جهاد مغنیه
-
-
خداوند بر داوود آهن را نرم کرد
و بر محمد(ص) دل ها را (: -
-
یک هفته قبل از شهادتش از سوریه به خانه امد، پنجشنبه شب بود نصف شب دیدم صدای ناله و گریه جهاد می آید، رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم دیدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با امام زمان صحبت میکند، دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم، وانمود کردم که چیزی ندیدم، صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیارم ازاوپرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدربی
قراری میکردی؟ چیشده؟
جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد، من به خاطره دلهره ای که داشتم این بار با جدیت بیشتر پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم، گفت چیزی نیست مادر من نماز میخواندم دیگر، دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم، مرابوسید و بغل کرد و رفت.
یکشنبه ظهر فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته و آن لحن پر التماس برای چه بوده است -
اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَقْرَبُ مَنْ دُعِيَ
وَ أَسْرَعُ مَنْ أَجَابَ وَ
أَكْرَمُ مَنْ عَفَا وَ
أَوْسَعُ مَنْ أَعْطَى وَ
أَسْمَعُ مَنْ سُئِلَ
خدايا تو نزديكترين كسى هستى كه خوانده شود،
و سريعترين كسی كه جواب دهد،
و بزرگوارترين كسی كه گذشت كند،
و وسيعترين كسی كه عطا كند،
و شنواترين كسی كه سؤال شود.|عاشقانه های عشقِ بچه هیئتی ها با محبوب^^️|
-
-
jahad.20 سلام کتاب آقازاده مقاومت رو از کجا خریدی؟من هرچی گشتم نبود
-
دکتر علی ف سلام من یه سال پیش خریدم از یه خانومی که مستقیم کتاب و از نویسنده میگرفتن
-
-
-
VID-20220318-WA0002.mp4
آمدمت که بنگرم گریه نمیدهد امان(: -
به تولد دعوت شده بود با یکی از دوستانش برای خرید کادو به بازار رفتند.
بیرون که میرفت مدام سرش پایین بود وسریع کارهایش را انجام میداد زیاد در آن فضاها نمیماند
جلوی در مغازه چهره جهاد آرام آرام درهم رفت دوستش پرسید : چیزی شده جهاد؟ چرا ناراحت شدی؟
در حالی که چشمانش سنگفرش پیاده رو را مینگریست جواب داد :دلم میگیرد وقتی جوانان را اینطور می بینم!
رفیقش آن طرف خیابان را نگاه کرد چند دختر و پسر با همدیگر میخندیدند و شوخی های زشت میکردند
کادو را سریع خریدند و راهی شدند
شب موعد میهمانی جهاد به دوستش گفت : من امشب نمیام! مکان تولد جای نامناسبیه ما که خودمون رو متعلق به حزب الله میدونیم چرا با رفتن به اینجور جاها آبرویش را ببریم؟"آقازاده مقاومت"
-
-
-
-
این پست پاک شده!
-
حرکت جوهره ی اصلی انسان است
و گناه زنجیر ، من سکون را دوست ندارم
عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است
سکونم مرا بیچاره کرد
"شهید عباس دانشگر " -
میخواهم عوض بشوم
همه زندگی ام را عوض بکنم
میخواهم آن کسی باشم که دوست دارم
نه آن چیزی که یک ذهن مریض از من ساخته
هرگز از تاخیر و دیر شدن به آرزوهایم
ناامید نمیشوم
زیرا بخشش الهی به اندازه نیت هاست
"شهید عباس دانشگر "پ ن: سالگرد شهادتتون مبارک :)))
-
-