هرچی تودلته بریز بیرون7

[Hasti.ch]

@saraa-66
در کنج قفس پشت خمی دارد شیر
گردن به کمند ستمی دارد شیر

[saraa.66]

@Zhko روز پیـــری پادشاهـــی هم نمی آیـــد بـه کار
زندگی در خاک بازی های طفلان است و بس

[ایهام]

@saraa-66 سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت
اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت

[saraa.66]

ایهام تا چند بسته ماندن در دام خود فریبی
با غیر آشنایی، با آشنا غریبی؟

[ایهام]

@saraa-66 یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آنکس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم

[rezanikoo]

@saraa-66 دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند وبه پیمانه زدند

[Hasti.ch]

ایهام
می روی و گریه می آید مرا
ساعتی بنشین که باران بگذرد

[saraa.66]

ایهام مرده بُدَم زنده شدم، گریه بُدَم خنده شدم
دولت عشق آمــــد و من دولت پاینده شدم

[rezanikoo]

ایهام در مشاعره... گفته است:

@saraa-66 یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آنکس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم

مارا زخیل حوادث کمین گهی ست
بریاد کار ما که نه پیداست کار عمر

[saraa.66]

rezanikoo در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
جــان در هـــوای گوهـر نایــاب کرده ایم

[ایهام]

@Zhko دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید

[Hasti.ch]

ایهام
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو

[ایهام]

rezanikoo روزگاری من و او ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم

[saraa.66]

ایهام دیروز پریشانی خــود را به تــو گفتم
امروز پریشان تر از آنم که توان گفت

[ایهام]

@Zhko وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این برود چون نرود
چند کس از تو و یاران تو آزرده شود
دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود

[saraa.66]

@Zhko وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تـا بـا تـــو بگویم غــــم شب های جدایی

[ایهام]

@saraa-66 تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

[saraa.66]

ایهام دل بیمار مرا هر که گرفتار تو خواست
یـــارب آزاد نگـــردد ز گــرفتــــــاری دل

[rezanikoo]

ایهام
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

[ایهام]

rezanikoo یار این طایفه خانه برانداز مباش
از تو حیف است به این طایفه دمساز مباش