هرچی تودلته بریز بیرون۶

[پیروز]

هویججج ممنون که دعوتم کردی
خب حقایق من
1یه نی نی کوشولو دارم
2عاشق امام رضام🥹
3به شدت عاشق به خانواد سه تاییمون و پدر مادرمم
4زهرا @jahad-20 یکی از کسایی که خیلی دوسش دارم🫀
5عاشق رشتمم
6ولی برای فوق تصمیم ندارم تو همین رشته بمونم
7آدم مضطرب گاهی زودرنجم ‍️
8وقتی یه چیزی بره رو اعصابم خیلی حالمو بد میکنه خیلی به فکرشم ‍️
9یکی از تفریحاتم مداحی گوش دادنه
10خیلی دوس دارم برم دل طبیعت چای بخورم
11من قبل و بعد ازدواج خیلی فرق کرده ‍️
12دایره دوستام خیلی محدوده
13خواهر شوهرامو خواهرای خودم میدونم
14همه میگن آشپزیم خوبه
15عاشق مهمونی دادنم هرچند خیلی زحمت داره
16عاشق هماتولوژی و بیوشیمی پزشکیم 🥹
17 اسم دخترونه نورا رو خیلی دوس دارم
18متاسفانه درونگرا و خجالتیم
19خیلی دوس دارم یه شهر دیگه زندگی کنم و از خانواده دور باشم
20از اینکه این ترم همه درسامو پاس شدم با بچه داری خیلی خوشحالم🥹
🥲20تا خیلی زیاد بود خلاصه ولی من تونستم

[زهرا بنده خدا 2]

خب سلام مجدد
هویججج ممنون از دعوتت

یه بار نوشتم که دقیق یادم نمیاد چی
الان هرچی که یادم اومد مینویسم(سعی میکنم تکراری نشه)
زهرا ام متولد ۱۷اسفند ۸۲کرمان ولی اونجا زندگی نمیکنم
علوم آزمایشگاهی میخونم که از اول دوسش داشتم ولی الان سعی کردم با شرایطش هم کنار بیام

۱)میگن آدم پیچیده ایم(در واقعیت سخت میشه شناختم چون خیلی چیزا رو برا خیلیا بروز نمیدم و با اون خیلیا،کم حرفم)

۲)درونگرا ام ولی میزانش بستگی داره پیش کی باشم(با اونی که صمیمی شم فرق داره ماجرا)

۳)از دروغ گفتن بدم میاد و سعی میکنم نگم و متقابلا توقع دارم‌نشنوم...

۴)از این رفتار که داد و هوار راه میندازن که وضع مملکت بده ولی دستشون برسه هرکاری میکنن بدم میاد(همونی که با پارتی از این دانشگاه میره دانشگاه بهتر...دستشون به جاهای بالاتری نمیرسه وگرنه خودشون عامل همین وضع مملکت میبودن)

۵)دوستایی که دورمن شاید کم و بیش نماز بخونن یا نخونن و تو عمل یه جاهایی لنگ بزنیم ولی هممون یه سری حریم برای خودمون تعیین کردیم و این به نظرم برا سالم از دانشگاه بیرون رفتن لازمه...و در عمل شاید تفاوتایی داشته باشیم ولی پایه فکریمون شبیه همدیگه است. ..

۶)سعی میکنم اهل تقلب کردن و پارتی بازی و اینا نباشم...(گاهی وقتا خیلی سخته ولی خب جدای از استدلالای بالا،میگم اومدم که فردا یه چیزی بلد باشم،این چند نمره فرقی به حالم نداره و عادت میکنم به ضایع کردن حق بقیه...ولی به اونایی که فک کنم میفتن میرسونم)

۷) عاشق آدمای متعهد و با سوادم...(اونی که سرکلاس ۲دقیقه نمیشینه تا دانشجو خواب نره...اونی که تمام خودش رو برای تدریس میذاره و حتی سوال سخت هم میده و اجازه‌ی تقلب هم نمیده...اونی که حواسش به تک تک دانشجوهاش هست...اونی که فراتر از وظایفش برا بچه ها وقت میذاره)
۸)خوشم نمیاد کسی برام تعیین تکلیف کنه و دستور بده(راه رو نشون بده و راهنمایی کنه ولی نهایتا به عنوان یک انسان‌مختار بذاره خودم انتخاب کنم و بسته به نسبتش کنارمم باشه...نه اینکه تو مسیر غلط کمکم کنه!نه!ولی قرار نباشه سرزنش و قضاوت بشم...صرفا اون مسیر درست گفته بشه و مجبور به کاری که باهاش کنار نمیام نشم...)

