هرچی تودلته بریز بیرون۶

[99]

دوش عقلم هوس وصل تو شیدا میکرد دلم آتشکده و دیده چو دریا میکرد

[sara.66]

@m-s-100 دل چو خون گردید، بی حاصل بود تدبیرها
کاش پیش از خون شدن دل از تو برمی داشتم

[99]

مصلحت دید من آن است که یاران همه کاربگذارند و خم طره یاری گیرند

[sara.66]

@m-s-100 دوش عقلم هوس وصل تو شیدا میکرد
دلم آتشکده و دیده چو دریا میکرد

[صوفی]

@sara-66 دارد تمام عشق من از دست مي رود انگيزه هاي زيستن از دست مي رود

[99]

دارمت دوست به حدی که خدامیداند راز این قصه فقط بادصبا می داند

[صوفی]

@m-s-100 دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم

دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم

[sara.66]

@m-s-100 دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هـزار آفــرین بر غم باد

[sara.66]

صوفی مـــوی سپیـــد را فلکم آسان نـداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام

[99]

دانی ز چه عشق گلرخان مطلوبست با بهر چه سار و سوزشان مطلوبست

[صوفی]

@sara-66
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را

[sara.66]

صوفی ای نسیم سحــــر آرامگــه یار كجاست
منزل آن مه عاشق كش عیار كجاست

[صوفی]

@sara-66 تو درياي من بودي آغوش وا كن
كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد

[sara.66]

صوفی دلی كـــز معرفت نــور و صفا دید
به هر چیزی كه دید اول خدا دید

[صوفی]

@sara-66 دستم به ماه مي رسد امشب، اگر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد، مگر كه عشق

[sara.66]

@m-s-100 تا به فــراق خو كنم صبر من و قرار كو؟
وعده ی وصل اگر دهد طاقت اتظار كو؟

[sara.66]

صوفی قرض است کارهای بدت نزد روزگار
یک روز اگر ز عمــر تــو ماند ادا کند

[99]

@sara-66
وصل من با تو همین بس که در آن کو شب تار کنم افغان و شناسی تو به آواز مرا

[sara.66]

@m-s-100 از یـــاد تـــو بـــر نداشتــم دست هنـوز
دل هست به یاد نرگست مست هنوز

[99]

@sara-66
ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی