شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
فرق تقلب کردن پسرا و دخترا:
۱) پسرا:
(بغل دستی): ممد! اینم کتاب،صفحه ۲۴۰ جوابش نیست که لامصب!!! اون برگه آچاری که بهت دادم از گلوت پایین نره ایشاله.
مرض، هنوز ننوشتم، سریع جزوت رو ببین پیدا میکنی جوابشو. فقط سریعا بچه ها منتظرن.
(پشت سری): جواد جواب سوال ۴ رو ته کفشم نوشتم، گرفتم بالا زود بنویس داداش، اگرم خواستی درش بیار نوبتی بده بره!!!!
ممد: بیا برگه علی داره دس به دس میشه، الآن به ما میرسه.۲) دخترا:
الههههههه ه ه ه... الـــــــــههههههه ه ه ه الهههههه ه ه ه ه ه هههه ههه...
(الهه در حال نوشتن به طرز وحشیانه ای همراه با یک لبخند ملیح !!!)
مهشییییییددددد مهیییییییییدددد تو رو خدا! مهشییییییییدددد
(مهشید: ننوشتم، بابا برگم سفیده، أه!)
مهشید دو دقیقه بعد: استاد! برگه هامون تموم شد، یه برگه دیگه میشه بهم بدینن!! -
بستن کمربند ایمنی تو ماشینهای تولید داخل بیشتر معنویه تا جانی.
به این صورت که شما با خدای خودت توافق میکنی میگی
ببین من خودمو تسلیم تو کردم و راه فراری برایم نیست هرجور خودت صلاح میدونی
-
@shiima در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
فرق تقلب کردن پسرا و دخترا:
۱) پسرا:
(بغل دستی): ممد! اینم کتاب،صفحه ۲۴۰ جوابش نیست که لامصب!!! اون برگه آچاری که بهت دادم از گلوت پایین نره ایشاله.
مرض، هنوز ننوشتم، سریع جزوت رو ببین پیدا میکنی جوابشو. فقط سریعا بچه ها منتظرن.
(پشت سری): جواد جواب سوال ۴ رو ته کفشم نوشتم، گرفتم بالا زود بنویس داداش، اگرم خواستی درش بیار نوبتی بده بره!!!!
ممد: بیا برگه علی داره دس به دس میشه، الآن به ما میرسه.۲) دخترا:
الههههههه ه ه ه... الـــــــــههههههه ه ه ه الهههههه ه ه ه ه ه هههه ههه...
(الهه در حال نوشتن به طرز وحشیانه ای همراه با یک لبخند ملیح !!!)
مهشییییییددددد مهیییییییییدددد تو رو خدا! مهشییییییییدددد
(مهشید: ننوشتم، بابا برگم سفیده، أه!)
مهشید دو دقیقه بعد: استاد! برگه هامون تموم شد، یه برگه دیگه میشه بهم بدینن!!وای دقیییییییقا دخترا اینجورین
-
@shiima در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
فرق تقلب کردن پسرا و دخترا:
۱) پسرا:
(بغل دستی): ممد! اینم کتاب،صفحه ۲۴۰ جوابش نیست که لامصب!!! اون برگه آچاری که بهت دادم از گلوت پایین نره ایشاله.
مرض، هنوز ننوشتم، سریع جزوت رو ببین پیدا میکنی جوابشو. فقط سریعا بچه ها منتظرن.
(پشت سری): جواد جواب سوال ۴ رو ته کفشم نوشتم، گرفتم بالا زود بنویس داداش، اگرم خواستی درش بیار نوبتی بده بره!!!!
ممد: بیا برگه علی داره دس به دس میشه، الآن به ما میرسه.۲) دخترا:
الههههههه ه ه ه... الـــــــــههههههه ه ه ه الهههههه ه ه ه ه ه هههه ههه...
(الهه در حال نوشتن به طرز وحشیانه ای همراه با یک لبخند ملیح !!!)
مهشییییییددددد مهیییییییییدددد تو رو خدا! مهشییییییییدددد
(مهشید: ننوشتم، بابا برگم سفیده، أه!)
مهشید دو دقیقه بعد: استاد! برگه هامون تموم شد، یه برگه دیگه میشه بهم بدینن!!نمیری بخدا مردم از خنده
لعنتی -
ساقی در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
چرا ادمی که با پول باباش صندلی خریده با معدل ۱۲ رفته دندونپزشکی باید استوری بزاره بگه کنکوریای عزیز نگران نباشن هر کس نتیجه تلاشش رو میگیره؟
این بیشتر گریه داشت تا خنده
-
رفیقمون دکتره تعریف میکرد:
یه روز یه پیر زنه اومد مطبم داشتم چایی میخوردم گفتم مادر جان چته؟گفت اقای دکتر یه هفته ست ادرارم شده رنگ چایی تو
الان یه سالی میشه چایی نخورده :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes: -
@tajrobi-nil در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
تنها جایی که میتونم برم با غرور بشینمو سرمو بالا کنمو بگم :همون همیشگی
.
.
این
فلافلیه سر کوچمونه
فلافلش دونه ای هزاره:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:توش چی میریزه؟!