بی انگیزگی....نیاز به کمک دارم دوستانم
-
ابتهاج استرس گرفتم :| مثلا سقف رتبه ی منطقه 3 چند باید باشه؟! خب رتبه های برتر اول پزشکی و پیراپزشکی میزنن.... یعنی از رتبه 10 هزار به بعد ...یا شایدم اینجوری نباشه...
من امسال مجاز شدم ولی دبیری انتخاب نکردم ولی یکی از دوستام اموزش ابتدایی قبول شد رتبه 17هزار منطقه2 -
ابتهاج استرس گرفتم :| مثلا سقف رتبه ی منطقه 3 چند باید باشه؟! خب رتبه های برتر اول پزشکی و پیراپزشکی میزنن.... یعنی از رتبه 10 هزار به بعد ...یا شایدم اینجوری نباشه...
من امسال مجاز شدم ولی دبیری انتخاب نکردم ولی یکی از دوستام اموزش ابتدایی قبول شد رتبه 17هزار منطقه2 -
@겔-나르
برای تجربی بارتبه بالابرمیدارن ولی ماهارا
نه ماباید زیر هزار باشیم.
معلومه که مامایی و داروسازی بهتر از فرهنگیانه!!!! -
سلام
زیاد به خودت استرس وارد نکن
درکت میکنم دقیقا برا منم همچین اتفاقاتی افتاد
مدیر میگفت کنکور
دبیرا هر روز امتحان میگرفتن ...۳تا امتحان در یک روز داشتیم اغلب...مدرسه هم وضعیت تدیریسش اصلا جالب نبود
منم با الا اشنا نبودم زیاد و تو الان این فرصت رو داری که از الا استفاده کنیسعی کن به خودت ارامش بدی
من یادم میومد زنگ تفریح درس میخوندم دوستام بهم میگفتن خود شیرین چون تنها من بودم که میخوندم زنگ تفریح رو و هدفم برام مهم بود
راستش یه مسایلی هست نمیتونم بگم اگه ممکنه پی وی رو باز کنید شاید بتونم کمکی کرده باشمفاطمه بوشهر چطوری باز میشه ؟؟
️
-
منم تو یه شهرستان کوچیک درس خوندم.
باز خوبه مدیر و معلمای شما به فکر کنکور هستن.
مدیر ما که فقط دغدغش تار مویی بود که از گوشه ی مقنعه زده بیرون یا چمیدونم شوخی کردن معلمای مرد سر کلاسامون...
همینجوری شد که معلمای خوب از مدرسمون رفتن و ما موندیم و ...
ای بابا ولی گذشت... اون سال که میشه همین پارسال :| مدرسه ی ما حتی یه دونه قبولی هم نداشت . حتی یکی...
اما وقتی برمیگردم به گذشته میبینم تقصیر خودمم بود .
حساسیت بیش از حد خودم سر حرفا و کاراش.
رفیقارو هم که کلا نگو...
ولی اگه اونموقع این درکو داشتم که آدمارو همونجور که هستن بپذیرم شاید خیلی چیزا عوض میشد...
شاید کلی از ساعاتی که میتونستم به مطالعه اختصاص بدم سر حرفای اونا تلف نمیشد.
بنظرم شما خوش شانسی ... من پارسال آلا رو نمیشناختم . اما شما الان میتونی همه چیو عوض کنی .. با معلمای خوب اینجا و با این تفکر که تفکر و منش آدما رو هر جوری که هستن بپذیر و بهشون فکر نکن و رد شو...
خیلیا شرایط شمارو دارن ... راستی ما پنج شنبه ها و گاهی جمعه ها میکشوندنمون مدرسه ... :|
خلاصه اینکه اگه حرفی شنیدی که خوشت نیومد از یه گوش بشنو ازون یکی بنداز بیرون . به این فکر کن آیا این مسائل 10 سال دیگه هم واست مهمه؟@shining-way در بی انگیزگی....نیاز به کمک دارم دوستانم
گفته است:
ه این فکر کن آیا این مسائل 10 سال دیگه هم واست مهمه؟
-
@Dr-Farhan
دیشب دیدم تاپیکت رو تا الان داشتم فکر میکردم از کجا شروع کنم.:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
به نام خدا:)
سلام پارسالِ من:)
من توی مدرسه ی خوبی بودم (ینی از هرکی بپرسی توی مشهد اسم مدرسمو میگه وااااو چه مدرسه ای)
توی شهرستان کوچیکی نبودم!گفتم که توی مشهد بودم... اما بجز آلاء
به خودم اجازه نمیدادم که پیش مشاور یا دبیری برم!چون به نظرم اینا پر و بال دادن به آدماییه که از استرس بچه ها پول در میارن!
