تغيير چهل روزه از نوع خودسازيش
-
هفته پيش يادي كرديم از مامانايي كه نيستن
امشب به جز فاتحه واسه مامان باباهايي كه نيستن واسه مامانايي كه هم پدرن هم مادر يه حمد بخونيم خدا سلامتي و صبر بده بهشون
امروز صبح با تبلتم زياد كار داشتم ولي مامانم ميخواست يه برنامه رو دانلود كنه من ٤٥ دقيقه قيد كارامو زدم
يه خطاهايي هست ولي خيلي كمتر از اون روزاي اول -
@خانوم-وكيل تلنگر خوبی بود.ممنونم
-
به نام خدا
چند روزه گزارش ندادم ببخشيد
من اين چند روز با مامانم كتاب خودندم
يه درس بزرگي هم گرفتم
اون شبي كه اينجا با يه بنده خدايي داشتم صحبت ميكردم تودلي مامانم ازم خواست يه چاقو براش بيارم گفتم الان نميتونم و عذرخواهي كردم
بعدا فهميدم هيچي تو دنيا مهم تر از مامان و بابام نيست
امشبم داشتم پست ميذاشتم كه اومدن خوابشونو تعريف كنن من گوشيو بستم گذاشتم كنار كامل گوش دادم
ديگه ادم هاي مجازيو به مامان و بابام ترجيح نميدم هرچقدر هم كه برام عزيز باشن -
به نام خداي دين اسلام . ديني كه به مفهوم خونواده خيلي زياد تاكيد ميكنه و من هرچي بزرگتر ميشم بيشتر ميفهمم چقدر اين تاكيد درسته
ببخشيد امروز گزارش ديروزو ميدم خيلي ديروز كم خوابيدم كه به خاطر مهموني رفتنم درس بتونم بخونم سحر خوابم برد يه كم
ديروز سحر براي همه چايي ريختم بيدارشون كردم و ازشون عذرخواهي كردم واسه روز قبل ️
بچه رزمنده قرار شد با مامانم روزي نيم ساعت حرف بزنم كه حرفهايي كه تو دلمون ميمونه به هم بگيمو با تمركز گوش كنيم . خودمم ناراحت ميشدم ميومد حرف بزنيم من مشغول يه كار ديگه بودم . خواهش كردم ازشون يادداشت كنه حرفاشو كه يادش نره عصر كه خونه خلوته با هم صحبت كنيم
ديروز واسه خواهرم يه هديه سفارش دادم ما توي راه بوديم كه پيك موتوري تماس گرفت دم در خونه اس قرار شد همسايمون بگيرتش بابام كار داشتن زودتر رفتن دومادمون ما رو رسوند بهش دادم اصن وقت نشد خودم ببينم چطوريه ولي وقتي گفتم چي خريدم واست خيلي خوشحال شد بعدشم رفتم تو اتاقشون كه درس بخونم ابجيم همه رو ول كرد اومد مفصل باهام از كنكورش حرف زد خيلي دوستش دارم ️ دعا كنين براي ما و امام زمان بمونه و خوبي ذاتيشو نشر بده به كل دنيا -
-
@خانوم-وكيل
ببین کلا ادما که می خوان یه چیزی رو تعریف کنن حالت ذوق دارن ولی اگه بهشون بگی بعدا شاید یه کم دلسرد بشن
این نظر منه -
@خانوم-وكيل اگه کار واقعا ضروری باشه ازشون بخواید بعدا ولی من خودم تازگیا بیشتر موقع چت واینا که صدام میکنن سریع میرم همین اینکه نفسم و تربیت کردم اون دلش میخواد من چت کنم ولی من ادامه نمیدم همین اینکه سریع به حرف مامانم گوش کنم
-
به نام خدايي كه فرمود:
امروز ديرتر خوابيدم موقع غذا درست كردن مامانم بيدار بودم
وقتي متوجه بوي غذا شدم دلم ضعف كرد و كلي از مامانم تشكر كردم كه هر روز انقدر فداكاري ميكنه و دهن روزه تو اشپزخونه وقت ميذاره واسمون
خيلي هم شاممون خوش مزه بود بعد شامم كلي تشكر كردم
فقط يه سوال : وقتي داري يه كاري انجام ميدي و مامانت ميخواد باهات صحبت كنه بايد كارتو قطع كني جواب مامانتو بدي يا اشكالي نداره مودبانه بخواي بعدا بگن؟
