قسمت یک (:
-
به نام خدا
قسمت یک
روز پر تنشی داشتم مثلا ! خواستم عین این خارجکی ها جلوی تلوزیون لم بدهم و کانال ها را عوض کنم بلکه برنامه ی حوصله نبری پیدا کردم و خستگی از تنم در رفت ...
حالمان داشت از این برنامه ی چرت و پرت بهم میخورد که کانال استانی توجهم را جلب کرد! خدای من این موسسه های بادکنکی کنکوری به کانال استانی هم رحم نمی کنند ؟ یارو نه ببخشید استاد فلان می گوید روشی بلد است که می تواند شیمی را بترکاند ! خنده ام میگیرد و منتظر می مانم تا کمی از این شعبده بازی اش را تماشا کنم! یعنی منتظرم تا شیمی ام بترکد! میدانید ؟ اگر کسی که چیزی از شیمی نمی داند بالا و پایین پریدن های این یارو نه ببخشید استاد را ببیند قطعا محوش میشود! یعنی پیش خودش فکر می کند شیمی اش ترکید و بعد لابد کلی حسرت میخورد که نمیتواند پای کلاس این یارو نه ببخشید استاد بنشیند و از محضرش فیض ببرد!
اجازه بدهید کمی قصه را برایتان باز تر کنم ! گفت که می خواهد فصل سینتیک را با روش معجزه آسایی حل کند ، بهتر از این نمیشد ! میدانید چرا ؟ سینتیک خوراک من است ! بیا برادر بیا جلو ! قطعا نمی توانی حریف من شوی ! می رویم روی تُشک ! مثل مرحوم تختی گوشه ی تشک را می بوسم و وارد میدان نبرد با این یارو اه نه ببخشید استاد می شوم ! (حالا من نمیدانم تشک را قبلا از بازی می بوسند یا بعد از آن خلاصه که خواستم کمی مثلا طنز وارد نوشته کنم ! شما به دل نگیرید ) می رود وسط میدان اه نه ببخشید می رود پای تخته ! آستین های کُتش را بالا می دهد و کمی پیاز داغ قصه را بیش تر می کند و از معجزه آسایی روشش می گوید ! خوابم گرفته ، عمو جان چرا شروع نمی کنی خب ؟ نیم ساعت است فقط حرف زدی و شماره پیامکی دادی ! در همین حین که من دور از جانم مثل یک گاو وحشی در میدان ایستاده ام و او دستمال قرمز تکان می دهد تلفن زنگ می خورد ! عجب ضد حالی خوردیم !
غریبه نیست یکی از همین دوستان خل و چلم هست که احتمالا دلش گرفته و زنگ زده بنده دلش را وا کنم! نه نه صبر کنید ! دلش نگرفته ! می گوید مادرش از تلوزیون به فلان موسسه پیامک داده و او می خواهد پکیج کنکوری بخرد ! جانم ؟ هفت میلیون نا قابل ؟ چه خبر است مگر ؟ اجازه می دهم به گفتن چرندیاتش ادامه دهد تا ببینم شستشوی مغزی چقدر عمیق است ! می گوید ازش تست هوش گرفته اند می گوید در این چند بار تماس اصلا حرف از فروش فیلم ها نزده اند و فقط مشاوره داده اند ، می گوید که قرار است دو روز یک بار زنگ بزنند و جویای وضعیت تحصیلی این کوشا جانِ ما شوند ! می گوید از او امتحان خواهند گرفت! می گوید : «استاد ادبیاتش رو ندیدی خیلی مشهوره» به این جا که می رسد آمپر می چسبانم ، یعنی چه که خیلی مشهوره ؟ منم اگر شب تا صبح تلوزیون را تسخیر کرده بودم و هی از این شبکه به آن شبکه می پریدم مشهور می شدم ، اصلا حرف از شهرت شد ؟ چقدر برایش از شهرت استاد هامون سبطی گفتم ؟ چند بار گفتم طراح قلمچی است ؟ چند بار اسم کتاب هایش را برایش شمردم ؟ تازه از این گذشته می خواهی هفت میلیون پول این استادِ مثلا مشهورشان را بدهی در حالی که استاد سبطی رایگان در الا تدریس میکنند ؟ می گوید حجم نتم تمام می شود بخواهم دانلود کنم ! همچنان آمپر چسبانده و داد زنان می گویم : « چند بار گفتم فلش بیار همه ی فیلم ها رو برات بریزم؟ اصلا فلش نیار آلا دیگه نت رایگان هم داره ! » او از استاد عربی شان حرف میزند و من می گویم مگر نگفتم فقط با دیدن نصف فیلم های جمع بندی چهارده استاد ناصح زاده عربی کنکور را شصت درصد زدم ؟ همین که می خواهد از استاد شیمی ان موسسه بادکنکی حرف بزند آرپیچی را برمیدارم ؛ یکی یکی درصد های شیمی ام را در آزمون های آزمایشی به سمتش شلیک می کنم و استاد آقاجانی را آن جا تگ می کنم تا به جنگ نه نه به بحثمان ادامه دهیم (:
