-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دمت گرم دادا خیلی حرفات ب دل میشینه
-
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اسمونش ستاره زیاد داشت....
وگرنه مثل چراغ بالاسرش بودم ...! -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گرگ عاشق شده بود
عاشق طعمه اش …
نزدیکش شد
بوییدش و
با دندان گلویش را درید …
افسوس …
ذات احساس نمی شناسد…!
-
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ﺟﻨﮕﻞ فقط دیدنی نیست
ﻓﻘﻂ ﺳﻮﺧﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﮕﻞ ﭼﻮﺏ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ . . .
. -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گرگ شده اند این روزها…
کافی است سر به زیر باشی ، با بره اشتباهت میگیرند
خیز برمیدارند برای دریدنت
-
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گرگی
️بودم همه از من میترسیدند
عشق بره ای مرا خانه نشین کرد.
به حدی رسیدم که خرگوش ها مرا مسخره میکنند
وای از روزی که عشق ان بره از سرم بپرد همه را میدرم -
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@Phenomenon
اقارضا ؟
چرازدین توفاز گرگ وگرگ بودن ؟؟؟اگه دکتر نشدم بخاطر اینکه از گرگ میترسم …
درسته ربطی نداره ولی فعلا این تنها دلیلمه !نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Phenomenon در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@Phenomenon
اقارضا ؟
چرازدین توفاز گرگ وگرگ بودن ؟؟؟اگه دکتر نشدم بخاطر اینکه از گرگ میترسم …
درسته ربطی نداره ولی فعلا این تنها دلیلمه !بسیار هم عااالی
منم از گرگ میترسم
از گرگ صفت ها هم بیشتر
اما دارم تجربی میخونم -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۳ آخرین ویرایش توسط _Mohammad_reza_ انجام شده
آنها مرا جلوی گله گرگها رها کردن،،،که بمیرم
من برگشتم !!!!در حالی که گله را رهبرى میکردم .... -
بسم الله
+چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Phenomenon در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
بسم الله
+چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...
ببخشینا
این ما 5 سال پیش بود
اااتفاقا الان فرما عوض شده
با همه کار دارن
چادریا که جا خود -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گرگ گفت:
خدایا
ادم هایت
من و زوزه هایم رادوس ندارند
خدا گفت:
زوزه هاى تو بوى دل کندن مى دهند
وادمها
عاشق دل بستن اند
اما تو زوزه بکش و همیشه بخوان!که زوزه تو:
حقیقت است و حقیقت تلخ -
@Phenomenon در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
بسم الله
+چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...
ببخشینا
این ما 5 سال پیش بود
اااتفاقا الان فرما عوض شده
با همه کار دارن
چادریا که جا خودنوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۵ آخرین ویرایش توسط _Mohammad_reza_ انجام شدهترنم در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@Phenomenon در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
بسم الله
+چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...
ببخشینا
این ما 5 سال پیش بود
اااتفاقا الان فرما عوض شده
با همه کار دارن
چادریا که جا خودععع..آی بابا...
-
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به گرگها نباید خندید....
چون گرگها خندیدن را تجربه نکردند...!
گرگها غمگین ترین مخلوقاتند ...!
گرگ ها میدرند ...
اما دشمن را
گرگ حیله گری نمیکند ...!
گرگ صادقانه می ایستد،ایستاده میمیرد ولی سرخم نمیکند!
گرگ همچون شغال و روباه نیست که بزند و فرار کند!
با گرگ باید ایستاده حرف بزنی!
با گرگ باید در شب زوزه های سوزناک بکشی!
با گرگ باید زخم های خود را لیس بزنی تا گرگ را درک کنی!
آن وقت است که خواهی دید چه لذتی دارد رقصیدن با گرگ.....! -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت.
ﺷﺒﯽ ﮔــــﺮگ را ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺩﯾﺪﻡ...
ﺑﺎ ﻻﺷﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﻪ ﺁمد!
ﮔﺮﮒﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺍو.
ﭘﺮﺳﯿﺪند ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔــــــــﺮﮒ؟!!
ﮔﻔﺖ: شبی در ﺳﯿﺎﻫﯽ بیابان ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮد!
هر شب به خواست پایم که نه، به تمنای دلم میرفتم تا تماشایش کنم...
امشب محو او بودم که ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍ؛
ﺩﻭﯾﺪﻡ…
ﭘﺮﯾﺪﻡ…
ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪمش
آنچنان
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ
که ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ
"سهم دلم"
ﻧﺼﯿﺐ "ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩشود.! -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آقای مجری:آروم...آروم...نفس عمیق...نفس عمیق...نفس عمیق...آرامش...میهمان میخواد بیاد برای آدم، اینقد هیجان زده نمیشه که...آرامش...میخوای از میهمان پذیرایی کنی.....
ببخشید: آرامش قبل از طوفان یا بعد از طوفان ؟ -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
-
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr.Bernosi
ایشالله که به خیر میشه...نماز فراموش نشه امیر -
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۷:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr.Bernosi در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
ان شاالله شفا پیدا کنن
به خیر و خوشی حالشون خوب شه.
.
.
.
.
.اگه مشکلی پیش اومد
برو جلو به پزشک پدرتون بگو
من خودم تو یه انجمنی دکترماااااا.
.
اگه قبول نکردن یه تک زنگ بزن ما بیایم
اونوق باورشون میشه -
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۸:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr.Bernosi در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
حتما...
امیدوارم زود خوب بشن -
@Dr.Bernosi در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
دوستان پدرمو دارن عمل میکنن،دعا کنین
حتما...
امیدوارم زود خوب بشننوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۸:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهگرگ!!!!....
بابا کوالا که بهتره
تادلش بخواهد میتونه بخوابه -
نوشتهشده در ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۸:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رفتم دکتر گفت پیاز موهات ضعیف شده!
گفتم شاید سیبزمینیا دارن حقشونو میخورن!من
دکتر
من
دکتر
من
دکتر
من
دکتر:گمشو از مطبم بیرون