Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. هفته های خوشحالی
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
کانال درسی فروشی
SiliSS
سلام وقتتون بخیر بچه ها من دنبال یه کانال تلگرامی با اعضای دانش‌آموزی ، فروشی! همچین کانالی سراغ دارید؟ یا کسی رو میشناسید منو باهاشون کانکت کنید؟
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
قان قان قان! 🚙🚦
Michael VeyM
هاااعییی آقا به پیشنهاد @Neo..... تصمیم گرفتم که براتون از طریقه گواهی نامه گرفتن بگم البته اینم بگم که همه اینا با توجه به شهر خودمون و آموزشگاهی که من ثبت نام کردم هست.. ممکنه شهر شما فرق داشته باشه نمیدونم اول از همه که برای ثبت نام رفتیم آموزشگاه. بهم گفتن باید کتاب آیین نامه رو برای کلاسای تئوری داشته باشم. حالا چه بخری چه از قبل داشته باشی. منم چون نداشتم خریدم. بعد گفتن که باید اول بری احضار هویت و معاینه چشمی برای احضار هویت، رفتیم پلیس +۱۰ . فقط یه چیز مهم که باید حواستون باشه اینه کهههه.. اونجا ازتون قراره عکس بگیرن. از این عکس یهوییا مثل کارت ملی مثل من نشین همینجوری برین الان عکس من یجوریه که انگار ام کلثومم نه پرنیا خلاصه به خودتون برسین و دخترا با خودتون مقنعه ببرین که از مقنعه شپشوی اونا استفاده نکنین. برای احضار هویت تاجایی که یادمه حتی ازتون میخوام که اسمتونو به انگلیسی بنویسین پس اگه نمیدونین املای انگلیسی اسمتونو، حتما یاد بگیرین چون دیگه ثبت میشه و تغییر نمیشه داد. بعد اینجا یه مبلغی هم ازتون پول میگیرن برای معاینه چشمی هم که میگن کجا برین. اونجا هم ازتون گروه خونیتونو میپرسن (همینجوری شفاهی میپرسن پس مطمئن باشین از گروه خونیتونو. من خودم پارسال که رفته بودم، اشتباه گفته بودم و چند روز پیش تصحیح کردم). خلاصه درست بگین چون مهمه فرض کنین خدایی نکرده تصادف کنین بر حسب همین گروه خونیتونو میفهمن. بعد حالا معاینه چجوریه؟ یه معاینه چشمی میکنن.. (اگه عینکی باشین با عینک). بعد مثلا میگن با پاشنه راه برو و اینا. دقیق یادم نیست همه رو چون پارسال انجام دادم. اینجا هم یه مبلغی ازتون میگیرن. (اینسری رفتم برای همون تصحیح گروه خونی، رو دیوار زده بود ۲۴۰ هزار تومن فکر کنم. البته تصحیح گروه خونی هزینه ای نداشت.) حالا که اینکارا رو کردین اموزشگاه زمان کلاسای تئوری رو میگه. اگر درست یادم باشه، ۸ جلسه کلا کلاس تئوری دارین که ۲ جلسش فنیه. (البته فنیش هم تئوریه). هر کلاس فکر کنم ۱ ساعته بود. بعضی آموزشگاه ها هم تئوریاشون اختیاره میتونین نرین ولی خب برا ما که اجباری بود. اینم بگم که مثلا آموزشگاه ما برای شهریه (که در حال حاضر ۸۶۰۰ تومنه تقریبا)، یه مقدارشو گرفت و گفت میتونین بقیه‌شو بعدا تا جلسه ۶م کلاس عملیتون بدین بدین. حالا که کلاس تئوری تموم شد، نوبت کلاس عملیه. جلسه آخر تئوری خودشون از ما پرسیدن اگه مربی خاصی مد نظرتون هست بگین. و خانما اگه مربی آقا میخوان، باید حتما یه همراه که درجه اول هم باشه داشته باشن. منم که گفتم خانم باشه بعدش، مربی بهتون زنگ میرنه باهم هماهنگ میکنین برای کلاسای عملی. کلاسای عملی ۱۲ جلسه حدودا ۲ ساعته هست کلا. (البته ۲ ساعت باهاتون تمرین نمیکنن‍️ واسه من که مربیم ۱ ساعت و نیم تمرین میکرد‍️‍️‍️). ۱ جلسش هم تمرین تو شبه (که میگن اختیاریه و میتونین همون تو روز تمرینش کنین) این ۱۲ جلسه هم به سلیقه مربیتونه که چجوری آموزش بده. برا من که تا ۳ جلسه اول، همه چیز یعنی دنده ۱ و ۲ و ۳ و پارک دوبل و دور دو فرمونه رو یاد داد و بقیه جلسات تمرین و تکرار بود. جلسه آخر هم تنرین تو شب بود که چراغای ماشین رو بهم یاد داد. تو جلسه آخر، رفتیم آموزشگاه و باز از ما علاوه بر شهریه ای که دادیم پول خواستن یه ۵۰۰ و خوردی و یه ۲۰۰ و خوردی. جمعا ۸۳۵ میشد اگر یادم باشه.. برای کارکس ماردکس و این چرت و پرتا‍️ بعد به ما گفتن فلان روز برو فلان جا برای آزمون آیین نامه برای آیین نامه که اصلا کتابی نخوندم. یه فایل هست ۲۰ سری آزمون آیین نامه اصلی توش هست. آزمونش ۳۰ سواله هست و تا ۳ غلط مجازی. بیشتر از ۳ تا، رد میشی و دوباره باید بری آموزشگاه یه فیش ۱۰۰۰ تومنی ازشون بگیری تا هفته بعد امتحان بدی. منم همون فایل رو خوندم و تو آزمون، یکی از همون سری هایی که تو فایل بود افتاد دست من و با ۱ غلط قبول شدم. یه نکته هم بگم که به هر نفر رندوم برگه ها رو داد یعنی تو و بغل دستیات برگه مشابهی ندارین‌. یکی از اون ۲۰ سری به هر کدومتون اقتاده. پس خیلی به فکر تقلب از بقیه نباشین اما خود سرهنگه افسره چیه، خلاصه اونی که میخواست ازمون آزمون بگیره قبل شروع امتحان چند تا سوال پر تکرار رو به ما رسونده بود و سر آزمون به بچه ها کمک میکرد هر چند به من کمک نکرد گگگ بعد دوباره رفتیم آموزشگاه برای گرفتن نوبت آزمون شهری. ۲۵۰ تومن باز از ما پول گرفتن بخاطر هزینه ماشین آزمون که ما این پول رو دادیم و روز آزمون رفتیم محل قرار من و افسر بار اول، افتادم با آشغال ترین و ملعون ترین افسر قائمشهر که به حروم خوریش معروفه. نفر آخر نشستم پشت فرمون. دو قدم رفتم جلو گفت بزن دنده دو منم گاز دادم و زدم، بعد یهو گفت گاز کم دادی. ردی :| هر چی هم گفتم آقا شما بزار من یکم برم مگه میشه ۱۰ مترم نرفتم منو رد کنی که اوشون گوشش بدهکار نبود. خلاصه، وقتی بار اول رد بشی، یه جلسه تمرین اجباری داری. (بحاطر همینه که بار اول معمولا رد میکنن). ماهم رفتیم آموزشگاه یه ۶۰۰ هزار تومن برای تمرین و یه ۲۵۰ هزار تومن برای هزینه ماشین آزمون و یه ۱۰۰۰ تومن برای رد شدنم ازمون گرفتن یه جلسه تمرینم رفتیم و باز هفته بعد رفتیم آزمون این سری هم که متاسفانه استرس فراواااان داشتم. نفر اول کنار افسر نشستم و قشنگ قفل کرده بودم‌. تا نشستم گفت اون جلو ماشینه رو دوبل بگیر. منم رفتم ولی خب دوبلم خراب شد و خوردم به جدول و همونجا پیادم کرد. امااا این سری برای ۱ جلسه تمرین اختیاری زد که منم نرفتم و خودم با ماشینم تمرین کردم. رفتیم باز آموزشگاه