-
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت -
@m__sadra__b تواضع زگردان فرازان نکوست
گدا گرتواضع کن خوی اوست -
تا توانی پیش کس مگشای راز
بر کسی این در مکن زنهار باز -
@m__sadra__b ز غفلت با تبه کاری به سر بردم جوانی را
کنون از زندگی سیرم نخواهم زندگانی را -
از دوست به يادگار دردی دارم
كان درد به هزار درمان ندهم -
@m__sadra__b
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد -
ای زلف یار؟!
اینهمه گردنکشی چرا؟
آخر تو هم فتاده و ما هم فتادهایم