|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون7
-
هرچند غلط اما این احساس درونم ایجاد شده که حق ندارم ناراحت بشم، و باید همیشه به خودم نگیرم و خوب باشم اگه می‌خوام طرد نشم یا همه‌چی خراب نشه یا همه‌چیو از دست ندم...
و هرچقدرم غیرمنطقی باشه، بازم چیزیه که یه گوشه‌ی درونم نشسته و وقت و بی‌وقت آزارم می‌ده... -
S.daniyal hosseiny اره همه چیز تقریبا اوکی هست فقط دو مورد اذیتم میکنه با اون طرف درمیون گذاشتم ایشالا که بپذیره و وارد کار بشم 🥲
-
تازه من الان دیگه رگ‌گرفتنم بلد شدم، تا حالا از ۳ نفر با سرنگ خون گرفتم
-
_ Reza _ عهههه؟ هنوز تو کارآموزی نرفتی وای خیلیییی یه‌جوریه 🥲 اصن یه عالمه حس متفاوت رو در لحظه تجربه میکنی
Maaah این تو دلم موند 🥲
خیلی دوس داشتم کارآموزی هم تجربه میکردم بعد قبول میشدم مثلا فکر کن یه پزشک آمپول زدن بلد نباشه یا این کارای دم دستی که خیلیم کاربرد دارن 
من هرجور شده باید اینارو یاد بگیرم
سخت بود ارتباط با بیمار و یا اجرای کارای پراتیک توی فضای واقعی ؟ -
Maaah این تو دلم موند 🥲
خیلی دوس داشتم کارآموزی هم تجربه میکردم بعد قبول میشدم مثلا فکر کن یه پزشک آمپول زدن بلد نباشه یا این کارای دم دستی که خیلیم کاربرد دارن من هرجور شده باید اینارو یاد بگیرم
سخت بود ارتباط با بیمار و یا اجرای کارای پراتیک توی فضای واقعی ؟_ Reza _ خب بقیه همکلاسیاتم مثل خودتن دیگه، ۷۰, ۸۰ درصدشون رشته دیگه‌ای نخوندن مستقیم اومدن. اولاش آره ولی بعد اوکی شد کلا ما برای همین قضیه ارتباط‌گیری خیلی تئوری پاس کردیم الان داریم اجراش میکنیم تو بالین.
بعد کارآموزی اول‌مون که هیچی ولی الان دیگه کارای بخشو تا جایی که بتونیم کنار استاد و پرستارا انجام میدیم بیشتر همون دارودادنه با کارایی مث نوار قلب و پانسمان و تراکشن و سوند و اینا -
_ Reza _
بسم الله
مگه اصلا دیدن همو:))))))))))))؟!
(مگر اینکه مثلا تو گروهتون هم بچه‌های نیمسال اول باشن هم دوم که خب اونجوری ترما فرق می کنه دیگه)
برا ما کل خبری که هست اینه که هر چند وقت یه بار یه عضو جدید اضافه میشه به گروه وگرنه هنوز کسی چیزی نگفته -
بی ادب
-
_ Reza _
بسم الله
مگه اصلا دیدن همو:))))))))))))؟!
(مگر اینکه مثلا تو گروهتون هم بچه‌های نیمسال اول باشن هم دوم که خب اونجوری ترما فرق می کنه دیگه)
برا ما کل خبری که هست اینه که هر چند وقت یه بار یه عضو جدید اضافه میشه به گروه وگرنه هنوز کسی چیزی نگفته
