هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
میدونی حالم این روزا بدتر از همست
آخه هرکی رسید دل ساده من رو شکست -
_Biliifti_
منم یبار گفتم بهت پول همه چیز نیس
حرفمو پس میگیرم
دوستت همراهی چیزی نمیخواد اونور تنهایی غربتو حس نکنه؟من حاضرم براش فداکاری کنم@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دوستت همراهی چیزی نمیخواد اونور تنهایی غربتو حس نکنه؟
غریب منو تو و امثالمونن نه اون
-
شنبه ای به کلاس اول نرسیدم
بعد استادمون حضور و غیاب که کرده بود فهمیده بود نیستم
و چیکار کرده بود؟
گفته بود آره باهاش هم سفر بودیم راهیان نور
بعد نمیدونم دیگه چی چی گفته بود که دوستام یکی یکی میومدن میگفتن آررره استاد اینوگفته
ولی فک نمیکردم کسی منو یادش بمونه
فک کنم واسه اون لجبازی های توی شلمچهمون باشه -
۸۴ روز مونده یکی بیاد از اینجا به بعد کمتر از ۱۴ساعت مطالعه بود من گردن اونو بشکونم اون گردن منو.
-
ینی من امشب باید دو بار گردنم شکسته بشه:/
-
با این حساب من باید از زندگی ساقط بشم کلا
-
ولی قول دادم از فردا مثل آدم بخونم
-
اگه خانواده هاتون اهل بخششن و نیازی به دیه نمیبینه من هیچ مشکلی ندارم.
-
گروه بندی شده بودیم
گروه ما ۶نفره بود
بعد میگفتن مثلا فلان ساعت کنار اتوبوس باشید که بریم منطقهی بعدی
خب از شلمچه همه حرف مزنن
ولی ما وقت نداشتیم خیلی بمونیم(یه تایم کوتاهی فک کنم نیم ساعت یا ۴۵دقیقه گفتن برید و بیاید)
گروه ما سر ساعت برگشتیم
ولی هیشکی نبود!
۴۵دقیقه منتظر موندیم هیشکی نیومد
منم لجم گرفت(قبلشم معطل میشدیم ولی نه اینقدر!)
گفتم برگردیم
زود آماده شید کیفا رو بردارید بریم
و تا نزدیک در ورودی شدیم بچه ها داشتن میومدن:/
و حالا ۶تایی به حالت قهر بحث داشتیم:/
البته تهش قانع شدیم و برگشتیم ولی استاد اولش داشت با لبخند نگامون میکرد
پرسید
+اومدین دنبال ما؟
_نه خیر ما ۴۵دقیقه است اونجا معطلیم
میریم یه ذره دیگه بگردیم اینجا رو
️
خیلی رک!
دست خودمم نبود:/
ولی خدایی دلم واسه گروهمون سوخت و حس کردم مقصر منم که نمیزارم یه ذره با خودشون خلوت کنن
همیشه اول همه ما حاضر بودیم که بقیه معطل نشن ولی اون شب هم خودمون دوست داشتیم بیشتر بمونیم همم خیلی معطل شدیم
خودم گفتم برگردین بریم:/
و میگفتن الان دیگه میان
میگفتم خب بیان چیکار کنم!
خیلی بد بود... -
این پست پاک شده!
-
اگه خانواده هاتون اهل بخششن و نیازی به دیه نمیبینه من هیچ مشکلی ندارم.
_Biliifti_
رواله تو راحت باش
اونا اگه وضعیتو بدونن خودشون وارد عمل میشن -
امروز خیلی سم بودم
استاد اومد سر کلاس
_بچه ها کسی کتابداره؟
+بله من دارم و پاشدم رفتم کتاب رو بهش بدم
_نه خودم کتاب دارم میخوام یکی اگه داره از روشبخونه
وی ضایع شده ولی به روی خود نیاورده و با اعتماد به نفس والبته لبخند زنان برگشت سرجاش
یه چندتایی هم اومدن بخندن بهم ولی ریلکسیمو که دیدن دیگه نخندیدن -
-
-
ولی سکوت اینجا رو دوست دارم:)
-
ولی با اسمش شدیدا مشکل دارم:/
-
ولی سکوت اینجا رو دوست دارم:)
@Deleted-Account0
برعکس سکوتشو دوست ندارم من -
روز خیلی ..... بود
-
اولین بار یکی بهم گفت که تودلی پیام بده یه لحظه تعجب کردم تودلی گجاس دیگه؟!
بعد یکمی بازش کردم و فهمیدم همین تاپیکی هس که همیشه بالاس و اسمشو خلاصه کردن -
@Soniaaa
حالا دوست داشته باشین یا نداشته باشین همینه که هس
بقول اون خانومه هر کی دوست نداره میتونه بره