هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
1 شد رفتم
-
ای کاش میتونستم توی این امتحان داخلیا تقلب کنم
ولی یه جوری مراقبن انگار نهاییه
تا زانو و آرنج هر بار این مانتو شلوار میزنیم بالا مبدا چیزی نوشته باشیم
هعی -
@هویججج متوجه ام کاملا...
منم از این نسخه خودم خوشم نمیاد. اینکه چرا انقدر زود باید با حقیقت های دنیا مواجه میشدم. من محکوم بودم به پذیرش زودهنگام...
برای همین الان احساس میکنم اون حس شادابی و انرژی در من خشک شده دیگه حتی نمیتونم تظاهر کنم که ارههههه من یه آدم باحالم...
همسن و سالام و که نگاه میکنم چقدررر انرژی دارن، روحیشون زنده هست، یه رگه هایی از خامی، بی تجربگی و تازه نفس بودن در وجودشون پیدا میشه. دنیاشون مثل من پر نشده از واقعیت.
یه سوال...همین تظاهر به خوشحال و پرانرژی بودنه حتی یه درصد هم اون تاریکی که ازش گفتید رو روشن نکرد؟E.B.BUTTERFLY
بزن رو دور ۲ -
@هویججج اگه بخوایم به چند سال گذشته نگاه کنیم خب ظاهر و شخصیت من همخوانی داشت با اکثریت ولی الان در مقایسه با مد امروز، خب باید بگم شبیه اصحاب کهفم
یعنی یجوری شده که دهه هشتادیا که همدهه خودم هستن برام شدن بچه های نسل جدیدE.B.BUTTERFLY در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
در مقایسه با مد امروز، خب باید بگم شبیه اصحاب کهفم
نچرال بودن خیلی خوبه
-
E.B.BUTTERFLY در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
در مقایسه با مد امروز، خب باید بگم شبیه اصحاب کهفم
نچرال بودن خیلی خوبه
-
این پست پاک شده!
-
E.B.BUTTERFLY در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
باید با حقیقت های دنیا مواجه میشدم. من محکوم بودم به پذیرش زودهنگام...
اگه دوست داری میتونی بیشتر برام توضیح بدی؟
@هویججج من توی سن کم سختی های زیادی به خاطر بیماری کشیدم. من اون موقع یه بچه کوچیک بودم که دلش میخواست به جای بیمارستان، توی پارک، شهربازی و پیش دوستاش باشه. ولی خب میدونی به نظرم لازم بود این اتفاق توی زندگیم بیوفته. پخته تر شدم...
گرچه حتما لازم نبود از این راه باشه ولی خب...
دیگه همینی که هست. من پذیرفتمش. نه این بابا قراره از بدن ما بره بیرون نه ما میتونیم بیخیالش بشیم. خلاصه که همزیستی مسالمت آمیزی داریم فعلا. -
E.B.BUTTERFLY
بزن رو دور ۲ویسم رو گوش ندادی
-
@هویججج من توی سن کم سختی های زیادی به خاطر بیماری کشیدم. من اون موقع یه بچه کوچیک بودم که دلش میخواست به جای بیمارستان، توی پارک، شهربازی و پیش دوستاش باشه. ولی خب میدونی به نظرم لازم بود این اتفاق توی زندگیم بیوفته. پخته تر شدم...
گرچه حتما لازم نبود از این راه باشه ولی خب...
دیگه همینی که هست. من پذیرفتمش. نه این بابا قراره از بدن ما بره بیرون نه ما میتونیم بیخیالش بشیم. خلاصه که همزیستی مسالمت آمیزی داریم فعلا.E.B.BUTTERFLY
اخی
عزیزم🥲
انشاالله بهترین برات رقم بخوره -
به مشکلاتی که نمیشه حلشون کرد باید خندید و رها کرد.
با این کار باید تحقیرش کنی، تضعیفش کنی، با دمپایی ابری خیس بزنی تو سرش که بفهمه رئیس کیه! عزیزکم اشتباهی مسیرت به زندگی من کج شد...اینجا کسی نیست که در خونه رو برات باز کنه انقدر اون زنگ رو بزن که بسوزه.. -
حصار سابق نه به نظرم
نمیدونم چطور بگم
مثلا کافیه یه رنگ ترند بشه دیگه همه میرن از اون رنگ لباس میخرن خب این قبلا هم بود و خیلی مهم نیست اون جا مهمه که نه تنها تو رنگ از هم تقلید میکنیم که حتی پترن لباسامون هم مثل هم میشه مثلا وقتی میری بیرون همه پیراهن های آبی راه راه تنشونه
یا مثلا یکی کلا سبک موسیقی مورد علاقش رپ هست و غیر از اون چیزی گوش نمیده اما تحت تاثیر اطرافیان و به ویژه سوشال مدیا مثلا قربانی گوش میده
یا یکی کلا چایی دوست داره اما صرف تبليغات سوشال مدیا دیگه به ماچا علاقه مند میشه
من کلا تو این زمینه سوشال مدیا رو خیلی مقصر میدونم
حالا اینا صرفا بد نیستا شاید این بین کلی اخلاق خوب هم پیدا کنیم
اما من میگم تقلید کور کورانه خوب نیست و خب دیگه یونیک بودنی باقی نمیمونه
همه میشیم شبیه همببخشيد زیادی طولانی شد
اگر حوصله نداشتید نخونید -
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی؟
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
-
E.B.BUTTERFLY
بزن رو دور ۲@هویججج این بلوغ عقلی و عاطفی قطعا با سختیهایی همراه بوده.
وای انشرلی...اون قسمتش که گفتید رو قشنگ یادم اومد و حتی حس اون لحظمم هم یادمه که خیلی تعجب کرده بودم از شجاعت و درایتش...
این تجربه هایی که الان دارم حقیقتش الان به کارم نمیاد. الان که هنوز وارد جامعه نشدم و فقط با خانواده در ارتباطم ارزشی نداره.
اما مثلا سال آینده که کنکور میدم رو درنظر بگیریم، اونجاها دیگه کم کم ارزش داشتن تجربه نمایان میشه.
و اینکه گفتید توی بچگی قشنگگگ شیطنت های خاص خودتون رو داشتید، به نظرم خیلی بامزه و جالبه. میدونید چیه؟ شما کار اشتباهی نکردید چون توی سن خودتون زندگی کردید. مگه یه بچه چکار باید بکنه؟ مثلا عاقلانه رفتار کنه یا از واقعیت های دنیای بیرون آگاه باشه؟
هر اتفاقی باید به موقعش بیوفته وگرنه تبدیل میشه به حسرت.
من میگم ای کاش اون تجربه هایی که الان دارم رو توی زمان مناسبش (و نه توی سن خیلی کم) بدست میاوردم.
الان نیلا مسرت دوران کودکی و حتی نوجوونی رو میخورم که ای کاش حداقل خودم شرایط رو برای خودم بهتر میکردم. دقیقا مثل شما. اینکه بتونی توی تاریکی وجودت رنگین کمون رو تصور کنی به طرز عجیبی جذابه... -
E.B.BUTTERFLY
اخی
عزیزم🥲
انشاالله بهترین برات رقم بخوره@هویججج والا خودم که بهش عادت کردم
حالا اشکال نداره بذار این بدبختم زندگی کنه دیگه چکارش کنم...
-
حصار سابق نه به نظرم
نمیدونم چطور بگم
مثلا کافیه یه رنگ ترند بشه دیگه همه میرن از اون رنگ لباس میخرن خب این قبلا هم بود و خیلی مهم نیست اون جا مهمه که نه تنها تو رنگ از هم تقلید میکنیم که حتی پترن لباسامون هم مثل هم میشه مثلا وقتی میری بیرون همه پیراهن های آبی راه راه تنشونه
یا مثلا یکی کلا سبک موسیقی مورد علاقش رپ هست و غیر از اون چیزی گوش نمیده اما تحت تاثیر اطرافیان و به ویژه سوشال مدیا مثلا قربانی گوش میده
یا یکی کلا چایی دوست داره اما صرف تبليغات سوشال مدیا دیگه به ماچا علاقه مند میشه
من کلا تو این زمینه سوشال مدیا رو خیلی مقصر میدونم
حالا اینا صرفا بد نیستا شاید این بین کلی اخلاق خوب هم پیدا کنیم
اما من میگم تقلید کور کورانه خوب نیست و خب دیگه یونیک بودنی باقی نمیمونه
همه میشیم شبیه همببخشيد زیادی طولانی شد
اگر حوصله نداشتید نخونیدNilay بله تاثیر سوشیال مدیا زیاد و مهمه
ولی ببینید در صورتی این نوع رفتار رو میشه تعمیم داد به شخصیت طرف که یکم سطحی نگر باشیم (که اونم تقصیر سوشیال مدیاست)
اون قضیه تقلیدهم بیشتر بدلیل میل به پذیرفته شدنه
ولی وقتی کسی رو جوری که هست بپذیری و بهش بفهمونی، میبینی طرف اطرافت بیشتر خودشه و این ادا ها دیگه نیستن (برا پسرا که این شکلیه 90 درصد دخترا من اطلاعی ندارم، ولی این رو میدونم <همه> دلشون میخواد شنیده بشن و دیده بشن)شماهم ببخشید مال من هم طولانی شد
-
@هویججج والا خودم که بهش عادت کردم
حالا اشکال نداره بذار این بدبختم زندگی کنه دیگه چکارش کنم...
E.B.BUTTERFLY در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
حالا اشکال نداره بذار این بدبختم زندگی کنه دیگه چکارش کنم...
کی را گویید