-
به تو گفته بودم ، ز من بگذری روم در پی عشق ویرانگری
گفتم تا بدانی به تو گفتم تا بمانی ...
به تو گفته بودم ، که دستم بگیر کنار دلم باش و با من بمیر
گفتم تا بدانی به تو گفتم تا بمانی ...
گفته بودم که آرامشم میرود نقطه امن آسایشم میرود گفتم تا بدانی
گفته بودم نرو خواهشا میشود پیش من باشی سازشم میشود
گفتم تا بدانی به تو گفتم تا بمانی ... -
نام تو مرا همیشه مست میکند
بهتر از شراب
بهتر از تمام شعرهای ناب
#فریدون- مشیری
-
چون سرخترین سیب
در آغوش درختی
سخت است تو را دیدن و
از شاخه نچیدن!
-
گاهی فقط تو
گاهی فقط من
گاهی فقط ...
و یک صندلی خالی برای شب های بی خبری ...
گاهی فقط زشت
گاهی فقط زیبا
گاهی فقط ...
و آیینه ای از تصویر هزار تیکه ی نبودنت ...
-
این پست پاک شده!
-
پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد
گل میدهی ، نو می شوی ، من در بهارت نیستم -
پس از کشتن، چه حاصل گریه کردن بر سر خاکم؟ ️
که بی حاصل بوَد ابری که بی هنگام میبارد...️
-
توبه کردم که دگر می نخورم در همه حال
جز امشب و فردا شب و شبهای دگر -
دل ز مردم بردن و خود را بخواب انداختن
شیوه مژگان عیار و شعار چشم تستصائب