می گوید : « اصلا حق با توئه ، آلا بهترین استاد ها رو داره ولی راستشو بخوای مشاوره شون چشممو گرفته ! خودت که میدونی تا زور بالای سر من نباشه درس نمی خونم ! » سعی میکنم آرامشم را حفظ کنم ! بعد دوباره آمپرچسبان و داد زنان (شرمنده نشد آرامشم را حفظ کنم! ) میگویم که پارسال جواب پشتیبانت را که هفته ای یک بار زنگ می زد نمی دادی حالا حرف از مشاوره ی دو روز یک بار میزنی؟ اصلا هفت میلیون که نه تو هفته ای هفت هزار تومن به من بده من هر روز زنگ میزنم وضعیت درسی ات را چک میکنم ! بعد مشکوک می پرسم که مشاور پسر بود نه ؟ تایید می کند ! پس قصه همین است ! نه نه اشتباه نکنید همه ی دوستان من چشم و دل پاک هستند و در ضمن مشاور فقط سه چهار بار با او تماس گرفته بود ( پس لطفا افکار ننه قمری را کنار بگذارید و به دختر مردم بد بین نشوید!) می گویم خب اگه شما دو روز یک بار با این آقا پسرِ جوانِ مشاور حرف بزنی می دانی ممکن است وحشتناک ترین اتفاق ممکن بیفتند ؟ اول از شرایط سنی خودمان توضیح میدهم و بعد ادامه می دهم : فقط یک درصد احتمال بده که به این مشاور وابسته شوی آن وقت چه ؟ نه تنها درس نخوانده ای بلکه درگیر یک حس مسخره و کاملا خطرناک هم شده ای که معلوم نیست چه بلایی سرت بیاید ... مکالمه ی مان تمام میشود و من دوباره جلوی تلوزیون لم می دهم ... به نسیم فکر می کنم ، یادم هست که میگفت پارسال با یکی از همین مشاور ها تماس گرفته و آن ها باعث شده اند او دو روز تمام گریه کند! می دانید چرا ؟ چون این همه پول نداشته که در کاسه ی این دلال ها بریزد و ان ها جوری روی او تاثیر گذاشته بودند که فکر می کرد اگر این فیلم های بادکنکی را نداشته باشد امکان ندارد به رویایش برسد ...
اصلا جای دور چرا برویم ؟ دو سال پیش به یکی از همین بادکنکی ها پیامک دادم ؛ میگفت که مشاورم هست و فروشنده نیست ! سه چهار بار زنگ زد و وقتی دید من خریدار نیستم رفت که رفت پی کارش! شماره اش را داشتم خوب یادم هست که اسمش بابک جدایی بود ، چند وقت پیش مخاطبین تلگرامم را چک میکردم که به شماره اش رسیدم ، بابک جدایی سیو کرده بودمش ، دیدم که در یوزنیمش اسمش را امیرعلی راد گذاشته ! پروفایلش را که نگاه کردم دیدم اصلا به یک موسسه ی دیگر پیوسته ! طرف حتی هویت هم نداشته ! یعنی بابک جدایی وجود ندارد و او حتی اسمش را هم دروغ گفته بود ! نکند دروغ گفته بود که از شریف مهندسی گرفته ؟
تلوزیون را خاموش می کنم و چشم هایم را میبندم ، به آلایی فکر میکنم که قهرمان زندگی ام شده ... به آلایی هایی که آرزو میکنم من هم روزی مثل آن ها شوم...آلا... که ناجی زندگی من و البته ناجیِ رویای من بوده (:
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ادمین -
@D-fateme-r
منم یه بار به موسسه ونوس پیامک کردم
یه یارو اه نه ببخشید مشاور زنگ(قابل توجه خودت) زنگ زد حتی برای جلب کردن من ترکی حرف می زد