و ۲۵۰ هزار تومن برا ماشین و ۱۰۰۰ تومن برا رد شدنم گرفت. بعد اومدیم برای سری سوم سری سوم من زرنگ بازی دراوردم. آزمونم ۱۰ شروع میشد منم ۶ صبح با ماشین خودمون رفتم تمرین. که استرسم کمتر شد. بعدشم ۱ ساعت قبل آزمون پروپرانول با دوز ۱۰ هم خوردم که دیگه محکم کاری بشه و بخاطر استرس رد نشم سری سوم، نفر دوم رفتم. اول از همه بگم چون از سری پیش ترس داشتم که پارک دوبلو خراب کنم، از بچه ها روش پارک دوبلشونو پرسیدم. بعد با یه گروه از بچه ها که همونجا رفیق شده بودیم هماهنگ شدیم که با چه ترتیبی بریم بشینیم. (بعضی افسرا میگن هر کی میخواد بشینه. اما بعضیا از رو لیستشون به ترتیب میخونن). خلاصه نفر اول دوبل رفت ماشینو و قبول شد (البته با اینکه بار اولش بود و اولش خورد به جدول، افسر بهش گفت بهت یه فرصت دیگه میدم و همینو دوباره برو. دوباره رفت و قبولش کرد). افسر بهم گفت همینو از پارک خارج شو و دوباره دوبل برو. منم همینکارو کردم و حتی وسطش خاموش کردم (چون ماشینش کولرش روشن بود و خب، فشار زیادی به ماشین اومده بود و نباید طبق عادتم با نیم کلاچ خالی عقب میرفتم. تو اینجور مواقع حتما باید یه ذره گاز داد). منم اصصصلا خودمو نباختم و با ریلکسی تمام دنده رو خلاص کردم و دوباره استارت زدم و پارکمو کامل کردم. و قبول شدم بعد قبولی، رفتم آموزشگاه کاردکس اینامو تحویل دادم و حدس بزنین چی شد؟ بااااز هم ۲۴۵ هزار تومن ازم پول گرفتن بخاطر هزینه پست گواهی نامه بعد گفتن ۱ ماه تا ۱.۵ ماه دیگه میاد که ماهم الان منتظریم ببینیم ایشالله موقع اومدن گواهی نامه هم ازمون پولی میگیرن یا نه حالا فعلا این مقدار تجربه رو داشته باشین تا فکر کنم ببینم چه جزئیات دیگه ای یادمه شماهم سوالی داشتیم حتتتما بپرسییین و راننده های دیگه حتما تجربیاتتونو در اختیار بزارین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
غیر درسی
M
سلام دوستان اونایی ک شلیک نهایی رو گرفتن راضی بودین ؟ نمراتتون خوب بود؟ من دارم میرم یازدهم می‌خوام بگیرم.
غیر درسی
چالش 20 حقیقت
مهربونم
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه . من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن ) پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره.... حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟ این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم. **اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین ! خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید @alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an اخراج نشوم صلوات
غیر درسی
ایران رو به یاد بیار!
Michael VeyM
Topic thumbnail image
غیر درسی
سلام
N
کسی هست که کتاب های یازدهم و دوازدهم تجربی رو داشته باشه
غیر درسی
The Charming English 🌱
Anzw 18A
خبببب سلاممم چطورین؟ خیلی یهویی ایده ان تاپیک به ذهنم رسید و راستش رو بخواید اصلا چک نکردم ببینم یه همچین چیز فعالی داریم یا نه:))))) ماجرا از چه قراره؟ آقا اگه هررررر نکته گرامری، اصطلاح، ضرب المثل، لغت یا هرررررررررر چیزِ اینجوریِ انگلیسیِ جالبی خوندین یا بلد بودین بیایین اینجا با هم دیگه به اشتراک بذاریم هر از گاهی🫠 اینکه چقدر و مطلب و نکته ساده است یا پیچیده است واقعا واقعا فرقی نداره و مشکلی ایجاد نمی کنه... خلاصه اینکه راحت باشین... راحت و فعاااااااااال دعوت می کنم از: همه تون:) -کنارهم کلی چیز میز یاد میگیرم:) @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @انسانیا @ریاضیا @همیار @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
Mr. PerfectM
سلام دوستان هدفم از زدن این تاپیک اینکه: شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم لطفا شما هم در این مسیر یارا باشید. تا حداقل شبی یه قطره از اقیانوس علم را به معلومات خود بیافزاییم.
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
یه مشکل فنی پیش اومده❌️❌️
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. امروز یه برنامه رو از یه سایت که نمیدونم معتبر بود یا نه گرفتم یه مدت بعد از نصبش ۳ گیگ باقیمونده از نتم رو تموم کرد باز یه بسته ۱.۵ گیگی خریدم که اون هم تموم شد چیکار کنم؟ البته برنامه رو حذف کردم همون لحظه @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
*پادکستجات*
dlrmD
%(#1fb5ad)[سلام رفیق رفقا]:) حال دلاتون آروم... همون طور که از اسم تاپیک پیداست این تاپیک مخصوص "%(#b51f1f)[پادکست]" هستش:) این تاپیک رو زدیم که از این به بعد توی تایمایی که حسِ درستون نیست و حال گوش کردن به هیچ آهنگی رو ندارین،پادکست های اینجا رو پلی کنید، سرتون رو بذارید روی دستتون و چشماتون رو ببندین و یکم ریلکس کنید:) این تاپیک جای آهنگ %(#d66666)[نیست] ما آهنگ هامون رو اینجا میذاریم این تاپیک جای شعر %(#d66666)[نیست] ما شعرهامون رو اینجا میذاریم اینجا صرفا تاپیکیِ برای دکلمه و پادکست هایی که به نظرتون میتونه حالِ دل رو خوب کنه و شایدم چند دقیقه ای به فکر وابدارتمون:)) حتی این پادکست هارو میشه شب قبل خواب هم گوش داد و جای فکر کردن به مشکلات روزانه یکم غرق متن و صدای گوینده شد:) پس... بسم الله دعوت می کنم از: @ادمین هامون @ناظم های منظممون:)) @همیار های باهوشمون @فارغ-التحصیلان-آلاء که چقدم بح بح @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا که خیلی خفنیم :)) @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا که شمام خفنید :)) @رتبه-های-انجمن-آلاء که موجب افتخارمونین @خیرین-کوچک-دریا-دل که آلاء رو به شما هم مدیونیم:) و همه ی @دانش-آموزان-آلاء تشکر هم بکنم از @آسمان-آبی واسه مهربونیش و پیشنهاد خفنش جات جات و امیدوارم تاپیک رو نبندن بچه های بالا @ادمین
غیر درسی
My dear books📖
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
خط خط یه گردو 😍❤
اکالیپتوسا
Topic thumbnail image
غیر درسی

