هرچی تودلته بریز بیرون7
-
S.daniyal hosseiny بنازم ریش و سبیلات چقدر پره راز موفقیتت به ماهم بگو
_ Reza _
حالا اینقدرم پر نیست. پرتر از حالت عادی درنظر گرفته.
-
گفت اوضاعت خوبه
ولی اصلا باورم نمیشه
اصلا برام کافی نیست
شاید به خاطر تلاش این چند وقتمه
شاید به خاطر کافی نبودنم تو این روزامه
صبحا که بیدار میشم هنوز آفتاب روی گلدونا نیوفتاده
ساکت تر از همیشم
نه که هیچی نگم ولی بیشتر سکوت میکنم
نگاه میکنم
حرف میزنن باهام جوابم یه لبخنده
وقتی میگن نچشیدی اجازه میدم حس کنن واقعا نچشیدم
کافی نیست هر چقدر که بگم کافی نیست
روز هایی رو تو خودم ریختم که اگه سال ها هم ازشون حرف بزنم خالیم نمیکنن
ترس واقعا بد ترین چیزیه که میتونه برام وجود داشته باشه
کاش دارو های خوبی تو ایران داشتیم
کاش دارو ها انقدر عوارض جانبی نداشتن که با خیال راحت ازشون استفاده کنم
سکوت انتخاب اول و آخرم شده و اینجا چقدر خوبه که میتونم خودمو اونطوری که دلم میخواد بریزم بیرون
ته قلبم یه چیزی که نه خیلی چیزا نا آرومه
هنوز نمیدونم
نیازی هم نیست که بدونم
همین که امسال با شرایطش تکرار نشه
همین که تحمل کنم، همین که جلو برم، همین که کم نیارم کافی ترینه
روح کمالگرای من بعد ۱۲ ساعت خوندن هم راضی نیست
چه ۹ ساعت با تمرکز باشه
چه ۱۰ ساعت چه هر چی کافی نیست و تو این حس کافی نبودنه واقعا دارم آزار میبینم
کاش میشد مغزمو مثل سفره پهن کنم رو میز نگاش کنم ببینم چی توشه
کاش با مشاورم یکم راحت تر حرف بزنم
کاش ریز به ریز توضیح بدم و انقدر بی حوصله و کم حرف نباشم
چرا با آدما بودن انقدر سخته برام؟
-
کاش انقدر کثافت نمیخورد به وضع ایران مامان قراره بره دکتر قلبم داد میزنه که بگه هیچی نیست و خدا خدا میکنم هیچی نباشه
واقعا نیازمه بعضی چیزای بدیهی زندگیم بدون خواستنم خوب باشن
میدونم قطعا برای هیچ کس جز خانواده حالِ بدم مهم نیست
کلا باید سود برسونی تا مهم باشی
کاش زندگی یکم بخنده
دلقک شدم این روزا
ولی زندگی نمیخنده هنوز
درستش میکنم یه روز
یه روزی مطمئنم آروم میشم
چجوریشو نمیدونم
فقط میدونم یه روزی چیزا درست میشه -
هیچ خوب مطلقی وجود نداره.
-
من تکه هایی از خودم را جمع میکردم که هیچکدام وصله ی دیگری نبود.
-
-
kosari نمیدونم چقدر براتون ارتقا داره اما کلا درس خوندن خوبه بخون


کلا گیرو هارو رها کن 🥲


-
نقطه خب سخت نیست؟؟
بنظرم خیلی سخته
و ادم تا یه جایی میتونه یه طرفه یکیو دوس داشته باشه هی و اون نه
دیگه بعد رها می کنه همه چیز و گذشته و ....romisa سخت نیست، کشندهست🥲
اصلا برای من همینکه یکیو دوست داشته باشی و او نه، خودش غم خیلی بزرگیه دیگه اگه مدت طولانیای بشه که...
ولی یه چیزی هست که بهش فکر میکنم، من یکیو دوست دارم که اون نه، ولی یکی که میدونم حسی ندارم بهش منو دوست داره من اگه برم سمتش حس میکنم که یعنی دارم از احساسم فرار میکنم، حالا اصلا با اون آدم هم برم تو رابطه، عشق اون آدمی که یکطرفه هم دوستش داشتم از سرم بیوفته... بعدها اگه یه آدم جدیدی رو ببینم که تو چهارچوب معیارهام باشه و من ازش خوشم بیاد و اونم منو دوست داشته باشه، اونوقت چی؟ تکلیف رابطه با اون آدمی که هممعیار نبودیم ولی چون دوستم داشت چی میشه؟
بنظرم اگه یکیو دوست داشته باشیم حتی اگه مارو دوست نداشته باشه، بازم احساسمون قابل احترامه، حتی اگه سرش یکمم پافشاری کنیم و بقول تو طولانی مدت بشه اینطور میبینم که به قلبم و احساسات خودم احترام گذاشتم، برای احساسات خودم ارزش قائل بودم، اما اگه بخاطر اینکه داریم با این حس زجر میکشیم بریم سراغ کسی که بهش حسی نداریم با این تفکر که حس پیدا میکنیم بنظرم فرار از احساسات واقعی خودمونه، و نهایتا به طرف مقابلت میگی چه حسی داری و تهش رد شدنه دیگه... دیگه وقتی مطمئنا رد میشی اونوقت میوفتی رو دور رها کردن اون ادم و احساسات ولی نه پناه بردن به به نفر دیگه یا حایگزین کردن تا ببینیم بعدش قراره چهها بگذره بهمون🫠 -
حس زلزله دارم
-
خودمو نمیفهمم…
-
حق هم دارماااااا زندگیم خیلی یکنواخت و بدون هیچ چیزی داره جلو میره خب
-
ولی خب دارم گند میزنم به خودم…
-
ایا زندگی برای گند زدن به خود نیست؟!

.
مثلا دارم توجیح میکنم کار خودمو

-
نقطه واااییییی من اینو برای ادامهی زندگی میخوامممم من اینو میخوام=))))))))))))))))))))))))))))))
|
شعردانه





️سخت که هس با شیفت و اینا
؟