یادمه تو تلویزیون می گفت اگه حتی فیلم هم نخریم مشاور هست ولی بعد از 3 بار زنگ زدن که فقط تبلیغات کرد دیگه نبود
چون من خریدار نبودم@moein0614 طبیــــــــــعیه
و ڪاملــــــــن هم منطقی
اگ یه محصولی اوڪی باشه فقد برا بار اول جهت معرفی نیازمندع تبلیغه و بعد از اون نیـــــــازی ب تبلیغ ندارع
ولی امان از روزی ک فروش نرع و تهی باشه و بی ارزش
اونوخته ک یه شیپور میگیرن دستشون و اوازه خوان و داد و بیداد کنان تبلیغ ک نه...شستشو مغزی میکنن
باشد ڪ رستگار شوند -
@moein0614 طبیــــــــــعیه
و ڪاملــــــــن هم منطقی
اگ یه محصولی اوڪی باشه فقد برا بار اول جهت معرفی نیازمندع تبلیغه و بعد از اون نیـــــــازی ب تبلیغ ندارع
ولی امان از روزی ک فروش نرع و تهی باشه و بی ارزش
اونوخته ک یه شیپور میگیرن دستشون و اوازه خوان و داد و بیداد کنان تبلیغ ک نه...شستشو مغزی میکنن
باشد ڪ رستگار شوند -
@D-fateme-r
منم یه بار به موسسه ونوس پیامک کردم
یه یارو اه نه ببخشید مشاور زنگ(قابل توجه خودت) زنگ زد حتی برای جلب کردن من ترکی حرف می زد
یادمه تو تلویزیون می گفت اگه حتی فیلم هم نخریم مشاور هست ولی بعد از 3 بار زنگ زدن که فقط تبلیغات کرد دیگه نبود
چون من خریدار نبودم@moein0614 در قسمت یک (: گفته است:
@D-fateme-r
منم یه بار به موسسه ونوس پیامک کردم
یه یارو اه نه ببخشید مشاور زنگ(قابل توجه خودت) زنگ زد حتی برای جلب کردن من ترکی حرف می زد
یادمه تو تلویزیون می گفت اگه حتی فیلم هم نخریم مشاور هست ولی بعد از 3 بار زنگ زدن که فقط تبلیغات کرد دیگه نبود
چون من خریدار نبودملطفا اسم موسسه رو ویرایش کنید
ممنون ک وقت گذاشتید و خوندینش -
@D-fateme-r دمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت خفــــــــــــــــــــن طــــــــــــــــــــــورے گــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم
Anid دم شما هم با این رسم الخط عجیب و غریبتون گرم
-
عالی
-
چقدر خوب بود! خسته نباشی دوست عزیز
-
منم یه بار اس ام اس زدم دیگه وسطا حتی خودش تک زنگ میزد که من زنگ بزنم شارژش کم نشه واقعا فیلماشونم من یه سی دی از دوستام گرفتم نگاه کردم سطحش خیلی پایینه بادکنک چینیه .......:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
چقدر خوب بود! خسته نباشی دوست عزیز
@Dr-Reyhaneh در قسمت یک (: گفته است:
چقدر خوب بود! خسته نباشی دوست عزیز
فکر نمیکردم انقدر استقبال شه (:
خواهش عزیز -
منم یه بار اس ام اس زدم دیگه وسطا حتی خودش تک زنگ میزد که من زنگ بزنم شارژش کم نشه واقعا فیلماشونم من یه سی دی از دوستام گرفتم نگاه کردم سطحش خیلی پایینه بادکنک چینیه .......:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
@امید-غفاری-هروی موفق باشید ان شاء الله
-
@امید-غفاری-هروی موفق باشید ان شاء الله
@D-fateme-r هممون انشاءاله موفق بشیم
-
rose77 امیدوارم ی روزی ب حدی برسم که تو همون دو خط اول مخاطب رو طوری جذب کنم که نتونه تا متن رو تموم نکرده ولش کنه (:
-
Anid دم شما هم با این رسم الخط عجیب و غریبتون گرم
-
rose77 امیدوارم ی روزی ب حدی برسم که تو همون دو خط اول مخاطب رو طوری جذب کنم که نتونه تا متن رو تموم نکرده ولش کنه (:
-
Anid خیلی خوشحالم کردید (:
واقعا ممنون لطف دارید (: -
Anid خیلی خوشحالم کردید (:
واقعا ممنون لطف دارید (: -
romisa ممنون عزیز (:
احتمالا فردا قسمت بعدی رو بذارم (: