هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
یه چی بگم و بعد بخوابم
وقتی قرار بود خواهرم به دنیا بیاد من هم خوشحال بودم و هم ناراحت خوشحال از اینکه بلاخره دعاهام جواب دادن و من دیگه تنها نیستم میتونم اتاقمو عروسکامو بازیامو همه رو با یه نفر دیگه تقسیم بکنم
اما ناراحتم بودم و حتی بخاطر ناراحتم گریه میکردم و مادرم بهم میگفت خول شدی؟
گریه میکردم چون اختلاف سنیمون انقدری زیاد بود که تا روزی که هردومون از سن نوجوانی بگذریم اون درک کردنه تراز نمیشه
ناراحت بودم چون وقتی من بزرگ تر میشدم دیگه دلم نمیخواست خاله بازی بکنم و اون دلش میخواست ناراحت بودم که چرا انقدر دیر؟
اون بزرگ شد من تمام تلاشمو کردم که وقتی خودم تو همون شرایط مثل اون بودمو انتظار داشتم یه نفر باشه کمکم بکنه کمکش کنم
نزاشتم موهاشو کوتاه بکنم
دوست داشت براش مدل مختلف مو ببندم مدل مختلف روسری دیگه ناراحت اینکه موهاش چطوریه و روسریش مدل بستنشو دوست ندارم نباشه چون هرکدومو که دوست نداشته باشه من یه مدل دیگه دارم
من تلاشمو کردم خواهر خوبی باشم
یه دوست دارم تو مدرسه اون یه خواهر دانشجو داره اختلافشون ۶ ساله
میگه خیلی خواهرشو دوست داره اندازه مادرش خیلی چیزا رو به مادرش نمیگه ولی به اون میگه
داشتن یه خواهر یا برادر همسن یا بزرگتر از خودت که خوب باشه همینقدر زیباست
اما ای کاش یکی هم اینجا بود تا من از نگرانیام باهاش میگفتم و میخندیدیم و غم و شادیامونو مثل دوتا دوست خوب شریک میشدیم و همدرد هم بودیم
شب بخیر -
ببین زندگی چیه از نظر تو؟
-
Gharibe Gomnamreplied to DexterMoreRight on ۲۹ مرداد ۱۴۰۲، ۲۱:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Dex
اهم اهم پشت رفیق من اینجور صحبت نکنید ها -
جدی خستهم
-
یکی مثِ من که شاید اَ همه بُریده
شاید الآن تنها انتخابی که جلوشه سیمِ آخره -
محاله با دیدنش لبخند نزنی!
-
وقتی شدن رفیق نیمه راه همه
دیگه حرف هیچ احدی نمیشه باورت
چون کسی تو رو دوست نداره با جیب لاغرت
همیشه اونی که پر حرفه بی صدا تره -
تو این یه سال چقد خسته شدم
نیاز به یه استراحت طولانی دارم
دور از همه
دور از تکنولوژی -
هرکس که گدای تو شد، آقای جهان شد
از برکتِ نامِ تو، اذان نیز اذان شد
#مجیدتال -
طبعی که نپرداخت به نامِ تو تلف شد
بر خاک نوشتیم علی، دُرِّ نجف شد
#مجیدتال -
توو این شرایط فقط نوشتن رفیق حالمه:))
-
دیگران چون بروند از نظر، از دل بروند
تو چنان در دل من رفته، که جان در بدنی
#سعدی -
یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی
یادت به خیر یار فراموش کار من... ️ -
خب امشب هم گذشت....
تا من باشم با کسی فاز شوخی نگیرم... همون حالت جدیم قشنگ تره.... عجب...
شبتون آروم ️ -
این کنکور تموم ش برم نوک کوه زندگی کنم از دست همه راحت شم ...
-
تا میاد حالم کمی خوب شه یکی پیدا میشه خرابش کنه
-
و یه چیزی رو بگم...
بعدا نه حوصله حاشیه دارم نه پاسخ دهی....!
امشب هر چی گفتم و حتی از سر شب شوخی مزاح بود
پس فردا نشنید مثل خالزنک ها چرت و پرت پشت سر منو دیگران بگید
و جدا اگر یه چیز بشنوم من میدونم و شما...
که یه نمونش رویت شده تا الان....
#تودلی -
@Henrita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پس من....
میتونم بگم.....
هم تو رو دوستت دارم هم خودمو:))زهرای عزیزم
دوستت دارم و خیلی دلتنگتم -
@Henrita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دیر روز بود دیدمش....
راحت از کنارش رد شدم....
چند روز پیش بود فکر کنم دیدمش....
نگاهش نکردم و رد شدم و رفتم...
یک ماه پیش بود که داشتم میرفتم و لقمه فیزیک رو دستم گرفتم و خودمو زدم به بیخیالی رد شدم و رفتم..... :))ببخش که بهت بی محلی کردم رفیق ترینم
-
از بچگی یا یه چیزیو فقد واسه خودم خواستم یا اصن نخواستم...
وقتی یه خوراکی داشتمو یکی شریکم میشد یا نمیزاشتم بخوره یا کامل میدادمش خودش :))
این فقد ذات من نی ... خدا هم یدونه اس و دوس داره که شبو روز بنده اش یدونه بودنشو به زبون بیاره ... غمشو شادیشو دلتنگیاشو واسه اون بگه همه چیزش برای خودش باشه !!! ...
دست من نی که همه چیتو خواستم و خودت نخواستی ...
این همه خوبیو ندیدی !!!
کافی بود یبار من بد باشمو خیلی زیبا جوابمو دادی مرسی ازت :))
اگه حال خوب یکی برات مهم باشه هرکاری بخوای کنی قبلش به اون فکر میکنی ... و من امروز فهمیدم ک اصلا مهم نبودم ؛))تودلی
760638/1000113