-
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط sheyda.fkh انجام شده
dlrm @amirhossein-hf
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدن -
dlrm @amirhossein-hf
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدننوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@sheyda-fkh
با د تموم میشه
زدنددوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود -
dlrm @amirhossein-hf
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدننوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@sheyda-fkh نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب امدی
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ -
@sheyda-fkh نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب امدی
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
الا یا ایها الساقی ز می پرساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را -
@sheyda-fkh
با د تموم میشه
زدنددوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بودنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهdlrm دی و امروز تو مرا گیج نمودی ای دلی
چه کنم که به تو چیزی نتوان گفت -
dlrm دی و امروز تو مرا گیج نمودی ای دلی
چه کنم که به تو چیزی نتوان گفتنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
تو را توش هنر می باید اندوخت
حدیث زندگی می باید آموخت -
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
dlrm توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود -
dlrm توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بودنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط sheyda.fkh انجام شده@amirhossein-hf
دی تبر برداشتم بر سر زدم من
چو ندارم سرعتی در تایپ اشعار :| -
@amirhossein-hf
دی تبر برداشتم بر سر زدم من
چو ندارم سرعتی در تایپ اشعار :|نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@sheyda-fkh
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشنم -
@amirhossein-hf
دی تبر برداشتم بر سر زدم من
چو ندارم سرعتی در تایپ اشعار :|نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
dlrm
می بخور منبر بسوزان
مردم آزاری نکن -
dlrm
می بخور منبر بسوزان
مردم آزاری نکننوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@sheyda-fkh نکن تو ای دختر
مرا خسته که جانی دگر مرا نمانده -
@sheyda-fkh نکن تو ای دختر
مرا خسته که جانی دگر مرا نماندهنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
هرکه دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت -
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
dlrm تویی برایم ارامش دل
اینگونه نگو که دلم را عذابی میدهی -
dlrm تویی برایم ارامش دل
اینگونه نگو که دلم را عذابی میدهی -
dlrm تویی برایم ارامش دل
اینگونه نگو که دلم را عذابی میدهینوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط sheyda.fkh انجام شده@amirhossein-hf
همی گفت پیر پارینه دوز
که قافیه چو تنگ آید
شاعر به جفنگ آید -
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 احسنت برتو ای معصوم شیرین سخن
حرفت بر روح من جامی دگر دمید -
@amirhossein-hf
همی گفت پیر پارینه دوز
که قافیه چو تنگ آید
شاعر به جفنگ آیدنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@sheyda-fkh درست گویی دخترا
مرا خنداندی از جنفگیات -
@sheyda-fkh درست گویی دخترا
مرا خنداندی از جنفگیاتنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط dlrm انجام شده@amirhossein-hf
ترسم این قوم که بر درد کشان میخندند
در سر کارخرابات کنند ایمان را -
@sheyda-fkh درست گویی دخترا
مرا خنداندی از جنفگیاتنوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط sheyda.fkh انجام شده@amirhossein-hf
تبارک الله که خود گویی و خود خندی
عجب مرد هنرمندی