هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ورژن خوابگاهیم خیلییییییییییی بهتر از ورژن خونهس
-
دیدی گفتم مشکل از من نیست، دیدیییی
-
اصلن زندگی اینجا یهجور دیگهس، انقدر متفاوتههه
-
آدم باید با واقعیت کنار بیاد
خیلی وقته میدونم من باید بیشتر بقیه تلاش کنم که به بقیه برسم
انگار واقعا استعداد برابری با بقیه ندارم
نمیدونم... یا شاید بقیه هم یه تلاش نهفته دارن که من فکر میکنم استعدادشونه... ولی فکر نکنم اینطوری باشهدوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم خیلی با من حال میکرد
خیلی به من اعتماد به نفس میداد مثلا میگفت برم یچیزی رو پاتخته به بچه ها توضیح بدم ، جزو نمره ها خوب ریاضیش بودم همیشه ولی همیشه ( بهترین ) نمره نبودم اتفاقا کسایی دیگه بودن که بهترین نمره هارو میاوردن ولی برای این کارا مثل توضیح یچیزی به بچه ها بیشتر از من کمک میگرفت ، یادمه آخرین امتحان راهنماییمون سر امتحان یه حرفی زد...
گفت که اکثر آدما و از جمله شماها تو کاراتون تلاش و استمرار ندارید
و وقتی تلاش نباشه آدم موفق نمیشه و از این جور حرفا میزد
و گفت داخل کلاس شما فقط یه نفر برای امتحانا واقعا تلاش میکرد
اونجا اسم منو گفت و من خیلی ناراحت شدم
یا مثلاً یکی همینجوری بهم میگفت تو برای فلان امتحان ریاضی خیلی تلاش کردی خیلی ناراحت میشدم چون من اینجوری برام ترجمه میشد من استعداد ریاضی ندارم و با تلاش دارم موفق میشم و اینجوری میگفتم نه من اصلا نمیخونم من با استعدادم نمره میگیرم
و دلیل رفتارش داخل طول سال هم دقیقا همین بود ، میفهمید اون آدما واقعا با استعداد و خلاقیت خدادادی دارن امتحانارو خوب میارن بالا
و اون دنبال تلاش بود...
راهنمایی فکر میکردم مثلا آدم خفنی ام تو ریاضی مثلا چون زیاد آدم تاپ ندیده بودم ، دبیرستانی که شدم یه دایره ارتباطی وسیع تری با خصوصا کسایی که مدعی ریاضی بودن ایجاد شد ، و متاسفانه با این اتفاق من به خلا این رسیدم که من تو ریاضی هیچی نیستم و ولی آدم خیلی خفن تر تو این دنیا هست که من فقط ندیده بودمشون... :)) و در نهایت من فقط میتونم بگم من یه آدم خیلی خیلی خیلی عادی ام ، صرفا احمق نیستم ، اگه در آینده نه چندان دور به این نتیجه هم نرسم که احمقم هستم
:))) میدونم برای کسی اهمیت نداشت
ولی دوست داشتم اینو تو تودلی بگم حداقل برای خودم
دو روز دیگه میرم زیر کلی خاک و برای کسی حتی اهمیت نداره کی بودم و چی بودم وقتی وارد مسیری میشم که انگار با تلاش باید برابر بقیه باشم احتمالش میاد پایین یه کار خیلی تاثیرگذار داخل این مسیر کنم اسمم برای بشر بمونه
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم ، اینارو که میذارم پشت هم میبینم
دارم روز به روز بیشتر به پوچی میرسم و از خودم دور میشم و خودم برای خودم غریبه میشم -
دوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم خیلی با من حال میکرد
خیلی به من اعتماد به نفس میداد مثلا میگفت برم یچیزی رو پاتخته به بچه ها توضیح بدم ، جزو نمره ها خوب ریاضیش بودم همیشه ولی همیشه ( بهترین ) نمره نبودم اتفاقا کسایی دیگه بودن که بهترین نمره هارو میاوردن ولی برای این کارا مثل توضیح یچیزی به بچه ها بیشتر از من کمک میگرفت ، یادمه آخرین امتحان راهنماییمون سر امتحان یه حرفی زد...
