ای...
و فقط خدا کنه که پاس شیم...
اما اصلا مناسب استاد بودن نیستن...
ببخشید اما لفظ مناسبشون؟
عقده ای...