مدیرمون یه مدیر خفن بود که چپ میرف راس میرف میگف:
شماها هیچی نمیشین -- با این وضع درس خوندنتون و اینا
دبیرامون خوب بودن....دبیر ریاضیمون عالی بود مثلا!بنده خدا مرد بود دستشو میگرفت به کمربندش میومد کل سوالارو پای تخته حل میکرد و پاک میکرد :|
همین
هنوز که هنوزه یادم میاد مادر و پدرشو دعا میکنم --
منو نگا
اونی که توی روستا زندگی میکنه شاید شرایطش از تو خیییلللیییی بدتر باشه.
خیلی بدتر.
اما امید داره به عوض کردن زندگیش!
امید داره به قشنگ کردن زندگی واسه اینده خودش و خانوادش.میاد میشه رتبه 1...میشه2...میشه 3:)
منو میبینی؟
من یه ادمی بودم که پارسال اصلا به تلاشای خودم احترام نمیذاشتم
جدی میگم...
یه سوال نمیتونستم حل کنم میگفتم اههههههه
گندت بزنن دلارام...چقد تو خنگی....
باورم شده بود خنگم!
الان مث یه حیوون وفادار:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: پشیمونم!
همه کشمکش دارن سال کنکور
همه درگیری دارن
همه اعصاباشون خرابه
چرا؟
چون استرس دارن!
عزیزدل من! استرس تا یجایی خوبه...استرس تا یجایی جوابگوئه...تا جایی که جلو ببرت!نکه صدمه وارد کنه به روح و جسمت و تو بخوای به خودکشی فکر کنی!!!!
به من گوش میدی؟
آلاء هست...بچه های آلاء هستن و این یعنی خودِ خودِ نعمت.
باور کن...ما توی آلاء همیار هایی داریم که واقعا وقت میذارن سوالاتو جواب میدن...استفاده کن...
جون من
جون دلارام
بهونه نیار...
میفهمم سخته...
منم هم پارسال هم امسال بودم و هستم توی این شرایط
میتونم درکت کنم...
تا حدی که بهت بگم من نزدیکای کنکور چون کتاب خونم طبقه بالای یک مسجد بود...میرفتم توی مسجد میشستم زار زار گریه میکردم :| نمیدونستم چرا!
من ریزش مو گرفتم...
بی اعصاب شدم...
صورتم مث ابله مرغون یجووورییی جوش میزد که حد نداره
انقد از عصبانیت دست میکشیدم روی صورتم و چشام ابروهامم داشت میریخت :|
کلا داشتم نابود میشدم...
الان پشیمونم که چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا به خودم مسلط نبودم!
به خودت مسلط باش
موزیکای انرژی بخش گوش کن...
به خودت افتخار کن که داری بهترین تلاشتو میکنی.
و اینکه...
بیشتر تلاش کن:)
هدفت رو به اندازه ی نفس کشیدن بخواه...
و در اخر
ببخشید سرت رو به درد اوردم:)
دلت میگیره یا عصبی میشی بیا پی وی من
دادبیداد کن :| فوش بده :| درد و دل کن :|
اما بعد باز برو سر درست:)
وقفه ننداز توی درس خوندنت
خب؟
و اینکه به عکس پروفایلتم دقت کن:)ببین چه قشنگه
اینکه توی چه خانواده و چه محیطی به دنیا میای دست خودت نیست!
اما موندن توی اون محیط دست خودته! -
اگر وقت کردید یا دلتون خواست بیاید به چالش ما به نظرم از استرستون کم میشه ویکم انگیزه بیشتری میگیرید
-
اگر وقت کردید یا دلتون خواست بیاید به چالش ما به نظرم از استرستون کم میشه ویکم انگیزه بیشتری میگیرید