-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بابام میگه دو دقه خودت راه نمی رفتی
همیشه توو بغل من بودی -
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
researcher گفته است:
بابام میگه دو دقه خودت راه نمی رفتی
همیشه توو بغل من بودیمیگما تومن نیستی ??!
-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Brilliant
حرف مشهد شد من این هفته میرم مشهد نایب الزیاره همتون -
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
researcher گفته است:
بابام میگه دو دقه خودت راه نمی رفتی
همیشه توو بغل من بودیمن بابا تعریف میکرد من نبودم می رفتی عوت پیدامی کردی
-
Brilliant
حرف مشهد شد من این هفته میرم مشهد نایب الزیاره همتون -
Fati Hosseini گفته است:
Brilliant
حرف مشهد شد من این هفته میرم مشهد نایب الزیاره همتونای جان یادت نره من
سلام برسون شدیدا
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهحتماً
-
researcher گفته است:
بابام میگه دو دقه خودت راه نمی رفتی
همیشه توو بغل من بودیمیگما تومن نیستی ??!
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBrilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بودا -
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یادم رفت بگم به زمانای خاص میرم امام زاده مثلا دو شب که خلوت که فقط منم وخودش وبه عالم تنهایی
نمی دونم چرت چند شب پیش که رفتم هیچکیجز انجمن یادم نبود قشنگ تک تک تون اسم بردم به جز دعای کلی
-
Brilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بودانوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهresearcher گفته است:
Brilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بوداآجیت خیلی مسالمت امیز رفتار می کرده
-
حتماً
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهFati Hosseini گفته است:
حتماً
مرسی عزیزم
-
researcher گفته است:
Brilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بوداآجیت خیلی مسالمت امیز رفتار می کرده
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBrilliant گفته است:
researcher گفته است:
Brilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بوداآجیت خیلی مسالمت امیز رفتار می کرده
منو اون می رفتیم فقط با اسباب بازی های سهراب بازی کنیم برگردیم خونه:/
-
MOHAMMAD80
شاید همین پنجشنبهنوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
Brilliant گفته است:
researcher گفته است:
Brilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بوداآجیت خیلی مسالمت امیز رفتار می کرده
منو اون می رفتیم فقط با اسباب بازی های سهراب بازی کنیم برگردیم خونه:/
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهresearcher گفته است:
Brilliant گفته است:
researcher گفته است:
Brilliant
بعد ابجیم بچه بود یه دوست داشت اسمش سهراب بود
مامانش همیشه میومد دنبالمون با سهراب بازی کنیم:/
یه دفه ۸ شب بود بعد دیدیم مامانش اومده میگه سهراب داره گریه می کنه به خاطر ابجیم:/
حالا سهراب فقط ۳ ۴ سالش بوداآجیت خیلی مسالمت امیز رفتار می کرده
منو اون می رفتیم فقط با اسباب بازی های سهراب بازی کنیم برگردیم خونه:/
-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فعلا
-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من ماندم تنهای تنها
میان غمها
-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فعلا:|
-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
همیشه از جلو دبیرستان دکترحسابی رد میشدم برم مدرسه دعوا و جیغ اینا :| حالا مدرسه های ما :|
فقط صدای توپ میومد
چوپسسسسسسسسگل میشد همچین صدایی میومد
@fatemeh_banoo -
همیشه از جلو دبیرستان دکترحسابی رد میشدم برم مدرسه دعوا و جیغ اینا :| حالا مدرسه های ما :|
فقط صدای توپ میومد
چوپسسسسسسسسگل میشد همچین صدایی میومد
@fatemeh_banooنوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه فامیل داشتیم همیشه میومد خونمون با منو داداشم بازی میکرد بعد عروسکامو میگرفت یا دستشونو میکشید یا کلا نابودشون میکرد چند وقت پیش تو اینستا عکساشو که رفته بود ترکیه گذاشته بود بایه عروسک بزرگ پسره خل
-
نوشتهشده در ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
لطفا اگه کسی کاری از دستش برمیاد در این مورد کمک کنه ممنون
https://forum.alaatv.com/topic/11925/ریاضی-ها-لطفا-کمک-کنین