هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Moonchildreplied to Michael Vey on ۱۱ دی ۱۴۰۱، ۷:۲۳ آخرین ویرایش توسط Moonchild انجام شده
Michael Vey چرااا با قلب من بازی میکنی مگ خودت قلب نداری بیناموسسسسسسس
-
Michael Vey کی باورش میشه این بچه کوچولو الانننن ۲۸ سالشهههه
-
In this moment
I see you
It always comes around
As I believed
When the rain stops
You shine on me
Your light’s the only thing
that keeps the cold out
Moon in the summer night
Whispering of the stars
They’re singing like
Christmas trees for us
So I’ll tell you
A Million tiny things that
You have never known
It all gets tangled up inside
And I’ll tell you
A Million little reasons
I’m falling for your eyes
I just want to be where you are
It’s such a strange thing to do
Sometimes I don’t understand you
But It always brings me back
To where you are
위
-
سلام
-
تودلی
-
خلوته یا زیر آبی زیاده
-
پرستو بابایی دانشجویان درس خون دانشجویان پیراپزشکینوشتهشده در ۱۱ دی ۱۴۰۱، ۷:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
@_آرام_ سلام
-
@Zhra8393 خوب هستید؟
-
@_آرام_ ممنون
شما خوبین؟ -
@Zhra8393 امیدوارم که حالتون خوب باشه
ممنون منم خوبم -
@_آرام_ خداروشکر
-
چقد دلم براش سوخت...
قشنگ غم از حرفاش می بارید...
و البته کینه...
با اینکه کارای هردوشون به گوشم رسیده
ولی یک کلام از اشتباهات نامزدش حرف نزد...
حتی اون کار اشتباهشم مینداخت گردن بابا و داداشش نه خودش...
هرچند دلسوزیم بیخود بود...
میگفت با خودش مشکلی ندارم
خیلی دختر پاکیه
ان شاءالله با هرکسی ازدواج کرد خوشبخت شه
ولی باید به حساب داداشش برسم!!طبیعتا نصیحتای اون خانمه ام جوابگو نبود...
و حرفایی که میزد از اینکه به ته خط رسیده و تا عید زنده است ترسناک بود...هم دلم میسوخت براش هم میترسیدم
دوست داشتم این حرفا رو تموم کنن ولی نمیشد!
اونجایی که گفت شمارشو داری بهم بدی؟
و من نمیدونستم چیکار باید کنم
گفتم آره یه دونه دارم ولی یادم نیست کدومه!درحالی که گوشیم دستم بود
گفت همونی که تهش اینه؟
نگاه کردم و گفتم آره..هرچند اگه اونم نبود نمیتونستم یه شمارهی دیگه ازش بهش بدم...
گفت اینو خودمم دارم ؛خاموشه...از حرفاش خیلی ترسیدم...یه به ته خط رسیده که دیگه هیچی براش مهم نیست...یه جورایی دنبال انتقام بود...انتقام چی؟ نمیدونم...
تاحالا همچین آدمی رو از نزدیک ندیده بودم...
آدم نرمالی نبود...دختره حق داره...ولی خودشم بی تقصیر نیست...
پسره میگفت فقط میخوام اون پسره رو بکشونم اینجا و تیکه تیکهاش کنم!خیلی جدی!کاملا جدی!شاید عجیبه ولی شک ندارم که این کارو میکنه!
الان اینکه میگید:
دختره باید بساز باشه ،از فلانی که بدترنیست...
دیدین چقد باهم خوب شدن...
این حرفا چرند محضه...
اون دختره چه جوری با همچین کسی زندگی کنه؟..صب تا شب دنبال دردسره..آرامش میزاره برا اون؟...همینکه زرنگه و اعتیاد نداره دیگه تموم؟...
سرکار نمیره و میگه واسه کی برم!
میگن عروسیتون کیه؟میگه مگه ما میریم سر خونه زندگیمون؟
اینقد ناامید؟...
خودتون ۱ساعت نمیتونید تحملش کنید!!به نظرم تا اوضاع از این بدتر نشده جدا شن به نفع هردوشونه...اینا هنوز بچه ان...دختره همش قهر...جلو باباشم که زده تو گوشش که پسره گریه کرده...روزای اول دیگه کاری به خونواده خودش نداشت...معلومه وقتی خودت احترام نمیزاری به مامان بابات کسی دیگه ام نمیزاره...هردوشون دوران نامزدی دنبال عشق قبلیشون!!!البته که از حق نگذریم تقصیر پسره بود...پسرهام هنوز تو غرور جوونیشه که راضی نیست یه گل بگیره بره عذرخواهی کنه واسه این همه اذیت کردن دختره...
میگه یه بار زنگ زدم جواب نداده دیگه کاری ندارم!
واقعا زحمت کشیدی خسته نباشی...
اصلا شاید خونوادش اجازه ندادن جوابتو بده
شاید گوشیشو گرفتن ازش
دیگه زنگ نمیزنی؟
میخوای اون بیاد دنبال تو...
اگه دوسش داشتی میرفتی...همونطوری که دختره اوایلش خیلی هواتو داشت...
خداروشکر که تو این اوضاع خونواده دختره هواشو دارن... -
_Biliifti_
با تمام پلشتیَتت قلم خوبی داری
سپاس بیکران ️ -
بحریست جهان، عشق در او کشتی نوح است
موج خطرش سلسله جنبانی عقل است•صائب تبریزی•
•چامه• -
Michael Veyreplied to Kourosh Mousavi on ۱۱ دی ۱۴۰۱، ۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Kourosh Mousavi چشمای منم یکی 4عه یکی 4 و نیم. برا همین عینک میزارم تا کور نباشم
-
Michael Veyreplied to Kourosh Mousavi on ۱۱ دی ۱۴۰۱، ۸:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Kourosh Mousavi درست گفتی. کازرانیان
داوش من اقای یاریه -
هووووومممم
-
Moonchild متنمو کپی پیست کردی یا ندیدی لاناتی
اگ ندیدی ک مغزتو چی بگم چار تا پیام بالا تر منم فرستادم -
چرا اینا فک میکنن این دختره که باید هممممهی عیبای همسرشو ندید بگیره
و تحملش کنه
در عین حال که هرکاری اون میگه رو انجام بده و به حرفش باشه؟!
پسره هر غلطی خواست کنه
ولی تو خوب باش
عالی باش
مهربون باش
تحمل کن
خدابزرگه شااااید درست شد
یعنی خودش حق زندگی و انتخاب نداره؟!
یعنی اگه اشتباه انتخاب کرد
حتی تو سن ۱۷سالگی ،دیگه بدبخت شد
بیچاره شد
باید تا آخر عمرش تحمل کنه؟!
دق کنه و بمیره؟!
بعضیا دخترو بدبخت ترین موجود عالم میدونن...
خود پیامبر گفتن اگه از طرف خوشت نمیاد نیازی نیست به حرف مامان بابات گوش کنی و به خاطر اونا باهاش ازدواج کنی!!
حتی گفتن عقد زوری اصلا قبول نیست...
طلاق بدترین حلاله
درست
ولی حلاله!چون یه جاهایی لازمه!
اونوقت شما چی میگید این وسط؟!
جالبه...
مامان دوستم بهش گفته بود اگه اینو قبول نکنی حلالت نمیکنم...و کلی نفرینش کرده بود...
شما مادرید؟...
هوووف...
556826/1000113