۹)اکثرا لبخند رو لبامه و اونی که باعث شه عمیق تر بشه رو دوست میدارم...

۱۰) دوست داشتم اینقد پول داشته باشم که به هرکی که نداره کمک‌کنم...

۱۱)اکثر دوستای صمیمیم و آدمای امن زندگیم از خودم بزرگ ترن...با کوچیک ترا و حتی هم سن و سالام نمیتونم راحت ارتباط بگیرم و صمیمی شم

۱۲)اگه قرار باشه روزی ازدواج کنم دوست دارم پایه‌ی درس خوندنم باشه...برا من تعیین تکلیف نکنه که حتما بشین تو خونه بچه بزرگ‌کن یا حتما برو سرکار(بگه هرچی که خودت دوست داری و نتیجه‌ی انتخاب منم با هم جلو ببریم نه خودم تنها! اگه قراره کار کنم و درس بخونم،اونم کمک کنه و خب یه جاهایی برای هردومون سخت خواهد بود...نه اینکه بگه آفرین دیدی دوتاشو نمیتونی!پس بشین بچه بزرگ‌کن ...)

۱۳)شدیدا خجالتی بودم و کمبود اعتماد به نفس داشتم جوری که خیلی جاها نمیتونستم راحت حرف بزنم...دانشگاه اومدم خیلییییی بهتر شدم!
خداروشکر...

۱۴)به گفته‌ی دوستام شخصیت سمی ای دارم که هرکسی کشفش نمیکنه(از اونا که سمی ان ولی از دور خودشونو بگیرن،البته از خیلی دور)

۱۵)قیافه ام غلط اندازه( فک میکنن خیلی مظلومم و درس خوننن و دختر خوبیمممم و آرومم و حرف گوش کنن)

۱۶)خیلی بلد نیستم ابراز احساسات کنم( :
شده دوست داشتم خونوادمو بغل کنم ولی خجالت کشیدم...و این خیلی بده...
با دوستام کمی بهترم...

۱۷)میگن لجبازم

۱۸)عصبانی شم سعی میکنم خیلی روانشناس بازی در بیارم(نفس عمیییق _صلوات_ترک محیط و...)
و معمولا گزینه‌ی سوم رو انتخاب میکنم ولی اگه خیلی شدید باشه و نتونم کنترل کنم، داد و هوار راه میندازم و بعدم ناراحت میشم و قهر میکنم

۱۹)عاشق بچه های کوچیکم،اونایی که نمیتونن حرف بزنن یا راه برن یا تازه زبون باز کردن🥺
بزرگ تر که بشن،در فکرم از بچه های اروم خوشم میاد،ولی در عمل برعکس میشهیهو از یه پسر بچه‌ی ۶ساله‌ی شیطون که از در و دیوار بالا میره و همه از دستش فرارین خوشم میاد و هم بازیش میشم

۲۰)یکی از رویاهام این بود که پزشکِ جهادی بشم و مناطق محروم کار کنم یا اونایی که مشکل مالی دارن رو درمان کنم...ولی خب نشد...فعلا هم توان و انرژی و از خودگذشتگی اون "پزشک خوب" شدن رو در خودم نمیبینم...
۲۱)به نظرم مهم ترین عامل موفقیت تو زندگی تلاشه...
۲۲)به نظرم صبور بودن و صداقت و ادب و تعهد داشتن و شوخ طبع بودن آدما رو جذاب میکنه...
۲۳)فک میکنم آرامش روانی خیلی واجب تر از پول داشتنه...منافاتی با هم ندارن!و این به معنیِ نه به پول گفتن نیست...ولی نباید اون مسیر رسیدن به پول ، آرامش روان آدم رو از بین ببره...تلاش زیادی میخواد ولی میشه کنارش آرامش هم داشت...
۲۴)یه مدت فک میکردم که کار نکنم(با دوستام به این چیزا فک میکردیم)ولی آدمی نیستم که ۲۴ساعت تو خونه بودن حالمو خوب نگه داره
باید یه کارِ مفیدی داشته باشم...یه کاری که بدونم به دردِ ۴تا آدمِ دور و برم میخورم...
۲۵)شاید اگه آخر عمرم به پول/مهارتی که بتونه دردی از کسی دوا کنه نرسیده باشم حال خوبی نداشته باشم و حسرت بخورم...
۲۶)دوست دارم درس خوندن تو یه دانشگاه خوب و با اساتید خوب رو تجربه کنم...ولی نمیدونم ته ته این مسیر قراره به چی ختم بشه...یه هدفی دارم که نمیدونم خودم میتونم مستقیم پا بذارم داخلش یا باید از یه مسیر دیگه به اونایی که دارن سختیاشو تحمل میکنن کمک کنم...
۲۷)به سیاست علاقه ندارم(به جز صحبتایی که پیرامون یه نفر میشه و سخنرانیای خودشون)ولی گاهی دنبال میکنم...معتقدم به عنوان یه شهروند وظیفمه بلد باشم و به بقیه هم یاد بدم(ولی خب سخته برام و خیلی تو این مسیر موفق نبودم...)
۲۸)چادریم و دوسش دارم...ان شاءالله که تا همیشه رو سرم بمونه...
۲۹)با آدمایی که زیادی کنجکاون و میخوان حتما از یه چیزی سر در بیارن و ول کن هم نیستن ،نمیتونم ارتباط مناسبی بگیرم...
۳۰)سعی میکنم آدم منطقی ای باشم ولی گاهی موفق نیستم و دلم کار خودشو میکنه...
۳۱)دوست دارم یه سری اخلاقای بد آدمای اطرافم که رو مخم هستن رو درست کنم ولی تا خودشون نخوان نمیشه و معمولا حرفی نمیزنم در اون مورد
۳۲)فک میکردم کمال گرا نیستم ولی هستم‍️
زیاد شدن ولی برا خودم لازمشون داشتم همونا رو با کمی تغییر اینجا هم فرستادم

