هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Saghi-Mortazavi منم سیانوباکتری هستم خوشبختم (خواستم مفید باشم
)
یعنی بیشتری؟زیادی مهربون شدی قبلا میگفتیم بالا چشمت ابروعه کم بود به دو نیم تقسیممون کنی خبریه؟ -
@Masoumeh-Shokrollahi
اون بیدار موندنای بعد کنکور 🥲
تموم میشه ،خیلی کم مونده آخراشه
شب بیداریامونم میرسه🫂
شاعر میفرماید
الانم سختمونه ولی میرسیم به جایی که حقمونه🥲@Saghi-Mortazavi حالا من دیگ فکنکنم به ورژن قبلی برگردم🥲
اره خداروشکر اخراشه خیلیم شیرینه برعکس پارسال
میرسیم یعنی باید برسیم -
که خورده به ایست
این قوم گُم توبهنویس
یه طعمه ی ریز
به قول کهنه رییس
از دشمنان برند شکایت به دوستان -
@Saghi-Mortazavi
دقیقا
وای من صندلی که می گفت نداره
جاش یک میله آهنی فرض می کردن که آدم بشینه روش بره پایینش چیزی نباشه بیفته
آخه این جه شعري بود@jahad-128
ماشنینشم 4 نفره فرض می کردم
الان عکس اتوبوس رو دیدم.
تمام تصوراتم غلط شد -
تحلیل شیمی ۹۹ اعصاب ادمو میاره رو صفر کلوین...:///
-
چون دوست، دشمن است
شکایت کجا بریم؟
سعدی تو کیستی؟
که در این حلقهی کمند
چندان فتادند که ما صید لاغریم -
@Saghi-Mortazavi
دقیقا
وای من صندلی که می گفت نداره
جاش یک میله آهنی فرض می کردن که آدم بشینه روش بره پایینش چیزی نباشه بیفته
آخه این جه شعري بود@jahad-128 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi
دقیقا
وای من صندلی که می گفت نداره
جاش یک میله آهنی فرض می کردن که آدم بشینه روش بره پایینش چیزی نباشه بیفته
آخه این جه شعري بوداصن آدم قاطی میکنه اونا چی تصور میکنننن
-
@Saghi-Mortazavi پاشو بریم تکثیر شیم
اینکه مهربونی مزیته یا این که به دو نیم تقسیم میکنی؟ -
@jahad-128 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi
دقیقا
وای من صندلی که می گفت نداره
جاش یک میله آهنی فرض می کردن که آدم بشینه روش بره پایینش چیزی نباشه بیفته
آخه این جه شعري بوداصن آدم قاطی میکنه اونا چی تصور میکنننن
@Saghi-Mortazavi
-
واقعا هم چه تکلیف بزرگی است بلاتکلیفی
-
همین بوده ما هم عین مابقی
روانهایم به کام مرگ
رو این ریل نامریی
ما نتیجه سلیقه و میل داوریم
.
.
.
نه مصرع اولیم نه بیت آخریم -
@Saghi-Mortazavi حالا من دیگ فکنکنم به ورژن قبلی برگردم🥲
اره خداروشکر اخراشه خیلیم شیرینه برعکس پارسال
میرسیم یعنی باید برسیم -
@Kosar-Mortazavi
شبت خوش کوثرجان -
من حتی اون حسنی بود
باباش می خواست موهاش کوتاه کنه هم تصور می کردمیک شخصیتی بود می گفت
منو باب مو عموم هفته ای 3 بار می ریم حمومبعد به حسنی میگفتی نمیای اونم می گفت نع نمیام
من همه اینا تصور می کردم
حتی خونه س
حسنی رواسمش فکر کنم حسنی بود یا حالا یکی دیگه بود
-
پرسه در جریان امواج صوت
چشمِ تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور -
@Masoumeh-Shokrollahi
یه یه ماه برگردی حال کنی نمیشه؟🥲
دقیقا
باااییددددد معلومه که بااایددا@Saghi-Mortazavi چرا میشه چون تو میگی🥲
پس پاشو برو درس بخون -
@Saghi-Mortazavi پاشو بریم تکثیر شیم
اینکه مهربونی مزیته یا این که به دو نیم تقسیم میکنی؟ -
خب بریم ورس 2