هفته های خوشحالی

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
234 دیدگاه‌ها 41 کاربران 10.8k بازدیدها 43 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • M.anM آفلاین
    M.anM آفلاین
    M.an
    مدیر
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #217

    9cc4622fdd3f351b688032800dad8844.jpg

    مهمون امروز:
    @Fre-que-nce

    چیزی که عاشقش هستی رو پیدا کن و بذار بکشتت.

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    6
    • Dr.agonD آفلاین
      Dr.agonD آفلاین
      Dr.agon
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
      #218

      سلام ب همگی خوبین خوشین؟😂 من اومدم دلنواز نه ولی اومدم بالاخره از حضورم نهایت استفاده رو ببرین ک دیگه نیستم احتمالا عرضم ب حضور انورتون ک من همون @fatijoooooni هستم سوتیتیوالدوله اعضم
      از امروز صب بگم واستون ک امتحان ادبیات داشتیم و خدا میدونه من چقد متنفرم ازین درس اه 🤢 🤕 بماند ک روز قبل با 4ساعت خواب ظهر و عصر از ساعت 9 چشمام داشت بسته میشدو نتیجش خواب من بود 😴 بهمراه 7 درس نخوانده لنتی😭 و استرسی ک باعث بیداری من درساعت 4/5صب شد:face_with_cold_sweat: 😂
      خلاصه جونم براتون بگه بیدارشدم و شروکردم درس خوندن و خوندم و خوندم تا اینکه ی درس موندو تو حیاط مدرسه با هلیا هماهنگ شدم ک ازون درسه هرچی اومد بگه بم ☠ 😄 ☠
      انقدیم ک ب کلاس ما اطمینان دارن 😄 🤣 واسه ی کلاس ده دوازده متری دوتا مراقب😳 😳 گذاشته بودن عینهو کرکس ینی خداشاهده دس بردم ب جیبم ی خودکار دیگه دربیارم تا بنویسم دبیر زبان اومد بالاسرم و ی ربع واستاد 🙄 🤔 ولی خب از نبوغ ما تو امر منفور تقلب ک خبر نداشت بنده خدا 😂 😄 😄 . بنده طی یه عملیات انتحاری پخش شدم رومیزو چشممو سر دادم سمت راست و با بچه های اون ردیف هماهنگ شدم انقد کلماتو تو دهنم کشیده بودم ک واضح ادا شه لبولوچه و کل عضلات صورتم درد میکرد 😕 😂 خیالم ک از بابت نیفتادن دونفر راحت شدرفتم سراغ سومی و تا اومدم دهنمو باز کنم دبیر زبان چشمشو دوخت بهم و من ادای اون کلمه رو ب خمیازه تبدیل کردم 🤣 🤣
      چن دقیقه ای عین ادم نشسته بودم ک دستی از غیب اومد جلو چشمم و دیدم روش نوشته سوال 8 قسمت دو ی نگاهی ب سوال انداختم و دیدم هی دل غافل چ طولانیه🙁 یواش یواش و یه جمله ی جمله گفتمو نوشت بعد اومدیم چک کنیم ک دبیر زمین اومد بلندم کرد برد ی ردیف دیگه و گفت بسه بزار ی چیزیم خودشون بنویسن غلط غولوطاتو واسه خودت نگه دار:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: .دهن باز کردم ک بگم کی؟ من؟🤗 ک گف خدااااایااااری چشاتو اونجوری نکن میکشمتااااا هنو یادم نرفته ب همشون یکی ی ده دادیو نمره مستمرشونو کامل کردی من دهنم رو بستم و برگه رو دادمو دویدم بیرون :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes:
      از لب پنجره دیدم ستایش اشاره میزنه ی متریه پنجره واستادم تا نبیننم و با ایما اشاره پرسیدم کودوم؟ گفت منظور از بینداخت دستمو عین ساطور بردم بالا اوردم پایین و ی چک زدم ب ادم فرضی 🤣 😄 و اون نوشت فرود اوردن و زدن☺ دست منم ب تیر غیب ینی دست دبیر زیست برخورد کرد و ایشون گفتن چیکار میکنی بچه؟👿 (بچه منم) ی لبخند مکش مرگ ما زدم گفتم عه سلااااام خوووبین صبحتون بخیر چ هوای قشنگیه به به بههههه بهههه 🤓 😎 همینجور ی ریز میگفتم ک پرید تو حرفم اینا فایده نداره😶 بدو بیا این وسایلارو ببریم تو دفتر و اینگونه از من بیگاری کشید😑 😖
      بعد از مدرسه خرسند و راضی ازینکه از درس نخونده من حتی ی سوال خشکوخالیم نیومده بود🤑 😍 داشتم میرفتم خونه ک ی سگ گنده افتاد دنبالم :face_with_open_mouth_cold_sweat: من بدو اون بدو منبدو اون بدو من بدو اون بدو تا اینکه یک اقایی ک من دل خوش همچی ندارم ازش 🤢 اومد ی پیشته ب سگه گفتو سگه با اون ابهتش 😲 دررفت 🤐
      تا رسیدم خونه ی دوش گرفتم یه اهنگی گذاشتمو شروع کردم قردادن وسط قرای ملیح و مکش مرگ مام 💅 💃🏻 💃 👯♀ بودم ک از تو اینه دیدم بعله 🤦🏼♀ همه اهل خونه زل زدن ب من با نگاه من زدن زیر خنده حالا نخند کی بخند 😂 😂 و من با لپای لبو پریدم درو بستمو اهنگو خفه کردم و ب خودم فوش دادم 😡 😤 اخه نمیدونین چ حرکات مبتذلی رو کردم از خودم😩 😂 ☺ 😄 خخخ بعد ی استراحت جزیی خبر رسید ک مهمون داریمو ابجی کوچیکه 🤡 از سروکولم رفت بالا ک موهامو بباف یالا افتادم روسرشو بافتم ولی چ بافتنی 🤣 انقد ک تکون خورد شبیه اورانگوتان🤢 شد همرو باز کردم یه کشو قوسی ب کمرم ک خشکیده بود دادمو از اول😦 اینبار باهاش حرف میزدم تا حواسش پرت شه و تکون نخوره 😵
      من: مهدیه اجی میدونی چوپون چیه؟😍
      -نه☺
      چوپون کسیه ک از ببعیا مراقبت میکنه😉
      -ببعی؟😳
      اره🙂
      -ببعی خیلی کثیفه پس چوپونم کثیفه🤢 😷
      نه چوپون تمیزش میکنه🙂
      -لیف میزنشون؟🤓
      اره قربونت برم😕
      -سشوارم میزنه؟🤓
      اره فدات شم😕
      ببعیارو برق نخوره؟😳 😱
      نه نمیخوره 😒 حالا بگو ببینم چوپون چی کار میکنه؟🙂
      -کار😎
      چیکار عزیزم😮
      -کار میکنه خسته میشه🤠
      ب من بگو چوپون چی کار میکنه 😕
      -کار دیگه😊
      گوسفندارو نگه میداره😏
      -اااابجی مگه نگفتی ببعیارو؟😳 😲 😵
      ی جیغغغغغغ کشیدمو گفتم بدو برو نمیبافم اصلن😫 😖
      و رفت و ب مامانم گف مااامااان میدونی چوپول گوسفندارو لیف میزنه؟😡 😩 😤
      من اینجوری بودم تو اتاق دقیقا مثل اون سنجابه تو عصریخبندان ک رگ چشاش میپره همون شکلی 😤 فرستادمش بیرون والان کلی خندیدم بابت دوساعت پیشش
      همه اینا میشن خوشالیای من تو ی روز معمولی نیمه ابری مث امروز😉 🙂
      تادرودی دیگر بدرووود ☺