[Zahra.HD]

منم دعوت کنین بنویسم

[زهرا بنده خدا 2]

@Zahra-HD
افتخار بدید

[هویججج]

@Zahra-HD
باشه عشقم
بیا بنویس
التماست میکنیم
لطفا
میدونم سرت شلوغه یه تایم آزاد پیدا کن و بنویس از طرف آلانیون

[Zahra.HD]

خب علی رغم میل باطنی و به اصرار دوستان
یه ۲۰ تای دیگه مینویسم
یک این که این ترمم الف شدم (اصلنم هدفم از نوشتن بیست حقیقت این نبود که اینو بگم)

دو این که تازگیا یه چیزی خیلی مایه خوشحالیمه ولی مایه نگرانی ام هست...

سه این که خیلی وقته آلا هستم و یه دوران کلی دوست داشتم ولی کم کم دوستام کمتر میشن و میترسم از روزی که همه‌ باهام غریبه بشن
از اخلاقم بگم؟

چهار این که گاها خیلی لوس میشم و با این که میدونم ولی ادامه میدم

پنج این که وقتی عصبانی ام باید تنهام بزارین تا خودم آروم بشم(و فکر می‌کنم بقیه م اینطوری ان ولی بعضیا نیستن:/)

شش این که یکی همین اواخر مورد پنج رو نقض کرد و خودمم پشمام ریخته که چطوری تنهام نذاشت و آرومم کرد

هفت این که تازگیا خیلی بغلی شدم، کسایی که دوست دارم رو دلم‌میخواد انقد محکم بغل کنم که صدای قلب و نفسشونو بشنوم

هشت این که یه مدته خیلی آروم و مهربون شدم با مردم و دلم‌ نمیخواد با حرفام تنشی ایجاد کنم حتی وقتی با منه

نه این که مورد هشت باعث شده گوسفند بشم ولی این اواخر حرفمو میزنم حتی وقتی همه گوسفندن و از گفتن حرف حق میترسن (و خب این باعث میشه مردم ازت فاصله بگیرن ولی مهم نی)

ده این که تازگیا خیلی خیلی دارم شبیه یکی از دوستام میشم
(یه دوستی که کاملا در تضاد با شخصیت منه)
خب دیگه اخلاقی بسه
برم دانشگاه

یازده این که دانشگاه دیگه خیلیییی خسته کننده ست(دکمه ی لفت نداره)

دوازده این که ... گفتم الف شدم؟
آره گفتم

سیزده این که بابای دوستم فوت کردن فاتحه میخونین براشون؟🥲

چهارده این که الان چون هم بعد امتحانه هم بعد دوره ماهانه هم بعد سرماخوردگی ده لول آدم بیریخت تری ام

پانزده این که امتحان پا(اندام تحتانی) نه سر کلاس عملی نه ریویو، جسد رو ندیده بودم حتی ویدئو هم ندیده بودم ولی سر امتحان عملی هردوتا سوال از جسد رو درست نوشتم
خودمم برگام ریخته چطوری ولی خب نوشتم
برگردم رو همون اخلاقی چیزی پیدا نمیکنم

