Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
@نازی-79 من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم هندوی زلف بتی حلقه کند درگوشم :))
mrf من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد ان اشنا کرد
@نازی-79 دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد جون بشد دلبرو با یاروفادار چه کرد
mrf در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی منو دل باطل بود
@نازی-79 دل من داندو من دانم و دل داند و من
@Fre-que-nce نمیدانم چه میخواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته است
@نازی-79 ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را
mrf این روز ها که میگذرد شادم, این روزها که میگذرد , شادم که میگذرد ...
@نازی-79 تا ت اجابتم کنی جان من از کف برود
@نازی-79 دود آه سینه نالان من سوخت این افسردگان خام را
@Fre-que-nce دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
@نازی-79 در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف انچه تو اندیشی لطف انچه تو فرمایی
mrf یاد وصال میکنم دیده پر آب میشود شرح فراق میکنم سینه کباب میشود
@نازی-79 در آسمان نه عجب گربه گفته حافظ سرود زهره به رقص اورد مسیحارا
mrf آخر چه شد که این همه نامهربان شدی چیزیکه خوش نداشتم ای دوست آن شدی
@لالایی یک دفعه غزل از دستم می افتد
وزن می شکند
قافیه در چشمان تو فرو می رود
و بوقهای ممتد مسافربران شخصی
جای بیت های فرو ریخته می نشیند.
گونش دل می رود زدستم صاحبدلان خدارا دردا که راز پنهان خواهدشد آشکارا
اولین قلم
حرف حرف درد را
در دلم نوشته است
دست سرنوشت
خون درد را
با گلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟ mrf
گونش مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم