-
@D-fateme-r در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@D-fateme-r در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
هممم
سلام
⚘⚘⚘خانوم معلم
سلام ای دانش آموز
چه میکنی اینجا ؟ :|روشی که پیش گرفتی،باعث دو چیز میشه
یکبار ی دفعه دیدی صیرش سر میاد میزنه نو ذوقت
یا خیلی مودب باشه نزنه،نمیاد عمومی به مرور از عمومی ی خصوصی میره،بدتر میشه
فشار از بیرون تغییر دهنده ی درسته رفتار نیستنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival هوم حق با توعه قبول دارم
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من برم ب جنگ با فیزیک
خسته نباشید بزرگان⚘⚘
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
و دقیقا همون ی روزی ک قصد داری خوب بخونی دوستات میان تو کتابخونه و گند میزنن تو روزت
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
marzyeh78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
و دقیقا همون ی روزی ک قصد داری خوب بخونی دوستات میان تو کتابخونه و گند میزنن تو روزت
-
marzyeh78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
و دقیقا همون ی روزی ک قصد داری خوب بخونی دوستات میان تو کتابخونه و گند میزنن تو روزت
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
و دقیقا همون ی روزی ک قصد داری خوب بخونی دوستات میان تو کتابخونه و گند میزنن تو روزت
من واقعا قصد داشتم امروزو خوب بخونم:(
ولی ممنون بابت تذکرتون
از الان تا شب میخونم
خدانگهدارتون -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلاااااااااااااااااااااااااااام
-
revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
و دقیقا همون ی روزی ک قصد داری خوب بخونی دوستات میان تو کتابخونه و گند میزنن تو روزت
من واقعا قصد داشتم امروزو خوب بخونم:(
ولی ممنون بابت تذکرتون
از الان تا شب میخونم
خدانگهدارتوننوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۲۷ آخرین ویرایش توسط revival انجام شدهmarzyeh78 منظورم این بود تکلیفت رو باهاشون روشن کن،قربانی رودبایسی نشو،خیلی راحت و مودبانه بگو :
عاقا من برم روی اون میز درس بخونم،باهم باشیم نه من میتونم بخونم نه شما،با لبخند و شوخی هم بگو
خیلی راحت -
marzyeh78 منظورم این بود تکلیفت رو باهاشون روشن کن،قربانی رودبایسی نشو،خیلی راحت و مودبانه بگو :
عاقا من برم روی اون میز درس بخونم،باهم باشیم نه من میتونم بخونم نه شما،با لبخند و شوخی هم بگو
خیلی راحتنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival اخه خودشون رفتن دانشگاهای پیام نور و ...اینا بعد فک میکنن من بیکارم اینجا اومده بودن ب من سر بزنن و منو ببینن!روی گوشیمم مسدودشون کردم چون خیلی فاز منفی میدن که فلانی انقد خوند الان تو دانشگای ماست وفلانی ک انقدد درسش خوب بود سه سال خوند الان پیام نوره..
اصن از همشون بدم میاد -
revival اخه خودشون رفتن دانشگاهای پیام نور و ...اینا بعد فک میکنن من بیکارم اینجا اومده بودن ب من سر بزنن و منو ببینن!روی گوشیمم مسدودشون کردم چون خیلی فاز منفی میدن که فلانی انقد خوند الان تو دانشگای ماست وفلانی ک انقدد درسش خوب بود سه سال خوند الان پیام نوره..