گفت که اکثر آدما و از جمله شماها تو کاراتون تلاش و استمرار ندارید
و وقتی تلاش نباشه آدم موفق نمیشه و از این جور حرفا میزد
و گفت داخل کلاس شما فقط یه نفر برای امتحانا واقعا تلاش میکرد
اونجا اسم منو گفت و من خیلی ناراحت شدم
یا مثلاً یکی همینجوری بهم میگفت تو برای فلان امتحان ریاضی خیلی تلاش کردی خیلی ناراحت میشدم چون من اینجوری برام ترجمه میشد من استعداد ریاضی ندارم و با تلاش دارم موفق میشم و اینجوری میگفتم نه من اصلا نمیخونم من با استعدادم نمره میگیرم
و دلیل رفتارش داخل طول سال هم دقیقا همین بود ، میفهمید اون آدما واقعا با استعداد و خلاقیت خدادادی دارن امتحانارو خوب میارن بالا
و اون دنبال تلاش بود...
راهنمایی فکر میکردم مثلا آدم خفنی ام تو ریاضی مثلا چون زیاد آدم تاپ ندیده بودم ، دبیرستانی که شدم یه دایره ارتباطی وسیع تری با خصوصا کسایی که مدعی ریاضی بودن ایجاد شد ، و متاسفانه با این اتفاق من به خلا این رسیدم که من تو ریاضی هیچی نیستم و ولی آدم خیلی خفن تر تو این دنیا هست که من فقط ندیده بودمشون... :)) و در نهایت من فقط میتونم بگم من یه آدم خیلی خیلی خیلی عادی ام ، صرفا احمق نیستم ، اگه در آینده نه چندان دور به این نتیجه هم نرسم که احمقم هستم
:))) میدونم برای کسی اهمیت نداشت
ولی دوست داشتم اینو تو تودلی بگم حداقل برای خودم
دو روز دیگه میرم زیر کلی خاک و برای کسی حتی اهمیت نداره کی بودم و چی بودم وقتی وارد مسیری میشم که انگار با تلاش باید برابر بقیه باشم احتمالش میاد پایین یه کار خیلی تاثیرگذار داخل این مسیر کنم اسمم برای بشر بمونه
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم ، اینارو که میذارم پشت هم میبینم
دارم روز به روز بیشتر به پوچی میرسم و از خودم دور میشم و خودم برای خودم غریبه میشم -
لعنت به اون لحظه هایی که همه چیزو مهم تر از خودم دیدم و الان نمیتونم خودمو اولویت بزارم...
-
دوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم خیلی با من حال میکرد
خیلی به من اعتماد به نفس میداد مثلا میگفت برم یچیزی رو پاتخته به بچه ها توضیح بدم ، جزو نمره ها خوب ریاضیش بودم همیشه ولی همیشه ( بهترین ) نمره نبودم اتفاقا کسایی دیگه بودن که بهترین نمره هارو میاوردن ولی برای این کارا مثل توضیح یچیزی به بچه ها بیشتر از من کمک میگرفت ، یادمه آخرین امتحان راهنماییمون سر امتحان یه حرفی زد...
گفت که اکثر آدما و از جمله شماها تو کاراتون تلاش و استمرار ندارید
و وقتی تلاش نباشه آدم موفق نمیشه و از این جور حرفا میزد
و گفت داخل کلاس شما فقط یه نفر برای امتحانا واقعا تلاش میکرد
اونجا اسم منو گفت و من خیلی ناراحت شدم
یا مثلاً یکی همینجوری بهم میگفت تو برای فلان امتحان ریاضی خیلی تلاش کردی خیلی ناراحت میشدم چون من اینجوری برام ترجمه میشد من استعداد ریاضی ندارم و با تلاش دارم موفق میشم و اینجوری میگفتم نه من اصلا نمیخونم من با استعدادم نمره میگیرم
و دلیل رفتارش داخل طول سال هم دقیقا همین بود ، میفهمید اون آدما واقعا با استعداد و خلاقیت خدادادی دارن امتحانارو خوب میارن بالا
و اون دنبال تلاش بود...
