-
-
نیاز من به معاشرت
بچه که بودم فکر می کردم درون گرا باشم، ولی الان جزو برون گرا ترین آدمایی ام که می شناسم.شش سال پیش به هر دری می زدم که کسی رو نبینم، دائما توی خونه بودم و در اتاقم بسته بود؛ کتاب و مانگا می خوندم و فیلم و انیمه می دیدم. کلا تنهایی خیلی بیشتر حال می داد و انگار آدم ها انرژی ـم رو ازم می گرفتن.
تا اینکه بعد از اینکه کنکور دادم، مادرم با دعوای دو ماهه ش با من-دقیقا دو ماه-به دلیل خونه نشینی ـم:)، متقاعدم کرد که برم سرِ کار؛ واقعا پشت کارش زیاد بود که من رفتم سرِ کار:)
اولین جایی که سر کار رفتم، مغازه ای بود که لپ تاپ تعمیر می کردن و صاحبش آشنا بود. یک ماه اول-به گفته کسبه ی اونجا-از بس که ساکت بودم حتی صدای سلام کردنمو نمی شنیدن؛ چون اعتماد به نفس خیلی کمی داشتم، یا اصلا به نظر خودم اعتماد به نفس نداشتم.
من به روتین اونجا عادت کردم و چون محیطی که کار می کردم بازار بود، گذر زمان رو خیلی حس نمی کردم. باز خوشحال بودم که شب که برم خونه وقت خالی دارم و کتابمو می خونم و فیلممو می بینم. تقریبا با شروع کارم، دانشگاهم هم شروع شد. یکی از هم ورودی هام بود خیلی اعتماد به نفس بالایی داشت در مکالمات و برخوردش با دیگران، یک بار ازش پرسیدم که چطور این اعتماد به نفس رو به دست آورده(جا داره بگم توی خانواده ما داشتن اعتماد به نفس بالا ارزش زیادی داره و به همین دلیل من خیلی با ارزش های خانوادم همخونی
نداشتم) اون هم به من گفت که-خیلی ساده-تمرین کرده و روی برخوردش با آدم ها کار کرده؛ منم اینطوری بودم:0
دو سال که گذشت-با سختی خیلی زیادی-به خودم دقت کردم و دیدم اعتماد به نفس بالایی دارم:)؛ بعدش دوست دختر تازه ای پیدا کردم، حسابداری می کردم و به همین دلیل تعاملات زیادی با مردم داشتم و تقریبا پنج سال شغلم حسابداری بود؛ در کنارش کارهایی که دوست داشتم هم می کردم و مهمترین دستاورد اون پنج ساله رو برای خودم افزایش اعتماد به نفسم می دونم، چیزی که در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین دارایی هام می شناسم.
عنوان این مقاله (؟) نیاز به معاشرت ـه، ویژگی که الان، دقیقا برعکس شش سال قبلمه؛ و امونم رو بریده، با اینکه الان خیلی معاشرت برام راحته و دوست پیدا کردن برام اونقدری راحته که هر چند ماه یکبار همه ی دوست هام رو عوض می کنم (یعنی قطع رابطه و یافتن دوست های جدید) ولی مشکلم اینه که تنهایی روبه هیچ عنوان نمی تونم تحمل کنم و از این نظر می تونم بگم که حد وسط-تنهایی و اجتماعی بودن-رو هیچوقت تجربه نکردم.
الان که دارم اینو می نویسم یک هفته ای هست که در تَرک به سر می برم؛ به این صورت که با دوستای قدیمم دیگه صحبت نمی کنم ولی دوست جدید هم نمی خوام پیدا کنم.
جا داره بگم که من دوست های خیلی زیاد و خوبی دارم که تک تکشون از سر من زیاد هستن ولی خُب الان این حجم از اجتماعی بودن مثل نفرین می مونه برای من:)
پ.ن: متن اولمه اینجا می نویسم، ولی اگر می خواین توهین کنین ممنون میشم رعایت حالم رو نکنین، من مازوخیست هستم:)
@Sacredness در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
نیاز من به معاشرت
بچه که بودم فکر می کردم درون گرا باشم، ولی الان جزو برون گرا ترین آدمایی ام که می شناسم.شش سال پیش به هر دری می زدم که کسی رو نبینم، دائما توی خونه بودم و در اتاقم بسته بود؛ کتاب و مانگا می خوندم و فیلم و انیمه می دیدم. کلا تنهایی خیلی بیشتر حال می داد و انگار آدم ها انرژی ـم رو ازم می گرفتن.
تا اینکه بعد از اینکه کنکور دادم، مادرم با دعوای دو ماهه ش با من-دقیقا دو ماه-به دلیل خونه نشینی ـم:)، متقاعدم کرد که برم سرِ کار؛ واقعا پشت کارش زیاد بود که من رفتم سرِ کار:)
اولین جایی که سر کار رفتم، مغازه ای بود که لپ تاپ تعمیر می کردن و صاحبش آشنا بود. یک ماه اول-به گفته کسبه ی اونجا-از بس که ساکت بودم حتی صدای سلام کردنمو نمی شنیدن؛ چون اعتماد به نفس خیلی کمی داشتم، یا اصلا به نظر خودم اعتماد به نفس نداشتم.