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      9
      • Dr.agonD آفلاین
        Dr.agonD آفلاین
        Dr.agon
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #219

        سلام این از روز دومی ک مهمون اینجاعم😇 😍
        با عرض معذرت ب دلیل مشکلات فنیاز فردا صبحا میام و از خوشحالی های روز قبلم واستون میگم 😄 :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
        بچز انجمن کم و بیش میدونن ک اینجانب تو رژیم بسی سختی ب سر میبرم.😖 😄 😍 :face_blowing_aاقا دیروز تا ظهر اتفاق خاصی نیفتاد
        وقت نهار غذای رژیمی خودمو ک ی غذای بی مزه باشه از ظرفش بیرون اوردمو خیلی با ژست و دیسیپلین اودمش سر سفره و شروع کردم ب خوردن داشتم لقمه میجویدم ک یهو مادربزرگم گفت
        شوید بخور لاغر میکنه .😂 وبعد سیل روون شوید هایی ک کشته مرده هام (خانوادم ) ب سمتم پرتاب میکردن 😂 🤣 یا مثلا وسط نهار مادرجونم گف بیا دخترم میدونم تو ازین طاقتا نداری بیا بخور از غذای ما قول میدم چاق نشی عوضش هممرو با شوید بخور.:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: دایی گرامم هم ک خیلی ب من لطف دارن گف
        بابا تو این همه تپلی ی پرسم بخور اونقد اثر نداره و هر هر خندید😕 😑 😂 . خب تا اینجا مسلما اصن خوشحال نبودم طی روزم ب جز ی مورد هیچ چیزخاصی اتفاق نیفتاد .اهان چرا یکیم هس
        عرضم ب حضور انورتون ک من تو اتاقک پشت بوم درس میخونم دیروز بعدازظهرم اونجا بودم و مشغول تمیز کردنش گلاب ب روتون اومدم برم ی جایی ک تو خونمون قرار داره ولی چشمتون روز بد نبینه ایشاله ب حق پنج تن ی گیره لباس نیمدونم ازکجا پیداش شدو رفت زیر پام و طی انعکاسی ک بدنم نشون این گیره ی بسی محترم نشون داد من دوازده تا پله رو قل خوردم اومدم پایین و چون در خونه باز بود افتادم تو خونه و شلپ😢 :z!!🤕 🤧 باصورت رفتم تو سرامیک ک البته اینم ب هیچ وجه خوشحالم نکرد چون تو خونه مهمون داشتیم و من همون نیمچه شرفی هم ک جلوشون داشتم رفت کف پام 😂 😂 😂 بقیه هم این شکلی بودن🤣 🤣 :rolling_on_the_floor_laughing
        تنها چیز خوشحال کننده دیروز واسه من این بود ک بعد از چندین ماه بالاخره ی بار اشپزی کردم و روح و روانم شاد شد (خیلی اینکارو میدوس😍 ) و اینکه 14 تیر ماه دعوت شدم جشن نامزدی یکی از دوستای خوبم😍 😘 🤗 😎 و خیلی براش خوشحالم 😉
        تا درودی دیگر بدرووود 🥗 🍲 🍥 🍻 🥂 🥃 🍸 🍵 🍿 🍩 🍪 🥛 اینارم بخورین مشغول باشین تا روز بعدی بوس بای

