-
@گل-آبی سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق رو ی گل با ما چه ها کرد
-
@گل-آبی دوش می امد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود؟
-
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بروید ای حبیبان بکشید یار مارا
به من اورید اخر صنم گریز پارا -
@گل-آبی نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسعله آموز صد مدرس شد
-
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دل درین پیرزن عشوه گر دهر مبند
نوعروسیست که در عقد بسی داماد است -
دل درین پیرزن عشوه گر دهر مبند
نوعروسیست که در عقد بسی داماد استمریم عباسپور توکه از محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
-
مریم عباسپور توکه از محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnegnw یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
-
negnw یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
مریم عباسپور آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم تا برفتی ز برم صورت بی جان بودم
-
مریم عباسپور آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم تا برفتی ز برم صورت بی جان بودم
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnegnw من تورا تا بیکران ها من تورا تا کهکشان ها از زمین تا اسمان ها دوست دارم میپرسنم
من تورا همچون اهورا من تورا همچون مسیح همچو عطر پاک گل ها دوست دارم می پرستم -
negnw من تورا تا بیکران ها من تورا تا کهکشان ها از زمین تا اسمان ها دوست دارم میپرسنم
من تورا همچون اهورا من تورا همچون مسیح همچو عطر پاک گل ها دوست دارم می پرستممریم عباسپور ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
-
مریم عباسپور ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnegnw ماه برانند که چون روی توست ادعاست مشک ستایند که چون موی توست این خطاست
-
negnw ماه برانند که چون روی توست ادعاست مشک ستایند که چون موی توست این خطاست
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمریم عباسپور تنم رنجور و جان بیمار، وقت است
اگر رحم آوری بر ناتوانی... -
مریم عباسپور تنم رنجور و جان بیمار، وقت است
اگر رحم آوری بر ناتوانی...نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@گل-آبی یکی را به سر برنهد تاج بخت یکی را به خاک اندر ارد زتخت
-
تــا هــســتـم ای رفـیـق نـدانـی کـه کـیـسـتـم
روزی ســراغ وقــت مــن آئــی کــه نــیـسـتـم -
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
negnw می روی و دل من مزرعه قاصدک است و تو ای باد به احوال من اگاه تری
-
یک ره درآ به دیده و مستی بهانه ساز
وین اشک لاله رنگ، شراب شبانه ساز -
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مریم عباسپور حیف کاش تعدادمون بیشتر بود
-
نوشتهشده در ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
negnw زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر مبتلای عشقی بشنو تو این حکایت