-
نوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۷:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ -
نوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۸:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به آسمان نرسد هر که خاک پای تو نیست
فرو رود به زمین هر که در هوای تو نیست
مگر تو خود به خموشی ثنای خودگویی
وگرنه هیچ زبان در خور ثنای تو نیست
شکوه بحر چه سازد به تنگنای حباب؟
سپهر بی سر و پا ظرف کبریای تو نیست
سپرد جا به تو هر کس ز بزم بیرون رفت
تویی به جای همه، هیچ کس به جای تو نیست
مگر ز نعمت دیدار سیر چشم شود
وگرنه هر دو جهان در خور گدای تو نیست
مگر قبول تو آبی به روی کار آرد
وگرنه بندگی چون منی سزای تو نیست
بساز از دل سنگین خویش آینه ای
که هیچ آینه را طاقت لقای تو نیست
جواب آن غزل است این که گفت مرشد روم
چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست
صائب تبریزی -
نوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۸:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تویی به جای همه و هیچکس به جای تو نیست
چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست
صائب تبریزی -
نوشتهشده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۵:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زهي عشق زهي عشق كه ماراست خدايا *
چه نغزست و چه خوبست چه زيباست خدايا -
نوشتهشده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۵:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در میکده دوش زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دست
گفتم : ز چه در میکده جا کردی ؟ گفت
از میکده هم به سوی حق راهی هست
-
نوشتهشده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۷:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟
که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟ -
نوشتهشده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل، تنهاییست -
نوشتهشده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانيه ای بند نشدلب تو ميوه ممنوع، ولی لب هايم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشدبا چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هيچ کس، هيچ کس اين جا به تو مانند نشدهر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشين تو در اين سينه خداوند نشدخواستند از تو بگويند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد! -
نوشتهشده در ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff00bb)[این سنگ خدایان که تبر می شکنند]
%(#f56cd0)[روزی که بیایی از کمر می شکنند]
%(#f28cd7)[بردار تبر را و بزن ابراهیم!]
%(#f29bdb)[ بت های بزرگ زودتر می شکنند] -
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۴:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تک وپوی نفس یارب کجاها میبرد ما را...
-
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۴:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یارب مباد غفلت ماکینهخواه ما
-
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۴:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یارب مکن به بار دگر امتحان ما...
-
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۴:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کباب آتش بی دردی ام مکن یارب
به حق دیده بیدل که بی نم افتادست -
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۴:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حق ذات تست سعی دستگیریهای خلق
تا ابد یارب عصای ناتوانان بینمت
-
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#e600ff)[آن بخت گریزنده]
%(#e35cf2)[دمی آمد و بگذشت]
%(#eb90f5)[غم بود،]
%(#eb90f5)[که]
%(#f3a6fc)[پیوسته]
%(#f3a6fc)[نفس در نفسم بود] -
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۱۳:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۱۴:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عشق چون آیدبردهوش دل فرزانه را...
-
نوشتهشده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۱۷:۳۹ آخرین ویرایش توسط dlrm انجام شده
%(#99ffeb)[روز قیامت هر کسی در دست گیرد نامه ای]
%(#a0faa4)[من نیز حاضر میشوم]
%(#d7affa)[تصویرِ جانان در بغل]
|قدسی مشهدی| -
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۸، ۶:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور است
چون یتیمی که به او فحش پدر داده کسی -
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۸، ۶:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
همه ﺟﺎ ﺗﻮ
پاسخ بده از این همه مخلوق چرا من؟
تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا تو؟