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        8
        • Dr.agonD آفلاین
          Dr.agonD آفلاین
          Dr.agon
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #220
          این پست پاک شده!
          1 پاسخ آخرین پاسخ
          0
          • Dr.agonD آفلاین
            Dr.agonD آفلاین
            Dr.agon
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
            #221

            سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.من دوباره اومدم.امروز وقایع خوشحال کننده روز سومو مینویسم.ینی یکشنبه.اولش بگم ک دیروز عااالی بوده واسم.صبح ساعت سه ونیم بیدار شدمو تا دهو نیم حدودا درس خوندم ب این صورت ک با برنامه نیم ساعته الا پیش رفتم نیم ساعت اول ریاضی بعد دینی و عربی و فیزیک و مابقی ماجرا . ی جاهاییم ک خواب الوده میشدم ی چک افسری میزدم ب خودم ک بچه!حواستو جم کن این روزا مث شناژ ساختمونه واسه مغزت و کنکور.صاف بشین قوز نکن.خخخ نه اشتبا نکنین من دیوانه نشدم ردم ندادم ک با خودم حرف میزنم . این اتفاقا ی روش مفیده واسه بهتر شدن روحیه نسخشم خودم دادم.!!اره دیگه تا ساعت ده ونیم درس خوندم.تازه رفته بودم تو فاز استراحتو صبحونه (دیگه نزدیک بود غش کنم بعد 7ساعت بیداری.یهویادم اومد ک ماه رمضون تموم شده و میتونم صبونه میل کنم خخخخخ جوگیریه دیگه !!!ب قول ی بزرگی:ادمو سگ بگیره جو نگیره!!!بزرگوار دیگری ب برق سه فاز اشاره داشتن حتی) داشتم چی میگفتم؟اهان اره وسط صبونم یهو تلفن زنگ خورد.از اونجایی ک خونوادمون پرجمعیته همیشه یکی دوتا بیسیم چی دم دست داریم !تا اومدم ب خودم بجنبم خواهر کوچیکه ک معرف حضورتون هستنباهوش خارقالفوقالعادشون گوشیو برداشتنو بعد چن مین سروکله زدن با داداشم گوشی تلفن رسید دست داداشم و همینطور ک محمد در تلاش بود بفمه کی پشته خطه و از اونیکی خواهرم پس گردنی نوش میکرد من رسیدمو تلفن بدبختو از دست این سه تا گودی نودی نجات دادم و کاشف ب عمل اومد ک بعله دوست جانم رفیق شفیقم فاطمس از همینجا بهش سلام میکنم :سلام جیگر!!1ماچ!!!بعله با این تلفن ب سمع و نظرم رسید ک قراره بعد از ظهر عملیات خطیر چتربازی رو ب صحنه اجرا دربیاریمو چتر شیم خونه اونیکی دوستم ک دست برقضا اونم فاطمس!!خلاصه بگم ی دوش و تعویض لباسو لاک و ی نیمچه ارایشو ایناو بعد راه افتادم در نیمه راه ب دوستام وصل شدمو رفتیم خونه فاطمه اینا سرراه ی شیرنی تر خریدیمو رفتیم خونشون .چون کسی نبود خونشون تا اخرشب باهم بودیمو کارای مسخره ای انجام دادیم درکل خیلی خوش گذشت اخرشم تصمیم گرفتیم صبا 5تایی بریم پیاده روی .درسته خونه عموی مامانم بود ولی یکم استرس گرفتم اخر شب ک بابام نگه چرا بی خبر اینهمه دیر اومدی .اما اومدم دیدم خوابه بنده خدا!!!با مامانم کلی ب استرس من خندیدیمو با خستگی رفتمو خوابیدم.
            ی تاخیر ناجوری افتاد بین نوشتنام و مجبوری خوشیای امروزو فردا مینویسم ک ترتیبش بهم نخوره.
            تادرودی دیگر بدرووود

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            9
            • ZrexZ آفلاین
              ZrexZ آفلاین
              Zrex
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #222

              روز چهارم
              در جهت توبه نامه باز به دامان این محفل بازگشتم ولی در طی گشت گذار ها یاد سخن عکاس اول تاپیک افتادم که تاکید کردن اینجا خاطره ننویسیم و تنها در جملات کوتاه خوشحالی ها رو بگیم ما هم همینکارو میکنیم
              *اولیش که صبح مدرسه داشتم😂و اصلا چیز خوحال کننده ای نبود ولی راه مدرسه که راهی در بین بیابان و صحرا و جنگل و کوه و رودو باتلاق و باقی است صبح ساعت هفت اونم با دوچرخه خیلی چسبید
              *دومی اینکه البالو ها رسیدن😂اونم تو حیاط مدرسه و منم فرصتو غنیمت شمردم تا تونستم خوردم
              *سومی اینکه نها. املت داشتیم😂
              *بعد از ظهر شذید خوابیدن😂
              *بعدم کتابی که تازه شروع کرذمو خوندم کلا کتاب خوبیه خیلی وقت بود از فضای رمان دور بودم
              شبم یکم ماینکزافتو و کتاب الانم اینجا

              بدونفاصلهسختاستفهمیدن

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              12
              • Dr.agonD آفلاین
                Dr.agonD آفلاین
                Dr.agon
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #223

                تنها خوشالیه دیروزم مربوط میشه ب تموم شدن ست جدید دسبندم ک اسمشو گذاشتم دسبند سال
                عمری باشه عکسشو تو خود نویس میذارم دلیل اسمشم همونجا میگم🙂

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                9
                • M.anM آفلاین
                  M.anM آفلاین
                  M.an
                  مدیر
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط M.an انجام شده
                  #224

                  6649eec23801955d3ee71df33235e9d9.jpg

                  مهمون داریم اونم کی 😃
                  romisa

                  چون که گفته بود موقع میانترما دعوتش کنم منم نامردی نکردم موقع امتحانای ترم دعوتش کردم😂😁

                  پ ن : دعوت به تاپیک یعنی تعهد دادن برای یک هفته خوشحالی که نذاری چیزی ناراحت کنه

                  چیزی که عاشقش هستی رو پیدا کن و بذار بکشتت.

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  11
                  • ZrexZ آفلاین
                    ZrexZ آفلاین
                    Zrex
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #225

                    خب این از روز پنجم:پست روز چهارم ماشالله بدون غلط بود
                    امروز تولد بابام بود خب این بزرگترین خوشحالی😍
                    صبح بازم هوا عالی بود اردکا هم داشتن تو اب شنا میکردن😍
                    به این منظور که کمی تحرک داشته باشم کمی بدمینتون بازی کردم😂 کلا فرد ورزشکاریم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: 😂
                    بعد از ظهر همه چی رو ول کردم خوابیدم اینقد خواب دیدم خسته شدم😂 کلا خیلی خیلی زیاد خواب میبینم و برخلاف خیلیا ازش خوشم میاد
                    بعد بیدار شدم درس خوندم😂 یعنی خودمم از خودم خجالت میکشم ولی واقعا چاره ای نداشتم دلم میخواست😂 😕 کلا تستای ریاضی و فیزیک حالمو خوب میکنه
                    امروز یه روش و حالت خوب پیدا کردم واسه کتاب خوندن چون معلمولا خیلی متغییر میخونم و حالتای کتاب خوندنمم بدن ولی این یکی بهتره ارزوم اینه به یکی پول بدم کتابو تو هوا بگیره من بخونم😂
                    اسممو دادم به ناسا ببرن به مریخ😂
                    شبم که کیک و بستنی و دور زدن😂

                    بدونفاصلهسختاستفهمیدن

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    13
                    • Dr.agonD آفلاین
                      Dr.agonD آفلاین
                      Dr.agon
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
                      #226

                      سلام امروز روز پنجمو ثبت میکنم .از صبح ک بیدار شدم تا حدودا 8یا9شب هیچ خوشحالی نداشتم
                      ساعت 9فاطمه زنگ زد صحبت کردیمو یکم ازون حال بغضی دراومدم 🙂
                      دومیش اینکه تصمیم گرفتیم شامو ببریم حیاط بخوریم ( خونمون اپارتمانیه برخلاف خونه های دیگه ی محل و حیاطمون جداس و من ازین متنفرم ک برای رفتن ب حیاطمون باید شال بپوشم برم اول تو کوچه😑 😕 ) مث حیاط ندیده ها رفتم ب حیاطو مام گرامم 😘 و شوی عزیزش (بابای گلم😍 )هوس کردن دوتایی جیک جیک کنان برن ماشین بشورن خخخخ
                      منو اجیمم با اهنگای شاد جدید کلی رقصیدیمو دل پسرای همسادمونو شکستیم خخخخ
                      و شام پرافتخارمونم ریانباشه املت بود!!!😂 حالا انگار چی هس.ک 12/5میل نمودیم و من امروز برای پیاده روی خواب موندمو فاطمه😘 رو معطل کردم کلی!
                      چهارم اینکه ی اهنگ خوبو تاوقتی خوابم ببره گوش دادم نمیدونم میشه اینجا پستش کرد یا نه پس فقط اسمشو میگم
                      :
                      arcade from Duncan Laurence😍

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      9
                      • romisaR آفلاین
                        romisaR آفلاین
                        romisa
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط romisa انجام شده
                        #227

                        سلام به همگی🙂
                        از اول روز بخوام بگم اولین خوشحالیم مربوط میشه به اینکه امتحانو قبول میشم💪🙂😂
                        ۸ تا سوال داده بود هر کدوم ۲.۵ نمره بعد یه سوالایی😱😂
                        مثلا سوال اول فرق ایمان و عمل با عمل و ایمان😐😐😂😂😂
                        همه رو از خودم نوشتم😐
                        بعدش اومدم خونه به لطف ابجیم دو سه تا سینمایی خنده دار ایرانی دیدیم کلی خندیدیم خیلی خوب بود
                        بعدش با افتخار برا ابجیم سایت آلا رو توضیح دادم و روش کار کردن رو که دهم رو اگه خواست پیش خوانی کنه😎 بهش یاد دادم چه شکلی دانلود کنه
                        البته من که می دونم از این پیش خوانیا نمی کنه😐😂😂
                        راجبه انجمن هم که از قبل خبر داشت😏 گفت منم دیگه کنکوریم از امسال میام😐گفتم بشین سنگین سرجات😐از این حرفا هم نزن جَوِش خوبه اعتیاد میاره😶😂 گفت تو پس چرا خودت هر روز اونجایی😐
                        راجبه خواستگاری داداشمم که دیشب گفته بودم فرداست😎
                        میخوام به برادرزاده ایندم😁درس یاد بدم هرکی فش عمه داد بزنه دهنش😶😂
                        از همه بیشتر ذوق دیدن زن داداشمه😶🙂
                        بعدشم رفتیم خرید واسه فردا
                        و همین:)
                        اینا هم واسه شما
                        ۲۰۱۹۰۴۲۱_۱۶۳۲۱۵.jpg

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        13
                        • ZrexZ آفلاین
                          ZrexZ آفلاین
                          Zrex
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #228

                          روز پنجم
                          امروز عاذی بود ولی روز عادی منم پر خوشحالیه😂
                          صبح دیر پا شدم با دوچرخه رفتم مدرسه بام اردکا داشتن شنا میکردن اصلا از اونا خیلی خوشم میاد از این طرف رودک(رود کوچک) جوجه ها میرفتن تو اب از اون ور میومدن بیرون
                          از اونطرفم بوقلمونا جمع بودن منم وایساده بودم صدا در میاوردم اونا هم جواب میدادن😂
                          تو مدرسه جمع شدیم دوغ خوردیم دو زنگ خوابیدیم😂
                          بعد از ظهر عین خرس خوابیدم😂🐻
                          تو خواب داشتم اسب سواری میکردم
                          بیدار شدم رفتم یه چند ساعتی درس خوندم😂😑
                          بعدم که تو دلی قیامت شد😂

                          بدونفاصلهسختاستفهمیدن

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          13
                          • romisaR آفلاین
                            romisaR آفلاین
                            romisa
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #229

                            خب روز دوم
                            راستشو بخوام بگم دیشب اصلا روز جالبی نبود🤦‍♀️😂و تلاش منم برای جالب کردن دیروز بی فایده بود🤕
                            ولی خبر خوبش این بود بعداز مدت ها ناهارو من درست کردم😳کشک بادمجون😐😂(خدایا این خوشحالیا رو از ما نگیر🤦‍♀️😂)
                            بعدشم یکمم درس خوندم
                            راستی خواستگاری داداشم اصلا جمعست ولی من چون روزا رو قاطی کرده بودم فک میکردم دیروزه🤦‍♀️😂
                            بعدشم کلی کارتون دیدیم سه نفری:)خیلی خوب بود
                            از این به بعد دلم بگیره میرم کارتون میبینم نمیام انجمن😎😂
                            یکی از خوشحالیای دیگم مربوط میشه که یکی از دوستای دانشگام برای اولین بار از بیوم رو تل تعریف کرد🤦‍♀️😂😂😂 این بود:

                            طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی/صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست..🙂
                            یکی از دوستای دبیرستانم برام یه شعر فرستاد که خیلی خوشحالم کرد🙂
                            همیشه بهم میگه تو عشق منی😀😂منم تعمیم دادم شعرشو دیگه🤦‍♀️😂البته اون به همه میگه😅😂😂😂
                            ای که می پرسی نشان عشق چیست
                            عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
                            عشق یعنی مشکلی آسان کنی
                            دردی از در مانده ای درمان کنی
                            در میان این همه غوغا و شر
                            عشق یعنی کاهش رنج بشر
                            عشق یعنی گل به جای خار باش
                            پل به جای این همه دیوار باش
                            عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
                            واگذاری آب را، بر تشنه تر
                            عشق یعنی دشت گل کاری شده
                            در کویری چشمه ای جاری شده
                            عشق یعنی ترش را شیرین کنی
                            عشق یعنی نیش را نوشین کنی
                            هر کجا عشق آید و ساکن شود
                            هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود

                            خوشحالی بعدیمم مربوط میشه به اینکه تصمیم گرفتم از امروز تا اخرین روز امتحانا فقط درس بخونم🙄والا من بیوفتم کی میخواد جواب بده🥺😅😂

                            ۵ روز بعدیشو بعد امتحانا می نویسم😶
                            img_20190622_220130_590.jpg

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            13
                            • romisaR آفلاین
                              romisaR آفلاین
                              romisa
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #230

                              حس می کنم از وقتی که دیدمش.....متحول شدم
                              خانوم ، پاک ، با حیا ، نجیب ، صبور،سنگین........
                              یکی از قشنگترین خوشحالی هاییه که تا حالا داشتم
                              افرین به خونوادش که همچین دختری تربیت کردن
                              اینجور دخترا خیلی کم پیدا میشن توو جامعمون
                              خیلی خیلی کم.....نایاب.....
                              از ته دلم بهش افتخار می کنم
                              انگار شده مثل یه الگو برام
                              میخوام زندگیمو از نو بسازم یه ادم جدید
                              امروز فهمیدم که خیلی از ارزشهامو با بیراهه نادیده گرفتم
                              مهم اینه هنوزم نفس می کشم یعنی راه برای جبران هست....
                              دلم می خواست حس خوب الانمو بیام اینجا منتقل کنم
                              به معنای واقعی کلمه همه چی تمام بود
                              هر دو خونواده همدیگه رو پسندیده بودن و خونواده یعنی همه چیز....

                              romisaR 1 پاسخ آخرین پاسخ
                              14
                              • Dr.agonD آفلاین
                                Dr.agonD آفلاین
                                Dr.agon
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #231

                                روز ششم
                                صبح ساعت 7 رفتیم پیاده روی و هرکسی رو ک ممکنه از جدوابادو مزاحمو اینا رویت کردیمو خندیدیم
                                انقد ک رانندگان گرام گردنشونو برا شناسایی کج میکردنم فاطمه اعصابش خورد شدو هرکی اینو تکرار میکرد میگف شناختی؟😂
                                اون اخراشم ی مزاحم قدیمی و اشنارو دیدم ک نگاهش هم منو ترسوند و هعم ی حس عجیب داد بم ک باورش سخت بود .دربرابر حجم عظیم فحش های رکیک فاطمه ب اون من فقط سکوت کردم تا خدایی ناکرده سوتی ندم پیشش
                                شبم رفتیم شهر بازی و کلی ترسو خنده .ترسهاش مال من بود خنده هاش مال خونواده
                                سوار کشتی صبا شدم خیلی بد بود😬 اجیم هر هر میخندید و من میگفتم خدا لعنتت کنه فائزه:face_with_open_mouth_cold_sweat: 😵 :disappointed_but_relieved_face:
                                ی پسره احمق از روبرو جو میدادو تمام معصومینو با لحن اوا خواهری صدا میزد جوری ک گفتم اب قند لازمه😱
                                اونطرف ردیف اخر یکی نشسته بود رو لبه کشتی و با بالارفتنشون حس میکردم الان قل میخوره میفته روما😨 😕
                                میله ایمنیشم خراب بودو هی باز میشد😖 فک میکردم هر لحظه ممکنه بیفتم بیرون🙁 هردفه بالا میرفت پاهام طوری میلرزید ک صدا بندری میداد😂 ☹
                                درکل خوش گذشت

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                7
                                • ZrexZ آفلاین
                                  ZrexZ آفلاین
                                  Zrex
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #232

                                  خب روز ششم😂
                                  کم کم مهمونای بعد از من دارن ازم رد میشن😂
                                  ۱)صبح زود پا شدم یکم درس خوندم
                                  ۲)امروز اردکارو ندیدم😂dlrm اون عکسی که تو دلی ریپلای زده بودین قو بود واسه ما اردک و غازهکلا صدای بوقلمونا تو گوشمه😂خوشحالم که همچین دوستایی دارم😂😑حتما اونا هم دلشون واسه من تنگ شده
                                  ۳)نهار قرمه سبزی 😍
                                  ۴)بعد از ظهر یکم درس خوندم بعدش پسر خالم اومد pes بازی کنیم منم که مدعی😂😎از عید بازی نکردم زدم باختم😂خوشحالم😂که دل یه بچه رو خوش کردم😂
                                  ۵)شبم که داشتم یه قسمتی از کتابو میگشتم بعد کتابو باز کردم دیدم لعنتی حتی موضوع هاشم یادم نیس اینطوری شد که دارم عوض کتاب خریدن همونا رو میخونم

                                  بدونفاصلهسختاستفهمیدن

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  11
                                  • Dr.agonD آفلاین
                                    Dr.agonD آفلاین
                                    Dr.agon
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
                                    #233