من حتي موقع چت كردن بايد تمركز كنم مامانم كه مياد ميگم بعدا بگين اين اشتباهه؟ -
چقدر حرف زدن با مادرم حالم و خوب کرد
اعتراف میکنم امروز صدام و بردم بالا ولی سریع پشیمون شدم و گفتم من حرفتون و قبول دارم بعدشم کلی نشستیم و حرف زدیم و خندیدیم همیشه شوخی هامو با بابام دوست داشتم کلا باهم خیلی جوریم
کاشکی این خنده ها همیشگی باشه
اما خنده مرحم دل های شکسته هست
ان شاءالله همتون خندون باشین -
-
پیروز فارغ التحصیلان آلاءreplied to مليكابانو on ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@خانوم-وكيل خواهش میکنم وظیفست
-
پیروز فارغ التحصیلان آلاءreplied to مليكابانو on ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@خانوم-وكيل خدارو شکر که پدرت سالمن و ان شاءالله حال راننده مقصر هم هرچه زودتر خوب بشه
برا ماشینم ناراحت نباشید حتما بهترشو میخرید
کارتون حرف نداره تو این مواقع شوخی بهترین راهه
موفق باشین -
به نام خالق پدرم
امروز بابام تصادف كرد خيلي ناراحت بود . ماشينمون داغون شده راننده ي مقصر خودش توي اي سي يو رفته و حالش يه كم بده درست تقصير بابام نبوده ولي دليل نميشه ناراحت نشيم ادم حالش گرفته ميشه وقتي خودش هم تو ماجراس.
توضيحات افسرو من براش خوندم بابام اعصابش خورد بود اين دستخط هم انقدر بد بود كه سر همون كلي بابامو خندوندم اميدوارم مصداق غيبت نشده باشه بابام هي ميگفت بدش به خودم من نميدادم انقدر شوخي كردم كه خنديد اگه كرونا نبود خودم پيگير كاراي بيمه ميشدم يه بار منو بابام رفته بوديم بابام مينشست من هي بالا پايين ميرفتم كارارو خودم ميكردم هرجا امضاش لازم بود تشريف مياورد️ خيلي هممون بابامو ديديم شوكه شديم اولش بابام گفت طرف معلوم نيست زنده بمونه ما هم نميدونستيم جريان چيه مقصر كيه يهويي هممون هول كرديم ولي خدا رو شكر اوضاع خوب شد️ بابام كه بيرون ميرفت تا دم در باهاش رفتم بهش گفتم نگران نباشين اوضاع درست ميشه ️ -
%(#ff0000)[به نام خدای خوبی که خوبی ها رو بهمون الهام کرد و در مقابل بدی ها "توبه" کننده..]
دیروز حواسم نبود صدام رو به خاطر یه حقیقتی که خیلی اهمیت نداشت بالا بردم،
خیلی بلند نبود ولی میتونستم خیلی آروم تر بگم، چون ناراحت بودم نتونستم در موردش حرف بزنم.
امروز روز خوب و آرومی رو به سر بردم..راستش وقتی مامان و بابام خواب بودن، به چهرشون نگاه میکنم و به خدا میگم نمیدونم با چه مقیاس و واحدی میتونم شکرگزارت باشم بابت این حال خوب
میدونم نمیتونم ولی بزرگیت رو به اندازه بزرگیت شکر️ -
پیروز
منم تا چند وقت پیش اینجوری می گشتم اصن مامانم نمی ذاشت مو بلند کنم ولی الان میگه باید بلند کنی -
پیروز فارغ التحصیلان آلاءreplied to بچه رزمنده on ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچه رزمنده منم به موی بلند اعتقاد ندارم و معمولا از این لباسای چارخونه دکمه داری که پسرا بیشتر میپوشن میپوشم
اما خانواده کنار اومده با مدل زندگی من -
دیشب موقع سحر دعوا کردیم
سر چیز بی خود
آخه کی گفته مو های دختر باید بلند باشه؟!
پست 21 از 464