-
دلم تنگه، پرتقال من! گلپر سبز قلب زار من! منو ببخش، از برای تو هر چی که بخوای میارم.
اتل و متل! نازنین دل! زندگی خوبه و مهربونه. عطر و بوش همین غم و شادی کوچیک و بزرگمونه.
آهای زمونه! آهای زمونه! این گردونهاتو کی داره میچرخونه...
بودنت هنوز مثل بارونه، مثل قدیما، پاک و روونه، از پشت این دیوار بیرحمی که بینمونه.
هاچین و واچین! عسل شیرین! قصهمون هنوز ناتمومه. از اینجا به بعد کی میدونه که چی سرنوشتمونه.
بارون بارونه، بارون بارونه، ...
#خدا همه مسافرارو حفظ کنه -
چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای سرد وزلال،
در برابرت، می جوشد و می خواند و می نالد،
تشنه آتش باشی و نه آب ...و چشمه که خشکید،
چشمه از آن آتش که تو تشنه آن بودی بخار شد
و به هوا رفت،
و آتش، کویر را تافت
و در خود گداخت
و از زمین آتش روئید
و از آسمان باریدتو تشنه آب گردی و نه تشنه آتش،
و بعد ِعمری گداختن
از غم ِنبودن کسی که،
تا بود،
از غم نبودن تو میگداخت.و تو آموختی که آنچه دو روح خویشاوند را،
در غربت این آسمان و زمین بیدرد،
دردمند میدارد و نیازمند
بیتاب یکدیگر میسازد،
دوست داشتن است.
دکتر علی شریعتی -
هر کجا هستم،باشم
آسمان مال من است.
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین مال من است.
چه اهمیت دارد؟
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت؟
من نمی دانم
که چرامیگویند:اسب حیوان نجیبی است،کبوترزیباست؟
وچرادرقفس هیچ کسی کرکس نیست؟
گل شبدرچه کم ازلاله ی قرمزدارد؟
چشمهارابایدشست،جوردیگربایددید.
واژه ها رابایدشست.
واژه بایدخودباد،واژه بایدخودباران باشد.
چترهارابایدبست،
زیرباران بایدرفت...
سهراب سپهری -
تجلّی گه خود کرد خدا دیده ی ما را
در این دیده در آیید و ببینید خدا را
خدا در دل سودا زدگانست بجویید
مجویید زمین را و مپویید سما را
گدایان در فقر و فناییم و گرفتیم
به پاداش سر و افسر سلطان بقا را
بلا را بپرستیم و به رحمت بگزینیم
اگر دوست پسندید پسندیم بلا را
طبیبان خداییم و به هر درد دوائیم
به جایی که بود درد فرستیم دوا را
مبندید در مرگ و ز مردن مگریزید
که ما باز نمودیم در دار شفا را
گدایان سلوکیم و شهنشاه ملوکیم
شهنشاه کند سلطنت فقر گدا را
حجاب رخ مقصود من و ما شمایید
شمایید مبینید من و ما و شما را
«صفا» را نتوان دید که در خانه ی فقرست
در این خانه بیایید و ببینید صفا را
صفای اصفهانی -
شبهای بی توام شب گور است در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشر است
#سعدی
-
توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق
این دل توبه شکن با غم عشقت چه کند؟
-
تو مرا ياد کني يا نکني
باورت گر بشود ، گر نشود
حرفي نيست
اما
نفسم مي گيرد
در هوايي که نفس هاي تو نيست !#سهراب_سپهری
-
پر میکشی و وای به حال پرنده ای
کز پشت میله ی قفس عاشقت شدست
#فاضل_نظری
-
این پست پاک شده!
-
دیری است از خود، از خدا، از خلق دورم
با این همه در عین بی تابی صبورم#قیصر_امین_پور
-
چه می دانی چه ها کرده، فراق تو به چشمانم
شب و روزم شده یادت، دگر بی تو نمی مانم
جهانم پُر شده از تو، خیالت با من هم خانه است
نه! این خانه ازآن توست، من عمری بر تو مهمانم
همه جا هستی و غایب، و من می بینمت هر دم
برایت فال می گیرم، به یادت شعر می خوانم
دوباره حضرت حافظ، برایم" غم مخور" آورد
تو حتما می رسی از راه، و من تنها نمی مانم
#پروانه_حسینی
-
روحم
قابیل ی است در سوگ هابیل
غارِ تنهایی را آغوش کشیده
نه بهشت را دیده
نه خواهد دید
تنهاست
دیگر نه کسی برای مدح مانده
نه نفسی برای لعنت
تنها رفیقش کلاغی ست
آن هم گور کن
بگذریم...
روحم تنهاست
از کار روزگار پدری دارد آدم
مادری حوا
و دیگر هیچ
پنهان پشت خنده های جسم
روحم مدتیست گور خواب است
خواب مرگ می بیند
مستاجر است
چند صباحی ست ، باید برود
برای بودن
کرایه به جسم می پردازد
.
.
.روحم هابیل ندارد
بداهه....ببخشید برای تلخ بودن...هر چند من این نیستم
#حرف دل..... -
به یادت
بار ها قلم دست گرفته ام ...
اما تا میخواهم بنویسم
تو می اید نوک مدادم ...
تو ...
طولانی ...
توی راهی و من ...
تورا ، بار ها نزدیکتر از تو نوشته ام
برای همین است ، دست دلم برای راه های طولانی کوتاه شده ، نمی نویس -