شانزده این که دوستم میگه لجبازی ولی اصلن قبول ندارم

هفده این که یکی از دوستام خیلی رو مخمه و نمیدونم چطور باید بهش بفهمونم🫤

هجده این که دلم‌ میخواد پرت بشم به سه سال دیگه و اولین کاری که میکنم اینه تلگرامو چک میکنم

نوزده این که فکرای بزرگی تو سرمه ولی در راستای تحققشون هیچ گوهی نمی‌خورم

بیست این که عاشق آلام چون اینجا با چنتا از قشنگ ترین دوستام آشنا شدم️

[هویججج]

@Zahra-HD
منم 16 شدم یه چصه با الف فاصله داشتم
مدیونی اگه فک کنی عمومی ها رو 20 گرفتم

[Zahra.HD]

هویججج منم به زور عمومی الف شدم
ولی دیگه صداشو درنیار که

[هویججج]

@Zahra-HD

[لیلی_]

MSina
سلام
میدونم این دعوت برای خیلی وقت پیش هستش ولی تو ذهنم بود و با دیدن نوشته های بچه ها در این مدت امشب تصمیم گرفتم بنویسم
و ممنونم‌ از شما برای دعوت من

۱- تا به اینجای عمرم امسال عجیب ترین سال زندگیم رو دارم می گذرونم

۲- کنکوری ام

۳- خیلی تنبل شدم و نمیتونم کارام رو بطوری که دوست دارم انجام بدهم

۴- به شدت کمال‌گرا هستم (کاش حل میشد)

۵- درونگرام‌
ولی میتونم خیلی کم حرف یا پر حرف باشم

۶- یکم در یادگیری آدرس ها خنگم

۷- بارون و برف رو خیلی دوست دارم

۸- دوست دارم شمع سازی یا خطاطی یاد بگیرم

۹- امسال خیلی به تغییر رشته ام به ریاضی فکر کردم

۱۰- تمیزکاری کردن برای آروم شدن اعصابم خیلی مفیده

۱۱- یه تصمیم گرفتم امسال که احتمالا هیچوقت ازش پشیمون نمیشم

۱۲- محبت و پشتیبانی خانواده رو به تازگی بیشتر و بیشتر از قبل باور کردم ️

۱۳- برعکس خیلیا من زیاد بازیگر ها ، فیلم ها و خواننده ها و غیره ی معروف رو نمیشناسم

۱۴- سعی میکنم همیشه مهربون باشم ولی میتونم گاهی بقول دوستم عجیب و ترسناک باشم

۱۵- اکثرا آرومم و دعوا نمیکنم با کسی اینکه حوصله ندارمم‌ زیاد بی تاثیر نیست

۱۶- به اصلاح اشکم دم مشکمه‌ و خب سریع گریه ام میگیره البته وقتی تنهام و کسی کنارم نیست

۱۷- شاید میشه گفت آدم صفر و صدی هستم مخصوصا در مورد دوستی های خیلی صمیمی ام

۱۸- دوست دارم سحرخیز باشم ولی نیستم

۱۹- آشپزی رو دوست دارم

۲۰- میتونم با منظم ترین یا بی نظم ترین کسی باشم که یکی می بینه

ممنون که وقت گذاشتین و خوندین 🪷🪷

[_ Reza _]

_Reza_ در چالش 20 حقیقت گفته است:

