-
-
تنی آلوده درد و لبريز غم دارم
ز اسباب پريشانی تو را ای عشق كم دارم -
ترا که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری -
در شبی پر ستاره و آرام دختری در عذاب می ميرد
دختری در عذاب تنهايی غرق در التهاب می ميرد
-
در دايره قسمت ما نقطه ی تسليميم
لطف آنچه تو انديشی حكم آنچه تو فرمايی -
دستم به ماه می رسد امشب اگر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد مگر كه عشق
529/24586