دیالوگ های ماندگار
-
نوشتهشده در ۲۷ فروردین ۱۴۰۱، ۲:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Ali-Valicheki اوهوم چون اسم دخترش مورفین بود یک دیالوگش میگفت قانون مورفین چیه...
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۷ فروردین ۱۴۰۱، ۱۱:۵۰ آخرین ویرایش توسط Mr. Wick انجام شده
-
اگه کراس اور هانیبال و واکینگ دد میداشتیم
پ.ن: میکلسن احتمالا سر دسته ی ترمینوسیا میشد
🤌
خیلی عالی می شد ولی اگه میکلسن عزیز هم ایفای نقش میکرد
خدای سریال می شد واکینگ دد️🥲
نوشتهشده در ۲۷ فروردین ۱۴۰۱، ۱۳:۴۱ آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده@Mr-Wick چرا این سه تا انقدر خوبن
مخصوصا میکلسن -
@Ali-Valicheki اصن ابهت عکس انقد بالاس که باید یه سریال ففط برای این سه تا درست کنن
-
نوشتهشده در ۲۷ فروردین ۱۴۰۱، ۱۴:۵۸ آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
@Mr-Wick واقعاااا
-
نوشتهشده در ۲۹ فروردین ۱۴۰۱، ۱۸:۵۶ آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
یه دیالوگ خیلی قشنگ تو فیلم café de flore بود که ازش پرسید:
«- تو به نیمهی گمشده اعتقاد داری؟
*اونم گفت: این تئوری رو دوست دارم که یجا، یکی هست که برای همیشه مال توئه.» -
نوشتهشده در ۳۰ فروردین ۱۴۰۱، ۱۵:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
+دیوونه ...
دیوونه...-من دیوانه نیسم ...
+دیوونه...
-من چهل سال صبر کردم
بازم
حالا هم
باز صبر می کنم -
نوشتهشده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۲۱:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ماتیلدا: من به اندازه کافی رشد کردم، فقط سنم بالا میره!
لئون: ولی من سنم به اندازه کافی بالا رفته، حالا باید رشد کنم!
léon
-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۳:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۸:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رد : یه مرد عاقل از یه سوال احمقانه چیزهای بیشتری یاد میگیره تا یه ابله از جواب هوشمندانه
the blacklist
-
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۰ خرداد ۱۴۰۱، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
ح حبه انگور_ این تاپیک را در ۳ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۰۵ ارجاع داد
-
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
«ما هیچوقت نفهمیدیم هدف ۲۲ چی بود.»
- «ببخشید چی؟!»
– «میدونی اون جرقش… هدفش موسیقی بود، زیستشناسی بود یا راه رفتن بود؟»
- «ما هدفا رو ثبت نمیکنیم. این ایده کجا به ذهنت رسید؟»
– «بهخاطر اینکه مال من پیانو بود؛ چیزی که واسش به دنیا اومدم. این جرقم بود.»
- «جرقهها هدف روحها نیستن!
آه از دست شما راهنماها و علاقههاتون! معنی زندگیتون… شما خیلی سطحی نگاه میکنین…»
جو گاردنر و جری
انيميشن روح -
«ما هیچوقت نفهمیدیم هدف ۲۲ چی بود.»
- «ببخشید چی؟!»
– «میدونی اون جرقش… هدفش موسیقی بود، زیستشناسی بود یا راه رفتن بود؟»
- «ما هدفا رو ثبت نمیکنیم. این ایده کجا به ذهنت رسید؟»
– «بهخاطر اینکه مال من پیانو بود؛ چیزی که واسش به دنیا اومدم. این جرقم بود.»
- «جرقهها هدف روحها نیستن!
آه از دست شما راهنماها و علاقههاتون! معنی زندگیتون… شما خیلی سطحی نگاه میکنین…»
جو گاردنر و جری
انيميشن روحنوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۳:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۲۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۲۱:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من دارم راستشو میگم...حتی وقتی ک دارم دروغ می گم...
(اینجا تونی مونتانا خیلی خورده نمی دونه داره چی میگه)
-صورت زخمی
-آل پاچینو -