                                    سلام خوبین خوشین سسلامتین؟واپسا کنکور چطوره؟اهم اهم فک میکردم تموم شده ی سر اومدم لایکامو چک کنم دیدم اخرین نوشته مربوط ب روز ششمه.ازبس ماشالله لایک کردین یادم نبود.برای این که خیلی کهنه نباشه خوشحالی روز دوشنبه رو مینویسم.
                                    اقا ا اموزشگاه تماس گرفتن گفتن ک ساعت 6 پاشو بیا سر کلاس شیمی . ازاون ورم خبر رسید خاله هام (خاله های مامانم اخه خودم ندارم خاله)دارن میان هونه مادرجونم یهویی مام من رفت اونجا با ابجبم ک تمیز کاری کننو اینا بعد بیان خونه اماده شن.ک ی ربع بعد مامم زنگیدو گف ک اومدن. دخی خاله هم ک نیومده بودو منم نرفتم حسش نبود خونه موندمو یکم سرموگرم کردم تا ظهر با ققنوس هم کلی حرف زدیمو اینا وسط بحث بودیم ک زنگ زدنو مامم کلی دعوام کرد ک کجایی پس؟؟؟؟؟داریم نهار میخوریم.ی خداقسی با فاطمه و(ققنوس )سیستمو خاموش کردم ک بابام اومد خونه و من از همه جا بیخبر گفتم بیا بریم نهار خونه مادرجووون
                                    خلاصه رفتیمو مامم خیلی استقبال نکرد نگو جمعشون زنونه بوده!!خخخ منم سوت زنان رفتم داخل.بابام میخواست تو حیاط بخوره نهارشو بیسرصدابره ک خاله ها گفتن در این صورت اونا هم تو حیاط تحصن میکنن!!!خلاصه نهارو خوردیمو تا ساعت4 دخی خاله نیومد ک نیومد منم رفتم خونه و یکم دور خودم چرخیدمو کتاب خوندم و بعد اماده شدم .ی تیپ زدمو رفتم کلاس.اونجا بود ک فهمیدم ی سری ادم قزمیتم همکلاسن باهام امثال و خورد تو پرم راسشو بخواین.ادمای مزخرفی بودن.پامو ک تو کلاس گذاشتم صدا جیغ دخترا گوشمو کر کرد . دلم خیلی برا دوستام تنگ شده بود.فکرشم نمیکردم انقد گرم استقبال کنن.دوباره خبر رسید ک سانس 3 ساعتس .وسط سانس رئیس اموزشگاه اومدو گف ک از مهر اموزشگاه دخترونه پسرونه ما میریم ی شعبه دیگه.فقط خدا میدونه چقد خوشحال شدم.بچه درسخونا(یکی دوتا از پسرا) و صد البته اون تعداد قزمیت مذکور ازکلاسمون جدا میشدن و من ب روزای اوج خودم بر میگشتم بالاخره!!!!!!!!استادمون ی پیر مرد بسیار بسیار مهربوون بود.من ک همون جلسه اول عاشقش شدم خیلی خوب و کامل درس میداد.ی سری از تستارو جواب دادمودرست بودنو استاد ازم تعریف کردو نمره شیمی مو پرسیدومن با افتخار از بیست خوشگلم یاد کردمو حرص بچه درسخونا درومده بودومن شدید کیف میکردم خخخخ خبیثم خودتونین!!!ساعت 9/5هم خسته و کوفته تا رسیدم گشنه خوابیدم.و حس خوبی داشتم چون چندروز بود ک واسه کنکور شروع ب خوندن کرده بودمو اماده سر کلاس حاضر شده بودم!

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    8
                                    • romisaR romisa

                                      حس می کنم از وقتی که دیدمش.....متحول شدم
                                      خانوم ، پاک ، با حیا ، نجیب ، صبور،سنگین........
                                      یکی از قشنگترین خوشحالی هاییه که تا حالا داشتم
                                      افرین به خونوادش که همچین دختری تربیت کردن
                                      اینجور دخترا خیلی کم پیدا میشن توو جامعمون
                                      خیلی خیلی کم.....نایاب.....
                                      از ته دلم بهش افتخار می کنم
                                      انگار شده مثل یه الگو برام
                                      میخوام زندگیمو از نو بسازم یه ادم جدید
                                      امروز فهمیدم که خیلی از ارزشهامو با بیراهه نادیده گرفتم
                                      مهم اینه هنوزم نفس می کشم یعنی راه برای جبران هست....
                                      دلم می خواست حس خوب الانمو بیام اینجا منتقل کنم
                                      به معنای واقعی کلمه همه چی تمام بود
                                      هر دو خونواده همدیگه رو پسندیده بودن و خونواده یعنی همه چیز....

                                      romisaR آفلاین
                                      romisaR آفلاین
                                      romisa
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط romisa انجام شده
                                      #234

                                      romisa در هفته های خوشحالی گفته است:

                                      حس می کنم از وقتی که دیدمش.....متحول شدم
                                      خانوم ، پاک ، با حیا ، نجیب ، صبور،سنگین........
                                      یکی از قشنگترین خوشحالی هاییه که تا حالا داشتم
                                      افرین به خونوادش که همچین دختری تربیت کردن
                                      اینجور دخترا خیلی کم پیدا میشن توو جامعمون
                                      خیلی خیلی کم.....نایاب.....
                                      از ته دلم بهش افتخار می کنم
                                      انگار شده مثل یه الگو برام
                                      میخوام زندگیمو از نو بسازم یه ادم جدید
                                      امروز فهمیدم که خیلی از ارزشهامو با بیراهه نادیده گرفتم
                                      مهم اینه هنوزم نفس می کشم یعنی راه برای جبران هست....
                                      دلم می خواست حس خوب الانمو بیام اینجا منتقل کنم
                                      به معنای واقعی کلمه همه چی تمام بود
                                      هر دو خونواده همدیگه رو پسندیده بودن و خونواده یعنی همه چیز....

                                      بالاخره این دو تا جوون هم بهم رسیدن:)
                                      ممنونم از همه ی اونایی که دعا کردن:)

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      10
                                      پاسخ
                                      • پاسخ به عنوان موضوع
                                      وارد شوید تا پست بفرستید
                                      • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                      • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                      • بیشترین رای ها


                                      • 1
                                      • 2
                                      • 8
                                      • 9
                                      • 10
                                      • 11
                                      • 12
                                      • درون آمدن

                                      • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                      • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                      • اولین پست
                                        آخرین پست
                                      0
                                      • دسته‌بندی‌ها
                                      • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                      • جدیدترین پست ها
                                      • برچسب‌ها
                                      • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                      • دوره‌های آلاء
                                      • گروه‌ها
                                      • راهنمای آلاخونه
                                        • معرفی آلاخونه
                                        • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                        • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                        • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                        • معرفی گروه‌ها
                                        • لینک‌های دسترسی سریع