Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
dlrm تا کند لذت وصل تو فراموش مرا هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
saraa.66
نه باغ ماند و نه بستان که سرو قامت تو برست و ولوله در باغ و بوستان انداخت
dlrm تهی بود نسیمی سیاهی بود و ستاره ای هستی بود و زمزمه ای لب بود و نیایشی من بود و تویی نماز و محرابی
یک شب تو به خواب من مرا بوسیدی، یک هفته ی بعد صورتم را شستم:)
@dlrmمادرم صبحی می گفت : موسم دلگیری است من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست نچ نچ نچ
تو همان جرعه آبی که نشد وقت سحر بزنم لب به تو و زود اذان را گفتند!:)
dlrm دیـده عقـل مسـت تـو چـرخـه چـرخ پست تـو گـوش طـرب بــــه دســت تــو بی تـو بسر نمی شود
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم:)
dlrm معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا خداحافظ عزیزم
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
dr_zahra یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری، برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو
@shiima وه که گر من بازبینم روی یار خویش را / تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را
dr_zahra ای عجب گرچه ماندهام تنها
ماندهام در میان غوغایی
یک نفس ای خواجه ی دامن کشان آستنی بر همه عالم فشان
dr_zahra نه چندان بزرگم
که کوچک بیابم خودم را
نه آنقدر کوچک
که خود را بزرگ…
گریز از میانمایگی
آرزویی بزرگ است؟
@shiima تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
dr_zahra یوسف... ... مخور
@shiima روز تـویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی آب تویی کوزه تویی آب ده این بـار مرا
saraa.66 آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
saraa.66 از زلزله و عشق خبر کس ندهد آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای …