عاشقان امام حسین(ع)
-
-
-
-
Sobhan.1999 در عاشقان امام حسین(ع) گفته است:
کسی چه میداند..!
شاید "یاسین"
قلب قرآن
همان
"یاحسین" باشد
اما بی سر..!چ متن قشنگیه !!!
-
-
ما چقدر «پیراهن» داریم در تاریخ عاشقانهمان..
هیچ شمردهای؟
اگر داری به پیراهن یوسف فکر میکنی من ذهن تو را به سمت قرنهای بعدتر، هدایت میکنم..
آنچه فرزند یعقوب پوشیده بود، به دستِ خواهانش از تن به در شد و با خود نشانی از عشق زمینی داشت..
من از آن پیراهنی با تو سخن میگویم که مادری از سالها قبلتر از واقعه، برای روز واپسین دوخته بود..
دوخته بود و به دخترش سپرده بود،
سپرده بود و گفته بود این را در آن ظهر ِ آخر، به برادرت بپوشان..
دختر سوال کرده بود این همه ارزان قیمت چرا؟
بانو، آه کشیده بود و گفته بود: تا غنیمت نبرند ..
تا بگذارند بر تنش باقی بماند، تا جسم بیجانش عریان نماند، تا ..
بانو حرف زده بود و دختر آه کشیده بود و هر دو بغضها را فرو خورده بودند ..
ما چقدر «پیراهن» داریم در تاریخ عاشقانهمان ..
بیا و از سر بشمار :
همان پیراهنی که بانو دوخت، همان پیراهنی که پسر پوشید، همان پیراهنی که زیر سم اسب ها ... !
لا اله الا الله ..#التماس_دعا
-
رفقا دعا کنید ادم بشیم. حق
-
-
-
یاد این شعر بخیر
حسن حسین برادر
نخوردند شیر مادر
از آسمون تیر میاد
صدای شمشیر میاد ..... -
-
-
-
-
زیاده اما قشنگه
قشنگ ترین لذت زندگی:
️بهت بگن بیا بریم کربلا…
️وسط بین الحرمین سلام بدی….️
️ندونی بری حرم حضرت عباس یا امام حسین…
️پای برهنه توبین الحرمین راه بیافتی….
️برسی ورودی حرم حضرت عباس….️
️پشت در حرم بشینی و سلام بدی….
️باچشم پر اشک اذن دخول بخونی….
️بلندشی و بری روبروی ضریح بایستی….
️سرتو بندازی پایین و باخجالت بگی فکر نمیکردم بیاریم حرم….
️به حضرت عباس بگی خیلی آقایی….
️بری یه بوسه به ضریح بزنی و اشک بریزی….
️بیای عقبتر و یه زیارت بخونی….
️بهش بگی اجازه میدی برم پابوس داداشت….️
️دوباره پابرهنه توبین الحرمین راه بیفتی و زیر لب بگی
“از حرم تا قتلگه زینب صدامیزد حسســــسسسسسین“…
️اشک….
️برسی ورودی حرم و ناخودآگاه بشینی رو زمین دست برسینه سلام بدی….
️اشک….
️از باب القبله وارد حرم بشی….
️نگاهت بیفته به ایوون طلا و ضریح…
️خجالت زده ای….
️چشمت بیفته به قتله گاه….
️از عشق حسین مجنون بشی…
️آخرروضه رو درک کنی….
️یه دل سیر گریه کنی…
️یادت بیاد چقدر حسرت رفتن به حرم رو میخوردی….!؟؟️
️آروم آروم باسر کج بری جلو ضریح و دستتو بگیری بالا و بگی”دستمو بگیر آقا…”
-
گویند "حر بن يزيد رياحی"
اولين کسی بود که آب را به روی امام بست و اولين کسی شد که خونش را برای او داد."عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولين کسی شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کی میداند آخر کارش به کجا میرسد؟
دنيا دار ابتلاست.
با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار ميشود،
چهرهای که گاهي خودمان را شگفتزده میکند.
چطور میشود در اين دنيا بر کسی
خرده گرفت و خود را نديد؟ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد
تا بدانی که نمیشود به عبادتت،
به تقربت، به جايگاهت اطمينان کنی.خدا هيچ تعهدی براي آنکه تو همان
که هستی بمانی، نداده است.شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتی حال خوبی داری و میخواهی دعا کنی،
يادت نرود "عافيت"
و "عاقبت به خيریات" را بطلبی -
مردی که 16 بار با پای پیاده به مکه رفت.
یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!
فرض کنید الان از صحنه کربلا خارج شده اید، یک نفر به شما هم می بگوید همه چیز برای رفتن شما به خانه خدا آماده است. آیا شما حاضرید با پای پیاده به این سفر بروید؟ مطمئنا می گویید: نه! اما اگر به این سفر سه و چهار ماه که زخم خستگی، تشنگی و گرسنگی دارد. یک بار بروید بار دیگر به شما بگویند نمی روید. این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.
تعدادی از این افراد با پیغمبر (ص) هم دیده شده اند. وقتی امام حسین به کربلا وارد شد بعضی از این افراد را صدا زد و فرمود: « مگر شما پیغمبر را ندیدید؟» الان این افرادی که پیغمبر را دیده بودند و رو به سوی قبله نماز می خواندند، رو در روی امام ایستاده اند. امروز من در کتاب تاریخ مسعودی می خواندم که در کربلا هر روز 20000 نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: « نماز شما قبول است؟! » درگیری می شود .حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟
این هشداری است برای امروز و فردای ما. -
m.z در عاشقان امام حسین(ع) گفته است:
آقا جان حسین:
از تو ممنونم نکردی جوابم با حال خرابم تو جمع گداها تو کردی حسابم .....
ججووون حسین سیــب . عشق -
اربابم حسین جان
به کدامین گناهم امشب راهم ندادی هیئتت ..... من که تو هیئتت نوکری میکردم پارسال چی شد امسال بهم اجازه ی نوکری ندادی تو که میدونی نوکریت برای من به تمام دنیا می ارزد پس تو این چند شب باقی مونده راهم بده که جز تو پناهی ندارم ...
پست 181 از 355