-
ایهام یار مـــن پاک تر از برگ گل است
یار من جاذبه ی لطف و وفاست -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66 تو چه دانی که شدی یار چه بی باکی چند
چه هوسها که ندارند هوسناکی چند -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۱۴ آخرین ویرایش توسط rezanikoo انجام شده
@saraa-66
تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از راز دانش بی نیاز -
هرکه خواهدکه چو حافظ نشود سرگردان
دل بخوبان نبندد وزپی ایشان نرود -
هرکه خواهدکه چو حافظ نشود سرگردان
دل بخوبان نبندد وزپی ایشان نرودنوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۴:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 ديگري جز تو مرا اينهمه آزا نکرد
جز تو کس در نظر خلق مرا خوارنکرد -
mohammad666666 ديگري جز تو مرا اينهمه آزا نکرد
جز تو کس در نظر خلق مرا خوارنکردایهام دلی است در بــرم از آبگینــه نازک تــر
که گر غبار نشیند بر او شکسته شود -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۵:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66
در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد -
Mahdi2001
تب اندوه بگیرد بدنت را محکم
تک و تنها سفری رو به نهایت باشی
زیر دستان لحد غرق خجالت بشوی
تازه فکر قدغن های خدایت باشی -
Mahdi2001
تب اندوه بگیرد بدنت را محکم
تک و تنها سفری رو به نهایت باشی
زیر دستان لحد غرق خجالت بشوی
تازه فکر قدغن های خدایت باشینوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Zhko
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور -
@shiima
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۶:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zhko
من نجیبانه بوسه خواهم زد
نانجیبانه مشت خواهی شد -
dlrm
در این سرای بی کسی، کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۶:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zhko دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
-
@Zhko دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
@shiima
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۶:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zhko مي روي و گريه مي آيد مرا
ساعتي بنشين که باران بگذرد