-
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 در کوی نیکنامی مارا گذر ندادن
گرتو نمی پسندی تغییر کن قضارا -
@m-bahrami1378 دل همه دم به یاد توست , دیده در انتظار توست
بر در و دیوار دلم , نقش تو و نگار توست -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۳۶ آخرین ویرایش توسط sandiiii انجام شده
@m-bahrami1378 تمام من برای تو ..
تویی که مال من شدی -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 نشود فاش کسی آنچه میان من و توست..
-
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است
که آهسته و پیوسته رود -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
19735 دست از دامان شب برداشتم تا بیاویزم به گیسوی سحر خویش را از ساحل افندم در اب لیک از ژرفای دریا بی خبر
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m-bahrami1378 رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آفرین جان آفرن پاک رای
آنکه جان بخشید و ایمان خاک را -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 دنگ...دنگ...
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
خوبه همینم خوبه ادامه بدین -
@m-bahrami1378 دنگ...دنگ...
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
خوبه همینم خوبه ادامه بدین -
@m-bahrami1378 دنگ...دنگ...
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
خوبه همینم خوبه ادامه بدین -
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 نگار من که به مکب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله اموز صدمدرس شد -
19735 دیشب پریشب ماکارونی داشتیم رفتم بخورم قاشق نداشتیم رفتم بخوابم پتو نداشتیم رفته طویله خرمو ببینم چاقو کشیدم سرشو بریدم
نوشتهشده در ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m-bahrami1378 من تورو تو کی
واسه کی تب داری...