هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چند تا سی پی ار دیدم تقریبا همشون جلو چشممه
ادم ادمه ولی خب سن هاشون بیشتر باشه زیاد غصه نمیخوری
وقتی یه اقایی میبینم هنوز سنش اونقدر زیاد نیست و داره با مرگ دست و پنجه نرم میکنه
اولین چیز این به ذهنم میاد دختر داره؟
دخترش وقتی بفهمه دیگه باباش فوت کرده چه حالی میشه؟
و همیشه خودم و به جای دخترش گذاشتم و از خدا خواستم بمیرم هیچوقت همچین حسی رو تجربه نکردم
و یه هفته پیش رفتم ای سیو یه نفر و داشتن سی پی ار میکردن
دیگه تموم شد اومدم بیرون
دیدم یه دختری پشت در واستاده بود داشت گریه میکرد و میپرسید چی شد؟
و من نمیتونستم حرفی بهش بزنم و فقط گفتم نمیدونم چون نمیدونستم اون واقعا دختر همون مریضی بود که فوت کرد یا مریض دیگه ...
ولی ارزو کردم دختر اون آقا نباشه -
گیرم تو زیبایی محض همون که میمیرن براش
سرو کمون چه فایده وقتی تو باده ریشه هاش -
شهر درندشت دلت نفرین شده دروازه هاش
هرکی اومد باید بره به موقعش هرکی به جاش -
الان که میمیری براش ولی یه جایی آخراش
میوفته از سرت هواش میبینمت صبر داشته باش -
گاهی حس میکنم یه سایهام
-
الان یادم افتاد...
چند وقت قبل و بعد کنکورم کلا خیلی بد خواب شده بودم
خیلی کم خوابم میرفت
روز کنکور کنکورم نهایت ۳ -۴ ساعت خوابم رفت
با اینکه خیلی زود رفتم بخوابم ولی از اون طرف صبح خیلی زود بلند شدم
نمیدونم مشکل از چی بود ، و چی شد که درست شد اصلا
یچیز عجیب غریبی بود
واقعا خوابم نمیرفت
قبل کنکور طبیعیه بخاطر استرس باشه
نصف شب پاشی درس بخونی باز
ولی بعد کنکور چرا ؟ اصلا خواب به چشمم نمی اومد -
زندگیم سوخت جسد آرزوهام مونده روی دستم
خوش به حالت زندگی کردی ولی من نه نتونستم -
سوالم شده بود خوابتو کی دیدم
آخه من بعد تو اصلا نخوابیدم -
میون خواب و بیداری یه حالی هست
بگو اسمش چیه من که نفهمیدم -
این پست پاک شده!
-
-
این پست پاک شده!
-
_ Reza _ قوم گرایانه و ناسیونالیستی رو نوشتم فقط ایشالا که درست باشه
این هویتو واقعاااا خراب کردم
امیدوارم امتحانای بعدی بپوشوننش -
دلم سفر تنهایی میخواد
-
حالا سفرم نه وقت گذروندن تو طبیعت اما به تنهایی....
-
اونا خیلی وقتها نادیده گرفتنم اما کافیه من کوچکترین اشارهای کنم که اونجا رو دوست ندارم تا واکنش تند نشون بدن
-
ولی من واقعا سختمه
-
آسیبایی که اونا دیدن هی نسل به نسل ادامه پیدا میکنه...