-
بهاره عجب
منم یبار یکی از همکلاسیام اینطوری سربه سرش گذاشتم
رفته بود حیاط اومدکلاس بهش گفتم مریم مدیر عصبی بود گفت به مریم بگین زود بیاد دفتر حالا دبیرمونم باهام همکاری کرد
بیچاره از ترس داشت سکته میکرد
خب ادامشو بگووو:face_savouring_delicious_food: -
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
چیه باور نمیکنی ؟
چرا باور میکنم
مبارکا باشد -
@_nazi_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره نیم ساعته رفته .
دلشوره دارم . حس میکنم قراره یه اتفاق بدی بیوفته
خدایا مواظبش باشاخیی گلم فدات شم
بد به دلت راه نده انشالله که چیزی نمیشه:face_savouring_delicious_food: -
امروز اینقد کار کردم از خستگی دستام به لرزه افتادن:face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
@_nazi_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش خسه نباشی:face_savouring_delicious_food:
ممنون
خدافظی -
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره عجب
منم یبار یکی از همکلاسیام اینطوری سربه سرش گذاشتم
رفته بود حیاط اومدکلاس بهش گفتم مریم مدیر عصبی بود گفت به مریم بگین زود بیاد دفتر حالا دبیرمونم باهام همکاری کرد
بیچاره از ترس داشت سکته میکرد
خب ادامشو بگووو:face_savouring_delicious_food:حالا اینو داشته باش
میخوام اعتراف کنم
من خودم یه بار اسکل شدم بدجور
بچه بودم یادمه عصر بود صدای اذانو شنیدیم بهم گفتن بهار الان برو صورتتو بشور ثواب داره خدا دوس داره
منم رفتم شستم حالا درست یادم نمیاد فک کنم گفتن 3 بار منم 3 بار شستم
برگشتم دیدم ترکیدن -
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
امروز اینقد کار کردم از خستگی دستام به لرزه افتادن:face_with_open_mouth_cold_sweat:
خداقوت جیگرجان
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره عجب
منم یبار یکی از همکلاسیام اینطوری سربه سرش گذاشتم
رفته بود حیاط اومدکلاس بهش گفتم مریم مدیر عصبی بود گفت به مریم بگین زود بیاد دفتر حالا دبیرمونم باهام همکاری کرد
بیچاره از ترس داشت سکته میکرد
خب ادامشو بگووو:face_savouring_delicious_food:حالا اینو داشته باش
میخوام اعتراف کنم
من خودم یه بار اسکل شدم بدجور
بچه بودم یادمه عصر بود صدای اذانو شنیدیم بهم گفتن بهار الان برو صورتتو بشور ثواب داره خدا دوس داره
منم رفتم شستم حالا درست یادم نمیاد فک کنم گفتن 3 بار منم 3 بار شستم
برگشتم دیدم ترکیدنبچه = 13 14 سال
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره عجب
منم یبار یکی از همکلاسیام اینطوری سربه سرش گذاشتم
رفته بود حیاط اومدکلاس بهش گفتم مریم مدیر عصبی بود گفت به مریم بگین زود بیاد دفتر حالا دبیرمونم باهام همکاری کرد
بیچاره از ترس داشت سکته میکرد
خب ادامشو بگووو:face_savouring_delicious_food:حالا اینو داشته باش
میخوام اعتراف کنم
من خودم یه بار اسکل شدم بدجور
بچه بودم یادمه عصر بود صدای اذانو شنیدیم بهم گفتن بهار الان برو صورتتو بشور ثواب داره خدا دوس داره
منم رفتم شستم حالا درست یادم نمیاد فک کنم گفتن 3 بار منم 3 بار شستم
برگشتم دیدم ترکیدن
بچه = 13 14 سالچه حرف گوش کن و ساده
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
امروز اینقد کار کردم از خستگی دستام به لرزه افتادن:face_with_open_mouth_cold_sweat:
خداقوت جیگرجان
تشکرر عشقوو:face_savouring_delicious_food:
-
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره عجب
منم یبار یکی از همکلاسیام اینطوری سربه سرش گذاشتم
رفته بود حیاط اومدکلاس بهش گفتم مریم مدیر عصبی بود گفت به مریم بگین زود بیاد دفتر حالا دبیرمونم باهام همکاری کرد
بیچاره از ترس داشت سکته میکرد
خب ادامشو بگووو:face_savouring_delicious_food:حالا اینو داشته باش
میخوام اعتراف کنم
من خودم یه بار اسکل شدم بدجور
بچه بودم یادمه عصر بود صدای اذانو شنیدیم بهم گفتن بهار الان برو صورتتو بشور ثواب داره خدا دوس داره
منم رفتم شستم حالا درست یادم نمیاد فک کنم گفتن 3 بار منم 3 بار شستم
برگشتم دیدم ترکیدن
بچه = 13 14 سالچه حرف گوش کن و ساده
آره بابا من یهویی بزرگ شدم
وگرنه تا سوم دبیرستان دزد و پلیس بازی میکردم تو خونه لی لی داشتم -
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
گونش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بهاره عجب
منم یبار یکی از همکلاسیام اینطوری سربه سرش گذاشتم
رفته بود حیاط اومدکلاس بهش گفتم مریم مدیر عصبی بود گفت به مریم بگین زود بیاد دفتر حالا دبیرمونم باهام همکاری کرد
بیچاره از ترس داشت سکته میکرد
خب ادامشو بگووو:face_savouring_delicious_food:حالا اینو داشته باش
میخوام اعتراف کنم
من خودم یه بار اسکل شدم بدجور
بچه بودم یادمه عصر بود صدای اذانو شنیدیم بهم گفتن بهار الان برو صورتتو بشور ثواب داره خدا دوس داره
منم رفتم شستم حالا درست یادم نمیاد فک کنم گفتن 3 بار منم 3 بار شستم
برگشتم دیدم ترکیدن
بچه = 13 14 سالچه حرف گوش کن و ساده
آره بابا من یهویی بزرگ شدم
وگرنه تا سوم دبیرستان دزد و پلیس بازی میکردم تو خونه لی لی داشتممعمولا والدین از بلوغ زودرس بچه هاشون شاکی ان
ولی واسه من از بلوغ دیررس لذت میبردن
هنوزم سامی به این موضوع افتخار میکنه انقد بدش میاد بچه ها زودی بزرگ و بالغ میشن