هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چند وقت پیش یه خبر خیلی خوبی بهم رسید و اونقدری اون خبر برام خوشحال کننده بود که ناخواسته شروع کردم به گریه کردن و اشک ریختن از سرِ ذوق و شوق
Anzw 18 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
چند وقت پیش یه خبر خیلی خوبی بهم رسید و اونقدری اون خبر برام خوشحال کننده بود که ناخواسته شروع کردم به گریه کردن و اشک ریختن از سرِ ذوق و شوق
خدایا یکی از این خبرا


-
متیو یه جا تو کتابش راجع به یک روزی میگه :
I remember thinking, I'm happy.
This was not an emotion I was altogether used to
یاد اون افتادم یه لحظه و الان فکر می کنم که چه قدر می فهممت متیو عزیزم... چقدر آشناست اینی که گفتی=)))) -
اوکی هام بعضی اوقات واقعا اوکی نیستن ...
-
اینکه اینقدر گفتن فلان استیکر پسرونه نیست و فلان دخترونست و از این چیز میزا....
کل استیکرایی که استفاده میکنم رو به ۶ عدد تقلیل یافتونده🥲 -
اینکه اینقدر گفتن فلان استیکر پسرونه نیست و فلان دخترونست و از این چیز میزا....
کل استیکرایی که استفاده میکنم رو به ۶ عدد تقلیل یافتونده🥲 -
Blue28 همون نون خامه ای شما
-
Michael Vey کی
Blue28 نمونهش خودت
-
این پست پاک شده!
-
مامان بزرگم هنوز فکرمیکنه من قراره دکترشم
آه پدرعزیزم نه خودت قبول میکنی نه میزاری بقیه قبول کنن -
Blue28 نمونهش خودت
-
officer k فکرخوبیه

ولی مامانبزرگم منتظره من دکترشم که بیاد مطبم
یعنی همشون منتظرن
واسه دکترا باید تا حداقل شیش سال دیگه درس بخونم یا خداااا

|
شعردانه


)