هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@_Narges در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فقط خواستم به همتون بگم خسته نباشین
@ariana-a
خصوصا تو که واقعا همه جوره تحسینت میکنمقربونت برم قشنگم
🫂
-
@ariana-a خدانکنه
ولی جدی میگم اینو شاید خودت متوجهش نباشی....
واقعا قوی بودنت قابل تحسینه@_Narges در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a خدانکنه
ولی جدی میگم اینو شاید خودت متوجهش نباشی....
واقعا قوی بودنت قابل تحسینهیسری اتفاقا یسری آدما مجبورت میکنن قوی باشی چاره دیگ ای نمیزارن برات...:)
-
یعنی فقط الان اونی که مال منه مشکله ؟!
چرا با هر اتفاقی اینو می کوبی تو سرم ؟!تودلی
-
@_Narges در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یه روزی دوستای خوب اینجامو به شیر و انجیل و دوغ و تورات دعوت میکنم -
امروز امتحان ادبیات داشتیم
بعد یه سوال داده بود که کدوم نسبت درسته(یعنی کی پسر کیه و کی پدر کیه؛از شاهنامه بود)
دو قسمتی بود
یه قسمتش که واضح بود
رستم پسر زال
و اینجا دوتا گزینه دیگه حذف میشدن
از اینجا به بعدش به گفته دوستم:
قسمت دوم سوال:
زال پسر کی بود؟
تو شعر یه عبارت داشتیم گفته بود پسرِ
سامِ نریمانِ
حالا دوتا گزینه که قبلا حذف شدن
دوتا گزینه دیگه میمونه
۱)زال پسرِ سام
۲)زال پسرِ نریمانخدایا اینکه دوتاش یکیه🥴
زهرا:استاااااد!
ببخشید
این که دوتاش یکیه
استاد:متوجه نمیشم؟!
زهرا:استاد تو کتاب داشتیم سامِ نریمان
خب این دوتا گزینه هم داره میگه سام و نریمان
استاد با اون حالت جدیش که انگار یه اسکل رو نگاه میکنه:نریمان پدرشه
-
@_Narges در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a خدانکنه
ولی جدی میگم اینو شاید خودت متوجهش نباشی....
واقعا قوی بودنت قابل تحسینهیسری اتفاقا یسری آدما مجبورت میکنن قوی باشی چاره دیگ ای نمیزارن برات...:)
-
برف آمد
ذوق کردم،
بیهوا چون کودکی خندان دویدم، راه رفتم، بغض کردم
کودکیها یادم آمد
صبح بابا از رهی میآمد و میگفت: پاشو! برف تا زانو رسیده...
میدویدم پشت شیشه
برف از زانو فراتر
کوچه ساکت، شهر ساکت
خانه سرد و
دل به آغوشِ عزیزان مبتلاتر...
برف بارید و دوباره؛
کودکی بودم که از سرما دلش آغوش میخواست
برف، باااااید ببارد
بیحد و ممتد ببارد
بیشتر، چون کودکیها ...
خانوم طوفان ️
این دفعه ولی من چیزی غیر این نمی خوام
-
یکی بقیهی سوختگی رو بخونه
چشم با اون حالتِ
متورم قرمز با آبریزش شدید که به سختی بسته میشه و درد میکنه و به نور هم حساسه رو
چه جوری یه ربع جوری شست و شو بدیم که آبی که میریزم ازش خارج شههه
واییی -
می دونی که اذیت میشم با این برنامه هات ؟ این اصلا اصولی نیست!:)
-
در کل دلم براتون تنگ شده بود
یسری هارو نشد ببینم
یسری ها رو دیدم و تو سر و کله هم تا حدود خیلی کمی زدیم(واقعا کم بود
)
و یک نفروهم بعد از مدت های زیادی دیدم و واقعا خیلی خوشحال شدم
سالم و سلامت با حال دل خوب در کنار عزیزانتون و در پناه خدا باشید
حق نگهدار که من میروم الله معک !
(: -
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sara_R کی مراجعه کنم برای گرفتن شیرینی؟
هر وقت اومدییی هستمممم
-
میگه که
قرار گرفتن چشم ها در معرض درخشش شدید
یا انعکاس آفتاب از روی برف
یا خیره شدن به آفتاب
میتونه به قرنیه آسیب بزنه
که خیلی دردناکه و درمانش ممکنه یه هفته طول بکشه
بهترین راه پیشگیری استفاده از عینک آفتابیه!
اشعه ماوراء بنفش جوشکاری هم میتونه آسیب بزنه -
ولی فک میکنم باید سعی کنی فراموشش کنی..
جوری که واسه اینکه بدونه تنهایی هم تونستی پیشرفت کنی
درس نخونی...
واسه خودت و خودت بخونی
اونقدری فراموشش کنی که مهم نباشه چی فک میکنه و چی قراره رخ بده...
حذف مطلق از زندگیت...
ولی خب سخته( : -
ولی فک میکنم باید سعی کنی فراموشش کنی..
جوری که واسه اینکه بدونه تنهایی هم تونستی پیشرفت کنی
درس نخونی...
واسه خودت و خودت بخونی
اونقدری فراموشش کنی که مهم نباشه چی فک میکنه و چی قراره رخ بده...
حذف مطلق از زندگیت...
ولی خب سخته( :زهرا بنده خدا 2 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ولی فک میکنم باید سعی کنی فراموشش کنی..
جوری که واسه اینکه بدونه تنهایی هم تونستی پیشرفت کنی
درس نخونی...
واسه خودت و خودت بخونی
اونقدری فراموشش کنی که مهم نباشه چی فک میکنه و چی قراره رخ بده...
حذف مطلق از زندگیت...
ولی خب سخته( :سخته ولی میشه
-
آره به قول خودت یه وقتایی باید بشه