من به روتین اونجا عادت کردم و چون محیطی که کار می کردم بازار بود، گذر زمان رو خیلی حس نمی کردم. باز خوشحال بودم که شب که برم خونه وقت خالی دارم و کتابمو می خونم و فیلممو می بینم. تقریبا با شروع کارم، دانشگاهم هم شروع شد. یکی از هم ورودی هام بود خیلی اعتماد به نفس بالایی داشت در مکالمات و برخوردش با دیگران، یک بار ازش پرسیدم که چطور این اعتماد به نفس رو به دست آورده(جا داره بگم توی خانواده ما داشتن اعتماد به نفس بالا ارزش زیادی داره و به همین دلیل من خیلی با ارزش های خانوادم همخونی
نداشتم) اون هم به من گفت که-خیلی ساده-تمرین کرده و روی برخوردش با آدم ها کار کرده؛ منم اینطوری بودم:0
دو سال که گذشت-با سختی خیلی زیادی-به خودم دقت کردم و دیدم اعتماد به نفس بالایی دارم:)؛ بعدش دوست دختر تازه ای پیدا کردم، حسابداری می کردم و به همین دلیل تعاملات زیادی با مردم داشتم و تقریبا پنج سال شغلم حسابداری بود؛ در کنارش کارهایی که دوست داشتم هم می کردم و مهمترین دستاورد اون پنج ساله رو برای خودم افزایش اعتماد به نفسم می دونم، چیزی که در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین دارایی هام می شناسم.
عنوان این مقاله (؟) نیاز به معاشرت ـه، ویژگی که الان، دقیقا برعکس شش سال قبلمه؛ و امونم رو بریده، با اینکه الان خیلی معاشرت برام راحته و دوست پیدا کردن برام اونقدری راحته که هر چند ماه یکبار همه ی دوست هام رو عوض می کنم (یعنی قطع رابطه و یافتن دوست های جدید) ولی مشکلم اینه که تنهایی روبه هیچ عنوان نمی تونم تحمل کنم و از این نظر می تونم بگم که حد وسط-تنهایی و اجتماعی بودن-رو هیچوقت تجربه نکردم.
الان که دارم اینو می نویسم یک هفته ای هست که در تَرک به سر می برم؛ به این صورت که با دوستای قدیمم دیگه صحبت نمی کنم ولی دوست جدید هم نمی خوام پیدا کنم.
جا داره بگم که من دوست های خیلی زیاد و خوبی دارم که تک تکشون از سر من زیاد هستن ولی خُب الان این حجم از اجتماعی بودن مثل نفرین می مونه برای من:)
پ.ن: متن اولمه اینجا می نویسم، ولی اگر می خواین توهین کنین ممنون میشم رعایت حالم رو نکنین، من مازوخیست هستم:)
dlrm
این پستو پاک کنین من از فرستادنش پشیمون شدم ؛توش از کلمه دوست دختر استفاده شده :/، نویسندش لاشی بوده حتمن:/
پ.ن : متن کپی هست -
@M-b-b در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Mehova عکس خاتونیتو پخش میکنما
کری نخون واسه من
وی
نامرد
ولی لامصب چ خاتون خوشگلی میشماراستی اسمم سلطنته
-
@M-b-b در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Mehova عکس خاتونیتو پخش میکنما
کری نخون واسه من
وی
نامرد
ولی لامصب چ خاتون خوشگلی میشماراستی اسمم سلطنته
-
@M-b-b در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Mehova ماشالله چه اسمی هم گذاشت رو خودش
اره اره ب قیافه ام خیلی میووومد
بعد با ی ناز هم میگمششش
میگن خاتون اسمتون؟میگم سلطنتتتتت
(با صدای من یادت بیار_صدای مسخره ام)
-
@M-b-b در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Mehova ماشالله چه اسمی هم گذاشت رو خودش
اره اره ب قیافه ام خیلی میووومد
بعد با ی ناز هم میگمششش
میگن خاتون اسمتون؟میگم سلطنتتتتت
(با صدای من یادت بیار_صدای مسخره ام)
-
@M-b-b در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
اکالیپتوس میشه بازم سفارش بدم؟
شییرینیش محفوظه
برو ته صف خانوم
-
این پست پاک شده!
-
امروز ۹۸/۸/۸ هست!
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلام سلام سلام سلام
Your browser does not support the audio element.
از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم
شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم
ایشالا که نترکیم صلوات.. ...
اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم
هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم...
سمدونی جالبی میشه....
اهاااا اهالی فن بفرمایید:
@Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor
@Zahra-HD @نویسنده-کوچولو
@officer-k _k @آدمک
@erfanyy @M-Shajarian
@Hhh-Hh Hh
@f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi
و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من
اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن
زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون
یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه
دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته
حالا چیکارش کنم؟
تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام
اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام روزتون بخیر.
یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه
میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟
حتی هوش مصنوعی
ممنون میشم اگه میدونید بگید
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی