هرچی تودلته بریز بیرون7
-
حس کردم بدون خداحافظی از اینجا، زیاد جالب نباشه.
بیشتر خداحافظی از تودلیهاست...
هر از گاهی که به اولین اکانتم سر میزنم و پستامو میخونم با الانم مقایسه میکنم میبینم چقدر تغییر... و به تفسیر خودم چقدر رشد....
اینجا به وفور برام ناهموار و بالا و پایینی داشت
خیلی هاشون میارزیدن و خیلی هاشون راستش نه!
اما اجمالا قشنگ بود.
بعد از سه سال متوالی اینجا بودن حس میکنم کافیه...
دوست دارم سال بعد با تغییرات بیشتر و پررنگ تر اینجا داشته باشم.
اگر روزی به اینجا نیاز داشتم سر میزنم ولی تا اون موقع فکر نکنم لرومی داشته باشه.
و خداحافظی از کسایی که تا الان و این لحظه کنارم بودن و عامدانه صبوری کردن و تو شرایط سخت کنارم بودن.
تگتون نمیکنم چون لازم نیست... همین که خودتون میدونید و میدونم کفایت میکنه.
️
و در آخر...
این دنیا ارزش هیچی رو نداره
فقط باهم مهربون باشیم
«سخن خوب است ز اول خاطر کس را نرنجاندکه که که بعد از گفتوگو سودی ندارد لب گزیدن»
بدرود
-
f.nalist اومدم اومدم

ببخشید خونه نبودم
️nazanin.mirzai
خب برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام چه کنم خانم دکتر -
قهرمان بودن چقدر خوبه!
من امشب یه قهرمان بودم که کد ماشین هیولا، هلیکوپتر و نامرئی کردن ماشینا رو بلد بود و برا بچه ها می زد. -
زخم تبرت مانده و من جای شکایت
شادم که نگه داشتهام از تو نشانه
:)))))))))) -
دلم برا وقتایی که کتابای دوستامو می گرفتم پر از شعر می کردم تنگ شده
دلم برا دور هم نشستنای زنگای زبانمون هم تنگ شده -
منتظرم که زهرش رو بریزه ولی خب امیدوارم که این کارو نکنه
لطفا زودتر همه چی به حالت اول (بهتر از اون!) برگرده! -
این دوست عزیزمون انقدررررر خوب و ناز بود که من دارم دیگه نمی تونم
-
فردا ادامه جلسه رو باید با زهرا داشته باشیم که ببینیم بالاخره تصمیم چیه
-
یه تعداد زیادی از ریلایی که با مبینا رد و بدل می کنیم اینجوریه که یه جا و مکان خاصیه...
حالا از یه کافه تو میانه یا تبریز بگیر تا یه موزه تو ایتالیا و استادیوم تو انگلیس..
که خب همهههههه رو هم همون لحظه تصمیم می گیریم که بریم. -
با یکی از همکلاسیهای دانشگاهم آشنا شدم و به نظر دختر خوبی میاد
-
اهل ملکانه
آقای حیدری (که دوست بابا باشه) همون موقع گفته بود که دختر دوستم هم اونجا قبول شده و احتمالا همکلاسی می شید
که خب الان دیدیم همدیگه رو=) -
فوتبالی و بارسایی بودنشم بانمکه
-
فردا هم باید ثبت نام اینترنتیم رو کامل کنم و هم به کارای ظهر برسم و هم اتاقم رو مرتب کنم.
چند هفتهس که جمعهها روزهای پر کاریه برام -
خاک به سرم باید عصر با ملیکا هم تماس بگیرم:)))))))))))
-
خب دیگه یه گوشه از فکرمو ریختم این وسط...
کافیه.
شب بخیر. -
سرما خوردگی مسخره ترین حال ممکنه
-
_ Reza _ در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
nazanin.mirzai خسته نباشی ایول بهت
ایول به استرسم؟

من جدیدا حس میکنم آدرنالینم تموم شده چون با هر اتفاق جدیدی احساس هیجان یا استرس یا... نمیکنم هیچی رو خطر نمیبینه بدنم کاش همیشه اینطور بمونم

اره بعد از یه دوره استرس فول آدم انگاری خاموش میشه
️
بهتر بابا چیه استرس آدم رو نابود میکنهnazanin.mirzai ایول به اینکه درساتو میخونی


ارهه دقیقا ولی خدا کنه دیگه مثل قبل نشم ... همین نسخه رو دوسدارم -
moBn در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Saghia در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
فکر کنم جدای اینکه من یه هیزم تری به خلق خدا فروختم
یه خود خداهم فروختماشتباه خوندم ببخشید.
چی خوندی؟
|
شعردانه


