هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@saghi-mortazavi
والا ما آزمایشگاه داشتیم معلم مون عجیب بود
مجبور کرد عینک بخریم روپوش بخریم آخر سر هم 2 جلسه اومد -
0-0ftm
بعد جالبیش این بود صف می شدن اول صف یکی اسپیکر دستش بود بعدش صف که می شدن مارپیچی اینا می رفتن تو کلاسا بچه های اون کلاسا هم می رفتن تو صف بعدش می رفتن یه طبقه دیگه
مدیر مون نمی تونست جمع کنه -
@saghi-mortazavi اخه ما پنکه نداشتیم، حداقل کولر داشتیم
-
@saghi-mortazavi اخه ما پنکه نداشتیم، حداقل کولر داشتیم
-
@narjes-hashemi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@narjes-hashemi
جووون برگشتی
عار سلامهخوبم و میدونمم خوبی
هنو هیچی ازش نخوندمبهانه ای هم ندارم فقط یکم خیلی مشغولم
عا بعد اینکه فرستادی توش نوشته بود نویسندش رو تشکرات فراوانعَخی زدم تو ذوقت؟!
خسته نباشی،بچه هات موندن گشنه؟!
اوکیه آقا فقط در این حد بدون کارای قوی تری هم هستن بزرگوار بسی شادمان گشتیم اگ یکم دیگ هم تحمل میکردی دیگ اقتدا میکردم بت
نه انگشتا هستن خستهحکم بچه ی آدمو دارن
عا کتاب قوی تره ینی!؟Sharllot همانا از صالحان هستی
اینچنین به راه راست هدایت شوید۱
هروقت انگشتانت افتخار دادن بشین بخونش
آرههههه بابا نمایشنامه ثراژدیش کلا با کتاب فرق داره نمایش نامه نوشته میشه که اجرا بشه و این اجراشه که تاثیر گذاره
در صورتی که کتاب نوشته میشه که طرف خودش بخونه بدون نیاز به هرچیز دیگه
کتاب بدشم خوبه ،من این نمایشنانه رو چون گفتم هم اسمته دادمت وگرنه اصلا معرفی نمیکردم... -
0-0ftm
بعد جالبیش این بود صف می شدن اول صف یکی اسپیکر دستش بود بعدش صف که می شدن مارپیچی اینا می رفتن تو کلاسا بچه های اون کلاسا هم می رفتن تو صف بعدش می رفتن یه طبقه دیگه
مدیر مون نمی تونست جمع کنه@sania-andiravan من تورو تگ کردم دیدی؟
چطوورییی؟؟؟ -
@mitra-ism-rahmani حالا یه مورد خاص که این حرفارو نداره
@infinitie-a فقط یه مورد خاص ؟
ما کلاسامون کلا سمت آفتاب بود مهر و بعد از عید انگار اطراف کلاس آتیش روشن کرده بودی تو خود کلاس میپختیم از گرما بعد کلاسمون دو تا پریز داشت یکی ش اونقدر چهره ش وحشتناک بود که هیشکی طرفش نمیرفت اونیکی هم پنکه را اوردن وصل کردن بهش سیم خود پنکه از رنگ های مختلف تشکیل شده بود
بعد پنکه اینجور بود که یه دور میزد نیم ساعت به سمت در ثابت میشد یکی میزدیم تو سرش دوباره یه دور گردش سمت در ثابت -
@saghi-mortazavi
اونم اول سال، ازش اب میچکید
-
@infinitie-a فقط یه مورد خاص ؟
ما کلاسامون کلا سمت آفتاب بود مهر و بعد از عید انگار اطراف کلاس آتیش روشن کرده بودی تو خود کلاس میپختیم از گرما بعد کلاسمون دو تا پریز داشت یکی ش اونقدر چهره ش وحشتناک بود که هیشکی طرفش نمیرفت اونیکی هم پنکه را اوردن وصل کردن بهش سیم خود پنکه از رنگ های مختلف تشکیل شده بود
بعد پنکه اینجور بود که یه دور میزد نیم ساعت به سمت در ثابت میشد یکی میزدیم تو سرش دوباره یه دور گردش سمت در ثابت@mitra-ism-rahmani اوکی
قبول
-
@saghi-mortazavi اخه ما پنکه نداشتیم، حداقل کولر داشتیم
@infinitie-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@saghi-mortazavi اخه ما پنکه نداشتیم، حداقل کولر داشتیم
کوووووووووووووووووووووووولر ؟
ما پنکه سقفی هم نبود که این پنکه داغون قدیمی ها :///////////// -
@saghi-mortazavi
اونم اول سال، ازش اب میچکید
-
اصن اینکه چیزی نیس
ما ماژیک نداشتیم
معلم نبود
بعضی وقتا مدرسه هم منفجر میشد -
اینجاس که شاعر میگه
ایرانی جماعت تا ثابت نکنه بدبختر نیست، ول کن نیست