اصن از همشون بدم میاد -
marzyeh78 منظورم این بود تکلیفت رو باهاشون روشن کن،قربانی رودبایسی نشو،خیلی راحت و مودبانه بگو :
عاقا من برم روی اون میز درس بخونم،باهم باشیم نه من میتونم بخونم نه شما،با لبخند و شوخی هم بگو
خیلی راحتنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival حدودا بیست روز قبل کنکور بود که یکی از دوستام بهم زنگ زد گفت میخوام بیام پیشت منم روم نشد بگم درس دارم (خودش درس نمیخوند) خلاصه اومد نزدیک به دوساعتی نشست و تمام محتویات گوشیشو بهم نشون داد ولی من ذهنم اصلا باهاش نبود
مامانم و ابجیمم خیلی حرص میخوردن
اخرش ابجیم اومد گفت مصی امروز تستای کنکورتو حل نکردی پس کی دیگه حل میکنی
با این حرف ابجیم پاشد رفت
الان با خودم میگم یعنی اونموقع ناراحت شده بود؟ -
revival حدودا بیست روز قبل کنکور بود که یکی از دوستام بهم زنگ زد گفت میخوام بیام پیشت منم روم نشد بگم درس دارم (خودش درس نمیخوند) خلاصه اومد نزدیک به دوساعتی نشست و تمام محتویات گوشیشو بهم نشون داد ولی من ذهنم اصلا باهاش نبود
مامانم و ابجیمم خیلی حرص میخوردن
اخرش ابجیم اومد گفت مصی امروز تستای کنکورتو حل نکردی پس کی دیگه حل میکنی
با این حرف ابجیم پاشد رفت
الان با خودم میگم یعنی اونموقع ناراحت شده بود؟نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m-bahrami1378 فدای سرت ک ناراحت شده!خودش کنکور نداشته تو که بیست روز بعدش کنکور داشتی
-
revival اخه خودشون رفتن دانشگاهای پیام نور و ...اینا بعد فک میکنن من بیکارم اینجا اومده بودن ب من سر بزنن و منو ببینن!روی گوشیمم مسدودشون کردم چون خیلی فاز منفی میدن که فلانی انقد خوند الان تو دانشگای ماست وفلانی ک انقدد درسش خوب بود سه سال خوند الان پیام نوره..
اصن از همشون بدم میاد -
revival اخه خودشون رفتن دانشگاهای پیام نور و ...اینا بعد فک میکنن من بیکارم اینجا اومده بودن ب من سر بزنن و منو ببینن!روی گوشیمم مسدودشون کردم چون خیلی فاز منفی میدن که فلانی انقد خوند الان تو دانشگای ماست وفلانی ک انقدد درسش خوب بود سه سال خوند الان پیام نوره..
اصن از همشون بدم میادنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78
ی جایی دیگ باید عادت کنیم به اینکه بعد ار تشخیص درست و غلط شهامت انتخاب هم داشته باشیم،وگرنه هرشب باید افسوس بخوریم چرا فلان چیز رو نگفتم یا نکردم
میدونم درک میکنم،اونساال کتابخونه بودیم ی عده اومدن دوستمو ببینین ،دوستم گفت؛
من الان تایم استراحتم ی ربعه،ی ربع هم واسه افتخار دادنتون،نیم ساعتی خوش باشیم باهم،قول میدم بعد کنکور آنقدر ببینیمتون از دستم عاجزشید...خیلی مودبانه حرفشو زد و بعد نیم ساعت باز شروع کرد بذون هیچکونه ضرری...
حرفت رو بهشون بزن....
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
marzyeh78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-bahrami1378 فدای سرت ک ناراحت شده!خودش کنکور نداشته تو که بیست روز بعدش کنکور داشتی
دقیقا یادمه لحظه ای هم که پیشم بود تو ذهنم داشتم یه سوال فیزیک رو تحلیل میکردم
اصا یادم نیست چه حرفایی بهم میزد -
revival حدودا بیست روز قبل کنکور بود که یکی از دوستام بهم زنگ زد گفت میخوام بیام پیشت منم روم نشد بگم درس دارم (خودش درس نمیخوند) خلاصه اومد نزدیک به دوساعتی نشست و تمام محتویات گوشیشو بهم نشون داد ولی من ذهنم اصلا باهاش نبود
مامانم و ابجیمم خیلی حرص میخوردن
اخرش ابجیم اومد گفت مصی امروز تستای کنکورتو حل نکردی پس کی دیگه حل میکنی
با این حرف ابجیم پاشد رفت
الان با خودم میگم یعنی اونموقع ناراحت شده بود؟نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m-bahrami1378
بشه نشه گذشته...