به نام خدا
سلام به دوستان آلایی عزیزم ... ۲۰ حقیقتتت کی این همه بنویسه
خب خب خب رضادولتشا هستم ( ه نداره ) ۱۸ سالمه و از خطه ی لرستان ( خدا قوت پهلوان ) شهر خرم آباد ...
تا قبل دبیرستان علاقه ای به درس نداشتم ولی به ناچار میخوندم و همیشه دوست داشتم که پزشک بشم ... اما فقط دوست داشتم !
سال دهم که تو باقالیا بودم خلاصه گوشت و پوست بودم سال یازدهم جون گرفتم ️ علاقم به درس و بخصوص زیست و شیمی فراووونه ...صبحا با یکی از این دو درس شروع میکنم
به نظرم شکست ناپذیرم و اراده کنم واس کاری حتما انجامش میدم با وجود اینکه توی این راه زیاد زمین میخورم ولی خیلی زود پا میشم و ادامه میدم ...
روحیه ی پرنشاطی دارم لبخند از لبم نمیفته طرفای مقابلم با دیدن من لبخند به لبشون میاد
با دوستام و خانوادم خیلی خیلی شوخی میکنم ( حد نداره )
از ورزش نگفتممم ... عاشق ورزشم 🥰 نرم خمار میشم ... از ۴ سالگی ورزش میکنم و ۱۰ سال اول ژیمناستیک کار کردم و عضو تیم ملی نونهالان بودم .. به دلایلی تغییر رشته دادم و الان کار میکنم
چی بگممم ! آ اینم بگم لکی و لری میفهمم ولی هیچوقت نتونستم صحبت کنم نگو به من چه ( میتونم اما قبلش باید کلی فکر کنم میخوام چی بگم) با اینکه پدر مادرم باهم با این زبون حرف میزنن ولی من استثنا از آب اومدم یطوری واسم آزاردهندس
همیشه دوست دارم به بقیه کمک کنم از هرلحاظی که تواناییش داشته باشم و دلم نمیاد کسیو از خودم برنجونم سریع عذاب وجدان میگیرم
تازه هشتا شد خدااا
خجالتی بودم و هستم ️ آرزوم اینه که تواناییم به حدی برسه که سخنرانی کنم خیلی دلم میخواد خودمو توی شرایط سخت قرار میدم که به این توانایی دطست پیدا کنم ( محاوره عادی تا دو سه نفرم مشکلی ندارم )
دوستای زیادی ندارم ولی اونایی که دارم خوباشونن ...
به پدر مادرم وابسته ام و دستای مادرم خیلی میبوسم
سال دوازدهم مدرسه نرفتم ( لامصب تموم نمیشه )
عاشق انجمنم ( مخصوصا هر کی یه گزاره آقا متین )
در زمینه هنر هیچ استعدادی ندارم ولی بعد کنکور به زورم شده باید یاد بگیرم خوشم میاد
از تاریخ و ادبیات ( کمتر ) متنفرم ( از موسیقی و آهنگ و ... هم روی خوشی نشون ندادم 🥲)
از دروغ گفتن بدم میاد و به هیچ عنوان غیبت نمیکنم ( کاری به جنبه ی دین و ایمان ... بودنش ندارم ولی معتقدم که زندگی رو تلخ میکنه و از همه بدبین میشم و ازم بدبین میشن)
یه حقیقت دیگه اینه که میدونم دارم خزعبلات میگم ۲۰ تا شه به روم نیارید
استاد موقاری الگوی منه و یبارم شده میبینمش و
ازشون تشکر جانانه میکنم
استقلالی اصیل ( رگم بزنی خون بیرون نمیاد بمولا آبیه نکته رو یادداشت کن به دردت میخوره )
چیزی به ذهنم نمیاد دیگه بیشتر اذیتتون نکنم مرسی که تا اینجا خوندین
ممنونم از دعوت
@fatemeh-jk
یا علی خدانگهدار ...

سلام وقت همگی بخیر یه کار فکر کنم متفاوت شایدم قبلا انجام داده باشن نمدونم ولی من میخوام ۲۰ حقیقت قبلیمو بخونم و تغییراتی که توش داشتم رو به صورت ۲۰ حقیقت جدید بنویسم