راهنمایی فکر میکردم مثلا آدم خفنی ام تو ریاضی مثلا چون زیاد آدم تاپ ندیده بودم ، دبیرستانی که شدم یه دایره ارتباطی وسیع تری با خصوصا کسایی که مدعی ریاضی بودن ایجاد شد ، و متاسفانه با این اتفاق من به خلا این رسیدم که من تو ریاضی هیچی نیستم و ولی آدم خیلی خفن تر تو این دنیا هست که من فقط ندیده بودمشون... :)) و در نهایت من فقط میتونم بگم من یه آدم خیلی خیلی خیلی عادی ام ، صرفا احمق نیستم ، اگه در آینده نه چندان دور به این نتیجه هم نرسم که احمقم هستم
:))) میدونم برای کسی اهمیت نداشت
ولی دوست داشتم اینو تو تودلی بگم حداقل برای خودم
دو روز دیگه میرم زیر کلی خاک و برای کسی حتی اهمیت نداره کی بودم و چی بودم وقتی وارد مسیری میشم که انگار با تلاش باید برابر بقیه باشم احتمالش میاد پایین یه کار خیلی تاثیرگذار داخل این مسیر کنم اسمم برای بشر بمونه
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم ، اینارو که میذارم پشت هم میبینم
دارم روز به روز بیشتر به پوچی میرسم و از خودم دور میشم و خودم برای خودم غریبه میشمmahdi.ek یکی از دوستای من که همکلاسی بودیم خیلی سر کلاس گیج میزد در حدی که استاد ریاضی مون میگفت آقای فلانی فهمیدی ؟ ... اگه فهمیدی پس همه فهمیدن.. واکنش اون بچه ؟! بهش میخندید و اصلا یه ذره هم اهمیت نمیداد الان داره پزشکی شو میخونه درواقع تلاش خیلی قوی تر از استعداده ... استعداد فقط یه اسمه وقتی از ته دلت چیزی رو بخوای مطمئن باش خودتو در حد اون میدونی که توی مسیرش قرار گرفتی پس نباید حرف کسی سد راهت بشه
-
دوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم خیلی با من حال میکرد
خیلی به من اعتماد به نفس میداد مثلا میگفت برم یچیزی رو پاتخته به بچه ها توضیح بدم ، جزو نمره ها خوب ریاضیش بودم همیشه ولی همیشه ( بهترین ) نمره نبودم اتفاقا کسایی دیگه بودن که بهترین نمره هارو میاوردن ولی برای این کارا مثل توضیح یچیزی به بچه ها بیشتر از من کمک میگرفت ، یادمه آخرین امتحان راهنماییمون سر امتحان یه حرفی زد...
گفت که اکثر آدما و از جمله شماها تو کاراتون تلاش و استمرار ندارید
و وقتی تلاش نباشه آدم موفق نمیشه و از این جور حرفا میزد
و گفت داخل کلاس شما فقط یه نفر برای امتحانا واقعا تلاش میکرد
اونجا اسم منو گفت و من خیلی ناراحت شدم
یا مثلاً یکی همینجوری بهم میگفت تو برای فلان امتحان ریاضی خیلی تلاش کردی خیلی ناراحت میشدم چون من اینجوری برام ترجمه میشد من استعداد ریاضی ندارم و با تلاش دارم موفق میشم و اینجوری میگفتم نه من اصلا نمیخونم من با استعدادم نمره میگیرم
و دلیل رفتارش داخل طول سال هم دقیقا همین بود ، میفهمید اون آدما واقعا با استعداد و خلاقیت خدادادی دارن امتحانارو خوب میارن بالا
و اون دنبال تلاش بود...
