-
صدای پای رفتن اسفند را می شنوم
صدای آمدنت را نه !
حتی
ماهی های قرمز
به هوای تو
دریا را رها کرده اند ... !
راستی کدام بهار
زیبایی چشمان تو را دارد
یا عطر آغوشت را...؟شنیده ای با یک گل
بهار نمی شود ؟
باور کن
می شود
اگر تو بیاییاللهم عجل لولیک الفرج
-
Sobhan.1999 در شعردانه گفته است:
صدای پای رفتن اسفند را می شنوم
صدای آمدنت را نه !
حتی
ماهی های قرمز
به هوای تو
دریا را رها کرده اند ... !
راستی کدام بهار
زیبایی چشمان تو را دارد
یا عطر آغوشت را...؟شنیده ای با یک گل
بهار نمی شود ؟
باور کن
می شود
اگر تو بیاییاللهم عجل لولیک الفرج
دوس داشتمش
-
شده ام اسفند...
با اینکه میداند
هرگز...
به معشوقه اش نمیرسد
باز میکوبد کل سال را
بلکه از دور
تماشایش کند...!
تو
بهاری مگه نه؟!#صفا_وهابی
-
آخرین روزهای اسفند است
از سرِ شاخِ این برهنه چنار
مرغکی با ترنمی بیدار
می زند نغمه ،
نیست معلومم
آخرین شکوه از زمستان است
یا نخستین ترانه های بهار
#شفیعی_کدکنی
-
باد صبا بیار نسیمی ز کوی دوست
کاین بوی دوست عالمی آباد میکندبر من هر آنچه میرود از محنت و بلا
جرم تو نیست حسن خدا داد میکند#فیض_کاشانی
-
همینقدر از تو میدانم که بر خاکی نمیتازی
مگر بر پُشتهای از کشتهها پرچم برافرازیبه ابرویت قسم وقتی غضب کردی یقین کردم
که میخواهی مرا با یک نگاه از پا بیندازیبزن چنگی به گندمزار گیسویت مگر قدری
زکات خون دلهای فقیران را بپردازیفاضل نظری
-
هم از سکوت گریزان
هم از صدا بیزارچنین چرا دلتنگ؟
چنین چرا بیزار
فاضل نظری -
لبخند و ریشخند کسی در دلم نماند
هرکس هرآنچه داد به آیینه، پس گرفت
فاضل نظری -
ز سرگردانی خود ،با خاطراتت مردم ...
بی صدا دفن کنید مرا
تا که پنهان باشم در زیرزمین خانه ام
شاید ،
لحظه های اخر چشم هایم را کشتم
تا که بدانم خودکشی ، تنها ندیدن توست ...
حال که دوری...
با ندیدنت هیولای بی چشم شده ام
شاید هم مرده ی متحرک که چشم چشم میکند تا بیایی ،
مرا با انفجار بغض ،دفن کنید -
چه حاصل گر هزاران گل دمد
یا صد بهار آید؟
مرا چون با تو کار افتاده است
این ها چه کار آید؟دلم را باغ و بستان
خوش نمی آید ،مگر وقتی
که جامی در میان آرند و
سروی در کنار آید#هلالی_جغتایی️
-
قصد جان می کند این عید و بهارم بی تو
این چه عیدی و بهاری است که دارم بی توگیرم این باغ ، گُلاگُل بشکوفد رنگین
به چه کار آیدم ای گل ! به چه کارم بی تو ؟#حسین_منزوی
-
-بوي بهار مي شنوم از صداي تو
نازكتر از گل است گلِ گونه هاي تورنگين كماني از نخ باران تنيده ام
تا تابِ هفت رنگ ببندم براي تو#قیصر_امین_پور
-
- بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
#فاضل نظری
- بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
-
بر شانهی من، بار غمت سنگین است
مانند دلم، رباعی ام غمگین استاز راه رسید عید، اما بی تو
نوروز فقط «اول فروردین» است#سجاد_رشیدی_پور
-
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده ست
آسمانا! کاسه ی صبر درختان پر شده ستزندگی چون ساعت شماطه داره کهنه ای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده ستچای می نوشم که با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم ولی از اشک،فنجان پر شده ستبس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند
دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده ستدوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر
شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده ستشهر گفتم!؟ شهر! آری شهر! شهر
از خیابان! از خیابان! از خیابان پر شده ست
فاضل نظری