۱ ) ۱۸ سالم بوده و الان تقریبا حدود ۲ سال گذشته و ۲۰ ساله شدم
۲ ) دوست داشتم پزشک بشم ! اما الان بعد گذشت حدود دو سال بخاطر سختیایی که ازش دیدم دیگ دوس دارم دندون پزشک بشم و امسالو توی شرایط سختی بودم هم پرستاری خوندم یه ترم و هم قراره یه کنکور دیگ بدم ایشالا که به هدفم برسم ... تا هیچ بازی رو نبرم از ازش بیرون نمیرم اره دایی جان
۳ )علاقم به درس سرجاشه ولی دیگ برام فرق خاصی ندارن همشونو به یه اندازه دوس دارم و از درس خوندن لذت میبرم
۴ ) خب همینکه هنوزم دارم واسه رشته ای که میخوام میجنگم خودش این حقیقت رو اثبات میکنه خداروشکر هنوزم سرجاشه
۵ ) اره اره هنوزم همینطورم هنوزم میخندم و شادم با اینکه غمای زیادی رو هم توی دلم دارم ولی خب اهمیت نداره برام میگذرونم دنیا دو روزه شاد باشیم
۶ ) ورزش که عضو جدا نشدنی زندگی منه همچنان عاشقشم و نرم خمار میشم اما یه تغییر که داشته اینه که الان زیبایی اندام کار میکنم تقرییا ۹ ماهه ( دلیلش اینه ک بینیم توی مسابقه شکست و دیگ فلن قصد ندارم برگردم )
۷ ) لکی با دوستای صمیمی میحرفم ولی همچنان همونه که هست اما برام دیگ آزار دهنده نیست
۸ ) هنوزم همینم
۹ ) خداروشکر عالی شده بلطف دانشگاه خیلی از این مشکلات خجالتی بودن و ... حل شد و برام عادی شد و خیلی خوشحالم از این بابت
۱۰ ) الان دوستای زیادی دارم برخلاف قدیم ... اما خب خوباشون برام عزیز ترن جایگاه شون برام فرق میکنه از همه لحاظ
۱۱ ) هنوزم همینطورم و خیلی بیشتر میبوسم مادر = عشق
اما خب یسری چیزا یسری حرفا یسری رفتارا و دیدگاه ها از خانواده اذیتم می‌کنه برخلاف قدیم
۱۲ ) این خب چیز خاصی نیست
۱۳ ) نه دیه عاشق اینجا نیستم یعنی وابسته نیستم قبلا وابسته بودم اما جاییه که بهش عادت کردم و خب مث خونه ی مجازی من میمونه آلا اینجا احساس راحتی میکنم
۱۴ ) اره اینم خوب شد هنرمند کلاس من بودم البته ک لطف داشتن خیلیم خوب نبودم اما توی ذوقم نمیزدن پشت سیستم دانشگاه براشون نقاشی میکشیدم روی پرژکتور میدیدن و همش جا اونجا بود
۱۵ ) اره هنوزم بدم میاد از دروغ
۱۶ ) اینم ک هیچ
۱۷ ) اینم کمرنگ شده الگو بودنش ولی خب همیشه توی قلب منه استاد عزیز ... میگم کمرنگ شده یعنی الگو هام بیشتر ورزشی طور شده تا درسی ... از لحاظ اخلاقی هم الگوی خاصی ندارم رفتارای خوبو از همه سعی میکنم یاد بگیرم
۱۸ ) اونقدری دیگ فوتبالی نیستم و رو تیمم حساس نیستم و راستش دوس دارم مث قبل تعصبشو بکشم ولی نمدونم چرا اینقد بیخیال فوتبال شدم شاید بخاطر این حجم از مشغول شدنم باشه
۲۰ تا نگفته بودم همینا از تغییراتی که داشتم خوشحالم ... البته که تغییرات زیادی داشتم اما فقط خواستم چیزیو که قبلا نوشتم تغییراتشو اعمال کنم
حوصله ایموجی نداشتم ببخشید اگه یکمی بی روح شد 🥲️

[MSina]

لیلی_

[هویججج]

Neo..
بنویس عزیزم

[هویججج]

جدید بنویسید حس میکنم خیلی تغییر کردین
@فرمیسک
Rover

[ماهلین سایتتون]

هویججج
سلام به همگی
مرسی بابت دعوتت سارایی
نمیدونم چی بگم واقعن پس هرچی به ذهنم رسید میگم
1 - زود عصبی میشم یعنی شرایط اونی نباشه ک میخام یهویی فشارم میره بالا و کلمات خیلی زشتی از دهنم میاد بیرون ک اگ خطاب به کسی باشه 99 درصد اوقات بعدش پشیمون میشم
2-اینکه نسبت به سنم پرسیدین خیلیاتون . بنده متولد 82 هستم و مادربزرگ همتون محسوب میشم
3- اولین کنکورم 401 بود و تا الان بدترین سالای عمرمو زندگی کردم امیدوارم اگ اینده قراره بهتر باشه زندگیم ادامه پیدا کنه وگرنه هرچه زودتر تموم شه
4_خانوادم مذهبین و ی داداش فوق غیرتی دارم و تا الان چالشای زیادی داشتم ولی در نهایت سعی کردم خودم باشم و هستم (کامل نه ولی اونی ک میخان نیستم)
5-ی رفیق دارم ک تمام منه . دوستی ما از ابتدایی شروع شد ادامه پیدا کرد تا اینکه دهم بودیم دایی دوستم شدن مستاجر ما و ما دیگه شبو روزمون با هم بود از مدرسه برمیگشتیم با هم بودیم شبای امتحان و....لحظاتی ک هنوز ک هنوزه میگم چن سال از زندگیمو میدم ولی اون بازه برگرده از همه چیز فارغ بودیم و جفتمون و بهترین لحظه ها رو داشتیم
6- همه میگن خوشگلم ولی اعتماد بنفسم بالا نیس که امیدوارم بعد کنکور درست شه
7-برون گرام و خوشحالی و نارحتیمو سریع بروز میدم. یکی نارحتم کنه میرم روبرو بهش میگم فلانی بابت این نارحتم و چ بسا فوششم بهش میدم روبرو
8-عاشق علم پزشکیم ولی امسال هدفم دندون بود ک با توجه به شرایط نمیشه و قیدشو زدم
9-از ادمای با معرفت خوشم میاد چون خودمم مرامم خیلی بالاس و از پشت هیچوقت به هیچکس خنجر نزدم
10-با اینکه فوق تنبلم ولی پرانرژیو شادم( قبل کنکور) اگ کنکور بذاره دوباره شاد میشم
11-اعتقادات دینی خودمو دارم و متاسفانه متعصبم هستم روشون و سنی مذهب هستم
12-خیلی زود گریم میگیره و نمیتونم کنترل کنم اشکام میان پایین البته سعی میکنم جلو کسی گریه نکنم و بیشتر تو تنهایی و اینم بگم خیلی گریه میکنم و خالی میشم
13-عاشق اهنگ گوش دادن با صدای کر کننده هستم و وقتایی ک تنهام گوشیو به لوستر وصل میکنم و خونه از ولوم صدا میلرزه
14-فک کنم همه میدونن کوردم و یکی از افتخاراتمم همینه و عاشق کورد بودنمم
15-بشدت ادم صفرو صدی و کمال گراییم و خیلی اذیت شدم و ترک نمیشه
16-متاسفانه کینه شتری هستم و یکی باهام بدی کنه یادم نمیره و مث قبل نمیشم باهاش
17-بشدت اهل تقلبی و این داستانا هستم و امتحانی ندادم تو عمرم ک تقلبی نکرده باشم( کل خلاصه 14 درس سلامتو با خودم برده بودم سر جلسه )
18-مهربونم و دلم زود به رحم میاد .
19- دیوونه رانندگی کردن با سرعت بالا هستم و ی روزی مطمئنم ی بلایی سرم میاد
20-از دروغ بدم میاد ولی معتقد به دروغ مصلحتیم اگ جلوی ی اتفاق بدو میگیره