راهنمایی فکر میکردم مثلا آدم خفنی ام تو ریاضی مثلا چون زیاد آدم تاپ ندیده بودم ، دبیرستانی که شدم یه دایره ارتباطی وسیع تری با خصوصا کسایی که مدعی ریاضی بودن ایجاد شد ، و متاسفانه با این اتفاق من به خلا این رسیدم که من تو ریاضی هیچی نیستم و ولی آدم خیلی خفن تر تو این دنیا هست که من فقط ندیده بودمشون... :)) و در نهایت من فقط میتونم بگم من یه آدم خیلی خیلی خیلی عادی ام ، صرفا احمق نیستم ، اگه در آینده نه چندان دور به این نتیجه هم نرسم که احمقم هستم
:))) میدونم برای کسی اهمیت نداشت
ولی دوست داشتم اینو تو تودلی بگم حداقل برای خودم
دو روز دیگه میرم زیر کلی خاک و برای کسی حتی اهمیت نداره کی بودم و چی بودم وقتی وارد مسیری میشم که انگار با تلاش باید برابر بقیه باشم احتمالش میاد پایین یه کار خیلی تاثیرگذار داخل این مسیر کنم اسمم برای بشر بمونه
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم ، اینارو که میذارم پشت هم میبینم
دارم روز به روز بیشتر به پوچی میرسم و از خودم دور میشم و خودم برای خودم غریبه میشمmahdi.ek همه ی آدما به یه اندازه از هوش و نبوغ برخوردار نیستن اما با تلاش میتونن خودشون رو به بقیه برسونن یا حتی از بقیه جلو بزنن، این یه حقیقته...
انیشتین هم از مدرسه به دلیل همسطح نبودن با همکلاسی هاش اخراج شد و اما امروز کسی نیست که این دانشمند رو نشناسه....
چرا که یک محرک مثل انگیزه و تشویق از نظر من از هوش و استعداد بسیار، در برانگیختن اراده قوی تر عمل میکنه -
mahdi.ek یکی از دوستای من که همکلاسی بودیم خیلی سر کلاس گیج میزد در حدی که استاد ریاضی مون میگفت آقای فلانی فهمیدی ؟ ... اگه فهمیدی پس همه فهمیدن.. واکنش اون بچه ؟! بهش میخندید و اصلا یه ذره هم اهمیت نمیداد الان داره پزشکی شو میخونه درواقع تلاش خیلی قوی تر از استعداده ... استعداد فقط یه اسمه وقتی از ته دلت چیزی رو بخوای مطمئن باش خودتو در حد اون میدونی که توی مسیرش قرار گرفتی پس نباید حرف کسی سد راهت بشه
-
وای وای من یهچیزی در این باره فهمیدم.
من سال کنکور میگفتم تا اینا هستن (همکلاسیام، دوستام و ...) منکه عمرا قبول شم (حتی تو اسونترین رشتهها) بعد کنکور دیدم شتتتت یه آدمایی قبول شدن که شاخ درمیاری، در عوض اونایی که خیلییییی خوب بودن هیچی. وای بعد این تجربه زندگیم خیلی تغییر کرد -
[audio/owG9J7xNckoqGZSyyQ5qB-qG.mp3]
در آبهای جهان قایقی است
و من، مسافر قایق، هزارها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه های فصول می خوانم
و پیش می رانم
مرا سفر به کجا می برد ؟ -
دوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم خیلی با من حال میکرد
خیلی به من اعتماد به نفس میداد مثلا میگفت برم یچیزی رو پاتخته به بچه ها توضیح بدم ، جزو نمره ها خوب ریاضیش بودم همیشه ولی همیشه ( بهترین ) نمره نبودم اتفاقا کسایی دیگه بودن که بهترین نمره هارو میاوردن ولی برای این کارا مثل توضیح یچیزی به بچه ها بیشتر از من کمک میگرفت ، یادمه آخرین امتحان راهنماییمون سر امتحان یه حرفی زد...
