هرچی تودلته بریز بیرون7

[mr.vinyzo]

مرسی
نگرفتن

[ฅ Neo]

تقریبا روزی یکبار دارم گریه میکنم
و واقعا از این رفتارم بدم میاد

[ฅ Neo]

امروز خیلی بدتر بود
وسط پارکینگ دانشگاه فروپاشی روانی شدم
دیگه نتونستم تحمل کنم زنگ زدم مامانم و داشتم همزمان گریه میکردم
چند نفر از همکلاسی هام دیدنم و واقعا بد بود دلم نمیخواست کسی ببینه منو

[ฅ Neo]

واقعا اذیتم
نمیدونمم چی توش دخیله فقط مینویسم که ذهنم خالی شه تا دیوونه نشم

[ฅ Neo]

یه بارم سر نماز ظهر گریم گرفت
دیدم بابام پیام داده و میخواسته آرومم کنه
یهو دلم خواستم خونمون باشم

[ฅ Neo]

نمیدونم از درساست که مدلشون کلن عوض شده و خوندنشون سخته
فضای دانشگاه و جو هم رشته ای هامه که خیلی فاز برداشتن و همه جا و همه وقت از درس خوندنشون حرف میزنن و پز میدن که کی بیشتر خونده و کی بیشتر بلده
نمیدونم به خاطر اینه که دیگه اتاق شخصی خودمو ندارم
نمیدونم به خاطر اینه که کسایی که تو دانشگاه تحمل نمیتونم بکنم رو هم شب ها مجبورم تو خوابگاه ببینم
نمیدونم به خاطر اینه که نمیتونم بعصی اوقات نظرات واقعیم رو بگم چون از راپورت دادن بعضی ها میترسم
واقعا سختمه همه جوره

[ฅ Neo]

ولی خیلی بده که کسایی رو روز ها میبینی و به زور تحملشون میکنی رو هم مجبور باشی بعد از ظهر ها و شب ها هم ببینی

[ฅ Neo]

تعیین سطح زبانم افتادم پیش که خب واقعا ناراحتم و کاریم از دستم بر نمیاد

[_ Reza _]

امروز تولدم بود نارفیقا

[ฅ Neo]

کاش آدم کمالگرایی نبودم
چون وقتی کمالگرا باشی و توانایی ات کمتر باشه و نتونی به چیزی که میخوای برسی واقعا ناراحتیش کشنده است

[ฅ Neo]

_ Reza _ مبارککک باشهههه

[ฅ Neo]

امیدوارم خیلی زود بتونم راه خودمو پیدا کنم و روش مناسب خودمو برای زندگی و درس و ..... پیدا کنم و برام مهم نباشه هر کی چیکار میکنه و چی میگه و نظرش چیه

[_ Reza _]

ฅ Neo مرسی

[ฅ Neo]

چند روزه هر کی تو خوابگاه میبینه منو میگه چهرت خیلی خسته است در صورتی که واقعا اون لحظه احساس خستگی نمیکردم
نمیدونم واقعا چیشده و منظورشون چیه

[ฅ Neo]

یکی هم امروز گفت همیشه خسته ای و حال نداری
در صورتی که خودم اینجوری فکر نمیکنم
همش در حال رفت و آمدم و سعی میکنم با همه اوکی باشم و با هر کسی حرفی برای گفتن داشته باشم
نمیدونم چه حالتی دارم که اینطوری به نظرشون اومده

[ฅ Neo]

قبلا زندگی یکنواخت بود برام
الان یکنواخت و در عین حال سخت شده
یعنی خیلی یکنواخته ولی حتی همین یکنواختی هم سخت میگذره

[ฅ Neo]

دوست ندارم دیگه گریه کنم
دلم نمیخواد تصویر ضعیف از خودم نشون بدم که دل همه برام بسوزه

[_ Reza _]

هرکی منو میبینع باید بگه شبیه فرد x هستی
امروز حتی برعکسشم دیدم یکیو دیدن گفتن شبیه رضایی
خدایی کجام شبیه هرکسی هم میگن یه شباهت توش نمی‌بینم

[ฅ Neo]

از امشب تصمیم میگیرم تا حد امکان حرف های بقیه برام مهم نباشه و سعی کنم روی کار های خودم تمرکز کنم

[ฅ Neo]

و همچنین تصمیم میگیرم تا حد امکان گریه نکنم