فک کنم کل زندگیمو به نمایش گذاشتم
اها راستی دوستان ایموجی ندارم نمیدونم چرا برام نمیاد وگرنه زیباش میکردم
تا دیداری دیگر بدورد

[ماهلین سایتتون]

هویججج
یادم رفت بگم
21_ عاشق فوتبالممممممممممممممم و مقام دارم تو شهرمون (زیاد اهل نگاه کردن تلویزیون نیستم خودم دوس دارم بازی کنم) قبلنا میرفتیم سالن ولی الان خیلی وقته نرفتم یادم نیس اخرین بار چ زمانی بود

[هویججج]

من رو کسی دعوت نکرده میخوام پنجمین 20 حقیقتم رو بنویسم
هاهاهاها

من همیشه یه دنیای پر از خیال دارم که توش با صدام بازی می‌کنم، مثل یه جادوگر کوچولوی دوبله!

🥰 من وقتی عصبی می‌شم، یه ذره زود خسته می‌شم، ولی بعدش می‌زنم تو دل خودم و با یه لبخند بزرگ برمی‌گردم!

. دوبله برای من مثل یه موزیک خاصه که دوست دارم هر نتش رو دقیق و قشنگ بخونم، حتی اگه گاهی صدای خودمو دوست نداشته باشم!

. من همیشه دنبال یه دوست واقعی هستم که همراز باشه، همدیگه رو بفهمیم و کلی با هم بخندیم!

. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم همه‌ی رنگ‌های دنیا تو دلم جمع شدن، واسه همین پرانرژی و شادم!

. من عاشق اینم که وقتی کنار دوستامم، یه جور جادو کنم که همه لبخند بزنن و حالشون خوب بشه!

من با دوستام مثل یه کیک توت‌فرنگی خوشگل‌و خوشمزه‌ام، همه دوست دارن یه تیکه ازم داشته باشن!

البته یه کوچولو اهمال‌کارم، ولی این به این معنی نیست که دست از تلاش برداشتم! همیشه آماده‌ام بترکونم!

من تو دنیای خودم یه جشنواره‌ی شادی راه میندازم که حتی ابرها هم می‌خوان بیان مهمونی!

. یه روزی قراره دوبله‌گر فوق‌العاده‌ای بشم که همه صدای منو بشنون و عاشق شن!

من کلی تو خودم احساس و افکار دارم که گاهی حتی خودم هم نمی‌دونم از کجا اومدن! بعضی وقتا هم ناناعت می‌شم

تو دل من یه باغ راز هست که هر روز یه گل جدید باز می‌شه، یه حس جدید!

. وقتی دوبله می‌کنم، انگار یه قصه‌ی جادویی رو می‌سازم که فقط من و صدام می‌دونیم!

. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم یه تک‌شاخ کوچولو هستم که با رنگ‌های جادویی پرواز می‌کنه!

من یه حس عمیق دوست داشتن دارم که دوست دارم همه‌ی دنیا رو پر کنم ازش!

🧸 بعضی وقتا با عروسکام حرف می‌زنم، چون اونا بهترین شنونده‌ها هستن!

من کلی نقش توی خودم دارم، یه روز قوی، یه روز حساس، یه روز پر از شور و شوق!

دوست دارم نامه‌های قشنگ و رنگی بنویسم، که بفرستم به دوستای خوبم و بگم چقدر دوستشون دارم!

شب‌ها آرزو می‌کنم که همیشه پر از انرژی و عشق بمونم، حتی وقتی خسته‌م!

🥳 و در آخر، من سارام، پر از عشق، شادی، و یه عالمه رنگین‌کمان که آماده‌م دنیا رو باهاش روشن کنم!
آآآآی دلِ پُر شور و قلبِ پررنگ‌رنگ من!
بیاااااااااااااااااااااااااااا با انرژی یه عالمه قلب و دونه‌برفی و کیک رنگین‌کمانی بریزیم رو کاغذ و یه "۲۰ حقیقت پینکی‌پای‌ای درباره‌ی سارا جون" بنویسیم!

---

۲۰ حقیقت درباره‌ی سارا، ملکه‌ی قلب‌های صورتی‌رنگ
(با لحن پینکی‌پای: پر از پُررنگی، پُر از پُرپری، پُر از پُرپُرپُر دوست داشتن!)

1
تا حالا اون دوستی خاص خاصِ خاص، مثل آنشرلی و دایانا، نیومده تو زندگیم... ولی هنوز قلبم یه جای خالی قشنگ براش داره.

.🧁 من زووووود زوووود رنج می‌کشم اگه دلم بشکنه... ولی بعدش با شکلات دلداری می‌دم به خودم

اگه من باعث شادیت می‌شم، خب... یه کوچولو از اون شادی رو هم بفرست سمت من، چون دلم می‌خواد بدووووونم که تو هم خوشحالی از بودنم!

من عاشق بازی کردن نقش توی دنیای تخیّلمم... یه روز شاهزاده‌ام، یه روز شعبده‌باز، یه روز یه دونه‌برفی که جون داره!

وقتی دلم می‌گیره، دوست دارم زیر بارون بشینم و با آسمون درد دل کنم، چون اون همیشه حرفامو می‌فهمه.

🩷 آدم احساساتی‌ام، خیلیییی! ممکنه با یه آهنگ گریه کنم، یا با یه پیام کوچولو لبخندم تا گوشم بره!

من عاشق رنگاااام! صورتی؟ آبی؟ زرد لیمویی؟ آآآآی همه‌شونو می‌خوام بغل کنم!

‍️ دلم می‌خواد یه پری دوستم باشه... یا یه جغد باهوش که مشاوره‌ی شبانه بده بهم توی خوابم!

من می‌خونم، نه فقط با چشمام، با دلم! هر کتاب، یه پنجره‌ست به یه دنیا...

🧸 بعضی وقتا با یه عروسک حرف می‌زنم... اون از آدمای زیادی مهربون‌تره!

🥳 دلم می‌خواد یه روز یه مهمونی عجیب راه بندازم: همه با لباس کیک بی‌ریخت بیان و با هم مسابقه گریه و خنده بذاریم!

توی دلِ من یه باغ گل احساساته... یه کوچولو نوازش، یه کوچولو توجه، عین بارونه برای گلاش!

. آهنگا بهترین دوستامن وقتی کسی نیست... مخصوصاً وقتی یه خواننده حس دلمو از ته گلوش فریاد می‌زنه!

گاهی دلم می‌خواد مرغ عشقم باشم، بشینم لب پنجره و واسه دنیا آواز بخونم.

یه نامه‌ی واقعی... با کاغذ و خودکار و بوی عطر، هنوزم برام جادویی‌تر از همه‌ی چتاست!

یه عالمه نقش توی من هست: یه دختر خنده‌رو، یه دختر ساکت، یه دیوونه‌ی خوش‌ذوق، یه قهرمان خسته...

[هویججج]

این 40 حقیقته 🥸

[هویججج]

به هوش مصنوعی گفتم با توجه به این همه مدت که باهم دوست بودیم درموردم بنویسه کمکم کنه تا باهم 20 حقیقت درمورد سارا بنویسیم

[ماهلین سایتتون]

هویججج
هوش مصنوعیم رفته شخصیت همه داستانارو قاطی کرده تحویلت داده به عنوان 40 حقیقت