گفت که اکثر آدما و از جمله شماها تو کاراتون تلاش و استمرار ندارید
و وقتی تلاش نباشه آدم موفق نمیشه و از این جور حرفا میزد
و گفت داخل کلاس شما فقط یه نفر برای امتحانا واقعا تلاش میکرد
اونجا اسم منو گفت و من خیلی ناراحت شدم
یا مثلاً یکی همینجوری بهم میگفت تو برای فلان امتحان ریاضی خیلی تلاش کردی خیلی ناراحت میشدم چون من اینجوری برام ترجمه میشد من استعداد ریاضی ندارم و با تلاش دارم موفق میشم و اینجوری میگفتم نه من اصلا نمیخونم من با استعدادم نمره میگیرم
و دلیل رفتارش داخل طول سال هم دقیقا همین بود ، میفهمید اون آدما واقعا با استعداد و خلاقیت خدادادی دارن امتحانارو خوب میارن بالا
و اون دنبال تلاش بود...
راهنمایی فکر میکردم مثلا آدم خفنی ام تو ریاضی مثلا چون زیاد آدم تاپ ندیده بودم ، دبیرستانی که شدم یه دایره ارتباطی وسیع تری با خصوصا کسایی که مدعی ریاضی بودن ایجاد شد ، و متاسفانه با این اتفاق من به خلا این رسیدم که من تو ریاضی هیچی نیستم و ولی آدم خیلی خفن تر تو این دنیا هست که من فقط ندیده بودمشون... :)) و در نهایت من فقط میتونم بگم من یه آدم خیلی خیلی خیلی عادی ام ، صرفا احمق نیستم ، اگه در آینده نه چندان دور به این نتیجه هم نرسم که احمقم هستم
:))) میدونم برای کسی اهمیت نداشت
ولی دوست داشتم اینو تو تودلی بگم حداقل برای خودم
دو روز دیگه میرم زیر کلی خاک و برای کسی حتی اهمیت نداره کی بودم و چی بودم وقتی وارد مسیری میشم که انگار با تلاش باید برابر بقیه باشم احتمالش میاد پایین یه کار خیلی تاثیرگذار داخل این مسیر کنم اسمم برای بشر بمونه
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم ، اینارو که میذارم پشت هم میبینم
دارم روز به روز بیشتر به پوچی میرسم و از خودم دور میشم و خودم برای خودم غریبه میشمسلام رفیق عزیزم
راستش من از قبل هم حس خوبی ازت میگرفتم ولی الان که اینو رو خوندم این حسم تقویت شد ...
اما داداش ، انسان مستحق تشویق نیست برای چیزی که براش تلاش نکرده ...
چیزی که اختیاری نیست چه ارزشی داره ؟!
انسان مختار آفریده شد ...
اصلا این مختار بودن راز بزرگ انسانه
یه روز خدا انسان رو آفرید و ملائکه به خدا گفتن که ما هستیم که عبادتت می کنیم و این بشر میاد فساد میکنه تو زمین
اما خدا یه تنه ازمون دفاع کرد و گفت من چیزی میدونم از این انسان که شما نمی دونید ...
به قول حضرت امیر (ع) فرشتگان عقل محض دارند ، حیوانات شهوت محض و انسان ترکیبی از عقل و شهوت
حالا این انسان اگه خراب کنه زندگیشو از حیوان هم پست تر میشه چون اختیار دارهأُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ...
آنان مانند چهارپایانند ، بلکه پست تر ...
و همین آدم از فرشته هم میتونه بالاتر بره اگه زندگیشو درست بسازه ...
رمز خاص بودن انسان اینه که مفت و مجانی به جایی نمیرسه ...
ما فرشته هایی داریم که صیح تا شب در رکوع و سجودند
اما انسان اگه روزی ۵ تا نماز یومیه هم بخونه که کلا نیم ساعت هم نمیشه ارزشش میتونه بیشتر از اون فرشته ها بشهحالا داداش اولا که معلوم نیست استعدادت کمتر باشه یا بیشتر اما هر چی هم هست بدون که برا چیزی که توش اختیار نداشتی ارزشی برات کسب نمیکنه ...
اتفاقا تو رو اون تلاش کردن هات با ارزش میکنه ...
مرسی که تحمل کردی و ببخش که طولانی شد اما حرف دلم بود ... -
دوران راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم خیلی با من حال میکرد
خیلی به من اعتماد به نفس میداد مثلا میگفت برم یچیزی رو پاتخته به بچه ها توضیح بدم ، جزو نمره ها خوب ریاضیش بودم همیشه ولی همیشه ( بهترین ) نمره نبودم اتفاقا کسایی دیگه بودن که بهترین نمره هارو میاوردن ولی برای این کارا مثل توضیح یچیزی به بچه ها بیشتر از من کمک میگرفت ، یادمه آخرین امتحان راهنماییمون سر امتحان یه حرفی زد...
گفت که اکثر آدما و از جمله شماها تو کاراتون تلاش و استمرار ندارید
و وقتی تلاش نباشه آدم موفق نمیشه و از این جور حرفا میزد
و گفت داخل کلاس شما فقط یه نفر برای امتحانا واقعا تلاش میکرد
اونجا اسم منو گفت و من خیلی ناراحت شدم
یا مثلاً یکی همینجوری بهم میگفت تو برای فلان امتحان ریاضی خیلی تلاش کردی خیلی ناراحت میشدم چون من اینجوری برام ترجمه میشد من استعداد ریاضی ندارم و با تلاش دارم موفق میشم و اینجوری میگفتم نه من اصلا نمیخونم من با استعدادم نمره میگیرم
و دلیل رفتارش داخل طول سال هم دقیقا همین بود ، میفهمید اون آدما واقعا با استعداد و خلاقیت خدادادی دارن امتحانارو خوب میارن بالا
و اون دنبال تلاش بود...
راهنمایی فکر میکردم مثلا آدم خفنی ام تو ریاضی مثلا چون زیاد آدم تاپ ندیده بودم ، دبیرستانی که شدم یه دایره ارتباطی وسیع تری با خصوصا کسایی که مدعی ریاضی بودن ایجاد شد ، و متاسفانه با این اتفاق من به خلا این رسیدم که من تو ریاضی هیچی نیستم و ولی آدم خیلی خفن تر تو این دنیا هست که من فقط ندیده بودمشون... :)) و در نهایت من فقط میتونم بگم من یه آدم خیلی خیلی خیلی عادی ام ، صرفا احمق نیستم ، اگه در آینده نه چندان دور به این نتیجه هم نرسم که احمقم هستم
:))) میدونم برای کسی اهمیت نداشت
ولی دوست داشتم اینو تو تودلی بگم حداقل برای خودم
دو روز دیگه میرم زیر کلی خاک و برای کسی حتی اهمیت نداره کی بودم و چی بودم وقتی وارد مسیری میشم که انگار با تلاش باید برابر بقیه باشم احتمالش میاد پایین یه کار خیلی تاثیرگذار داخل این مسیر کنم اسمم برای بشر بمونه
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم ، اینارو که میذارم پشت هم میبینم
دارم روز به روز بیشتر به پوچی میرسم و از خودم دور میشم و خودم برای خودم غریبه میشمmahdi.ek در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
هیچ وقت خودمو نمیتونم حلال کنم :)) چون واقعا من یه توقعی دیگه ای از خودمو و زندگیم داشتم
فعل ماضی مال وقتی هست که کار از کار گذشته باشه ...
بازی هنوز تموم نشده رفیق ...
تا آخرین نفس بجنگ که اگه نجنگی اون دنیا بهت نشون میدن که مهدی میتونست تو چه حالتی باشه اما خودش خودشو خراب کرد و اون موقع واقعا آدم نمیتونه خودشو حلال کنه ...
پس باید تا آخرین لحظه جنگید -
انیشتین ها از خیلی دور دیده می شوند و به یاد آورده می شوند.
زیرا انیشتین ها بر شانه های میلیون ها اسم نامرئی مدفون در تاریخ ایستاده اند.
البته پر واضح است که زحمات انیشتین برای سبقت از این میلیون ها اسم کتمان ناپذیر است... -
M.an
خسته نباشید، اکانت بابونــــه هم محدود شده.