-
@matin1379
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست -
@amirhossein-hf تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
-
@matin1379
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور -
@amirhossein-hf ربط ما با داغ عالمسوز عشق امروز نیست
سالها شد این سمندر شیرمست آتش است -
در دیاری که دراو نیست کس یار کسی
کاش یارب که نیوفتد کار کسی به کسی -
@amirhossein-hf یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس -
@amirhossein-hf
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را -
@amirhossein-hf
در این دریا چه می جویند ماهی های سرگردان؟
مرا آزاد می خواهی؟! به تُنگ خویش برگردان