هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا شکرت...
-
@نویسنده-کوچولو در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
منم هوش مصنوعی رو میخوام
توی اینترنت ابزار های آنلاین هوش مصنوعی بدون نیاز به اکانت ریخته
-
-
@نویسنده-کوچولو
بله ازینا :")) -
@نویسنده-کوچولو در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
منم هوش مصنوعی رو میخوام
توی اینترنت ابزار های آنلاین هوش مصنوعی بدون نیاز به اکانت ریخته
-
@نویسنده-کوچولو در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
منم هوش مصنوعی رو میخوام
توی اینترنت ابزار های آنلاین هوش مصنوعی بدون نیاز به اکانت ریخته
-
Reza-H ولی من چرا با وجود سرچ های متعدد نتونستم با هیچ کدوم کار کنم؟
یا باز نمیشدن
یا نسخشون پرمیوم بود
امکانش رو دارید هر کدوم از دوستان یا خودتون واسم یه لینک از یه دونش که خوب کار میکنه بفرستین؟@_Narges
حالا منم مورد خاصی در نظر ندارم.
ولی میدونم هست. یعنی قبلا کار می کردم الان اسمش یادم نیست :)) -
@_Narges
حالا منم مورد خاصی در نظر ندارم.
ولی میدونم هست. یعنی قبلا کار می کردم الان اسمش یادم نیست :)) -
@_Narges
خواهش می کنم -
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
﷽|
رزمیدن یک کمال است و ترسیدن از رزم یک نقص...#بهشتی
-
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@_Narges
همین مایکروسافت دیزاینر
با جیمیلت یه اکانت مایکرو سافت درست کن
بعد باهاش کار کن -
ولی کوثر ،تو خودت اونقدر تلاش کردی به جایی رسیدی حتی اونا نمی تونن تو خوابشون هم ببینن دختر ،تو فکرش نرو
چیزیه که هست
با فکر کردن بهش نه تنها چیزی درست نمیشه بلکه صرفا یه تلف کردن وقت و اعصاب خوردیه
@kosar-abنوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهیکم ذهنم درگیر شد، یکم بهم ریختم…ولی حرف یه آدم بی شخصیت نباید برام مهم باشه
️
-
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی چه طوری یهویی علاقمو پیدا کردم؟!
-
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا شکرت...
-
-
تـا کـه مـا را و تو را تذکرهای باشد یاد
دل خسته به تو دادیم و خیالت بردیم -
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نشستهام گوشهی حرم!
گوشه که میگویم چقدر کلمهی مبتذلی است برای این مثال!
بینهایت که گوشه ندارد،
و حرم همان بهشت بینهایتی است که وعده دادهاند، و ما توان ادراکش را نداریم.زیارت نامه در دستانم است :
السلام علی آدم صفوه الله،
السلام علی نوح نبی الله،
السلام علی ابراهیم خلیلالله ...
و یکی یکی سلام، تا میرسد به پادشاه زمین!
حالا من با این همه عظمتِ پیش رویم چه کنم؟
آنقدر آدم ناتوان میشود مگر؟
نه بلد شدهام دور این عظمت بگردم، نه بلد شدهام قربان صدقهشان بروم، نه بلد شدهام خودم را در این آغوشهای همیشه باز جا کنم!آنقدر آدم ناتوان میشود مگر؟
برمیگردم به عقب!
دیروز بالای قبر یکی از دوستانم ایستاده بودم که فقط یک روز از من کوچکتر بود!
عمرم تمام دارد میشود، ترس ندارد این؟
و من میدانم که «آدم و نوح و ابراهیم و ....» یک پیامبر نبودهاند و تمام، یک حقیقت جاریاند که دستم باید برسد به آنها! همینجا باید برسد به آنها!
ولی دستانم ضعف دارد و نمیرسد...میدانم اگر اینجا از بهشت لذت نبرم، آنجا بهشتی در کار نیست.
من با این بهشتی که در آن نشستهام چه کردهام مگر؟
کور میآیم و مینشینم و کَر برمیگردم!√ خدایا «لا حول و لا قوه الّا بک»
توانی نیست جز به قوّت تو،
میشود از این بدبختی و بیپر و بالی برهانی مرا؟
دلم اینور ماجرا را میطلبد اما جانم کشش بالا رفتن ندارد! رحم کن بر بندهای که گناه زمینگیرش کرده... -