هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
اصلا به من چه ؟!!
-
پرستو بابایی نه میدونی یکم مرگ چند روزه میخوام(یه چند روز بمیرم بیدار شم)خوب میشم
خیلی وحشتناکه...
دقیقا منم خوبم دارم میمیرم@M-Tina
خوب میشی ایشالا -
@M-Tina
خوب میشی ایشالا -
بی حوصله
بی حوصله
بی حوصله
یاد صدف افتادم..
@_فاقدحوصله_ -
Sevdik sevildik alıştık ve ayrıldık
️♪
-
Biz aşkı meğer bir oyun sandık
️♪♪
-
Ama en güzel yerinde yarım kaldık
️♪♪
-
Hadi gel bir kibrit çak
Şu kalbim alev alev yansın
Sana alev alev yansın
Bana külleri kalsın
اینجاش خیلی قشنگه
️♪♪
-
امروز کسی درحق من ظلمی کرد
باهرجملش که ادا میکرد؛
ضربه محکمی به بنایی که هفت ماه به سختی و ظرافت ساخته بودم میزد
وباهر حکمش من شاهد فروریختن ساختمان شیشه ای امید در عزیزانم بودم
لبخند میزدم و درد به قلبم برگشته بود
تیر میکشید و بعدش کتف چپم رو یکی دوثانیه حس نمیکردم
وبعد باگزگز به سمت خوب شدن پیش میرفت که دوباره این چرخه تکرار میشد
با صحبت های خودمانی بعداز اون جمع و دیدن مخروبه بناهای نوساز تلاشم؛لرز به تنم نشست
تنهاکاریکه اونلحظه کردم
برای اون نوشتم
شب قبلش کمی بیقراربودم بابت امروز که البته بااین اوصاف متوجه شدم بیدلیل نبود
واونم قصد داشت امروز رو کمی از مجازی دورباشه ولی با اینکه مثل هربار سعی میکرد آرامش بده گفته بود نتیجه رو براش بنویسم
پس امیدی به اومدنش نداشتم وانتظار هم نداشتم قبل از شب باشه
به قاطعیتش مطلع بودم و اتفاقا خوشم میومدازین ویژگیش
اما خب بازم میدونستم میخونه و نوشتم و رفتم
برعکس اینکه خیلی شاد ازین دیدار بنظر میرسیدم؛
داشتم سکته میکردم
خالی کرده بودم
برگشتم اداره،نشستم و گوشیمو روشن کردم که بادیدن نوتیفش یهو بغضم گرفت
انگار تازه داشتم میفهمیدم چخبره
پررررکشیدم سمت پیویمون...
صفحمونو باز کردم. و دیدم هست!
وشروع کردم یکریزززز گفتن
گیج بودم و سعی میکردنزاره گم شم...
نزاشت هم...
.
حالا چندساعتی میگذره
بغض گرفتتم
حتی نمیتونم بشکنمش
حتی نمیتونم گریش کنم
بغض خشک
ول کن نیست
سفت چسبیده
انگاراومده تاخفم کنه....
#تودلی -
تو کشوری که ضایعاتی ها کتاب هارو میخرن...
-
خب رمز اکانت جیمیلمو از خاطر بردم باید چیکار کنم
-
این انگیزه خوبه.