دیگ اهمیتی نداره... :| -
marzyeh78
ی جایی دیگ باید عادت کنیم به اینکه بعد ار تشخیص درست و غلط شهامت انتخاب هم داشته باشیم،وگرنه هرشب باید افسوس بخوریم چرا فلان چیز رو نگفتم یا نکردم
میدونم درک میکنم،اونساال کتابخونه بودیم ی عده اومدن دوستمو ببینین ،دوستم گفت؛
من الان تایم استراحتم ی ربعه،ی ربع هم واسه افتخار دادنتون،نیم ساعتی خوش باشیم باهم،قول میدم بعد کنکور آنقدر ببینیمتون از دستم عاجزشید...خیلی مودبانه حرفشو زد و بعد نیم ساعت باز شروع کرد بذون هیچکونه ضرری...
حرفت رو بهشون بزن....
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78
ی جایی دیگ باید عادت کنیم به اینکه بعد ار تشخیص درست و غلط شهامت انتخاب هم داشته باشیم،وگرنه هرشب باید افسوس بخوریم چرا فلان چیز رو نگفتم یا نکردم
میدونم درک میکنم،اونساال کتابخونه بودیم ی عده اومدن دوستمو ببینین ،دوستم گفت؛
من الان تایم استراحتم ی ربعه،ی ربع هم واسه افتخار دادنتون،نیم ساعتی خوش باشیم باهم،قول میدم بعد کنکور آنقدر ببینیمتون از دستم عاجزشید...خیلی مودبانه حرفشو زد و بعد نیم ساعت باز شروع کرد بذون هیچکونه ضرری...
حرفت رو بهشون بزن....
اوهوم..دیگه از این به بعد بهشون میگم
ممنونم -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78 به حرفشون گوش نده تمام دوستای منم اینجورین ولی من به حرفاشون تو دلم پوزخند میزنم
میدونی واسه من خواه ناخواه تاثیرشونو میزارن..
واسه همین مسدودشون کردم رو گوشیم -
@m-bahrami1378 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78 به حرفشون گوش نده تمام دوستای منم اینجورین ولی من به حرفاشون تو دلم پوزخند میزنم
میدونی واسه من خواه ناخواه تاثیرشونو میزارن..
واسه همین مسدودشون کردم رو گوشیمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-bahrami1378 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78 به حرفشون گوش نده تمام دوستای منم اینجورین ولی من به حرفاشون تو دلم پوزخند میزنم
میدونی واسه من خواه ناخواه تاثیرشونو میزارن..
واسه همین مسدودشون کردم رو گوشیماره خب ادم از حرفاشون حرص میخوره
ولی خیلی وقتا با فکر کردن به اون حرفا ادم جدی تر میشه تو خوندن زمانی هم که موفق بشی دیگه هیچکدومشونو اطرافت نمیبینی -
@m-bahrami1378 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
marzyeh78 به حرفشون گوش نده تمام دوستای منم اینجورین ولی من به حرفاشون تو دلم پوزخند میزنم
میدونی واسه من خواه ناخواه تاثیرشونو میزارن..
واسه همین مسدودشون کردم رو گوشیمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78
هرکسی با معیار خودش حرف میزنه،و با شکستای خودش....
ی کوهی داره کرمانشاه ،کوه طاقبستان،تا بالاش ی ادم متوسط به بالا توی 45دقیقه میره،من خیبی-تلاش کردم رسوندمش 40تقریبا،توی ذهنم زیرتر از اون نبود،وهرکی زیرتر میگفت از دیذ من ذروغگو بودتا اون سال رفتم کلاس رزمی،استادی بود اسمش استاد دوکانه ای بود،
این زیر عکسشه
نزدیک 40سالش بود،از پایین کوه ی کوله پشتی 20کیلویی با سنگ پر میکرد تا بالا توی17دقیقه میدوید!!!هرکسی با دید و تواتایی خودش حرف میزنه!
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط marzyeh78 انجام شده
ممنونم بابت حرفاتون
برم از الان خودمو ب برنامم برسونم و این چندساعتو جبران کنم
فعلا خدافز